صداقتِ از دست رفته!

جمال بیت سیاح : یادم هست ،موقعی که مازندران درس میخوندم ، هر دفعه ای که میخواستم بیام اهواز ،میرفتم بابلسر از یه مغازه ای که فروشنده ش مشهور به راستگویی و صداقت در گفتار بود و عسل می فروخت ،خرید میکردم و با خودم سوغات می آوردم.خاطرم هست اولین باری که رفتم مغازه برای خرید ، بعد از سلام پرسیدیدم آقا عسل خوب دارید ، ایشون بلافاصله جواب منفی به من داد!

تعجب کردم از جواب و نگاه به قفسه های پر از شیشه و ظرف های عسل کردم و از مغازه بیرون زدم ،چون نمیدونستم حکمت این جواب چی بود سکوت کردم و دست از پا درازتر برگشتم اهواز.برای سفر بعدی باز آدرس عسل خوب رو از دوستان مازندرانی گرفتم و باز همان آدرس قبلی …منم معترض شدم و گفتم ظاهرا ایشون فقط به هم شهری های خود عسل می‌فروشد!!

گفتند اصلا این طور نیست و جریان رو براشون تعریف کردم که با خنده دوستانم مواجه شدم!.بعد از توضیحی که به من دادند متوجه شدم ،که فروشنده در مقابل درخواست عسل خوب به من جواب منفی داد!و اگر من می گفتم بهترین عسل خودت رو به من معرفی کن قطعا بهترین جنس خود را به من نشان میداد ، ایشان از شدت صداقت حاضر نبود ، عسلی را که به مفهوم خوب تعریف میشود به من بفروشد ، چون در آن لحظه در مغازه نداشت!

ای کاش برخی از مسئولین در استان خوزستان بپاس اعتمادی که مردم به آنها کرده اند کمی در رفتار و کردار خود صداقت را سر لوحه خود قرار دهند تا اعتماد از دست رفته به مدیریت های ناکارآمد ترمیم پیدا کند!!