وحدت حوزه و دانشگاه، بازگشت به گذشته یا نگاه به آینده؟!

دکتر حسن دادخواه : دانشگاه کنونی و پیشینه آن در نظام آموزشی ایران، سمبل و نشانه ای از مراکز آموزشی مدرن است که دستاوردهای علوم تجربی غرب و اندیشه های دانشمندان مغرب زمین و مبتنی بر نگاه زمینی به جهان هستی و انسان، در آن فراگرفته می شود در حالی که حوزه های علمیه یا […]

دکتر حسن دادخواه : دانشگاه کنونی و پیشینه آن در نظام آموزشی ایران، سمبل و نشانه ای از مراکز آموزشی مدرن است که دستاوردهای علوم تجربی غرب و اندیشه های دانشمندان مغرب زمین و مبتنی بر نگاه زمینی به جهان هستی و انسان، در آن فراگرفته می شود در حالی که حوزه های علمیه یا حوزه های علوم قدیمه، به عنوان سمبل و نشانه ای از نظام سنتی آموزشی در ایران، به آموزش و ترویج علوم دینی و اندیشه های آسمانی و مبتنی بر الهی بودن جهان می پردازند.

گر چه در چهار دهه گذشته، در ایران این دو مرکز تا حدودی به یکدیگر نزدیک شده اند و پاره ای از شیوه ها و روش های اداری و آموزشی بلکه معرفتی را از یکدیگر برگرفته اند ولی بنیان هر کدام همچنان متفاوت و بعضا متناقض است و ورودی و خروجی های هر کدام در رفتار و اندیشه و اولویت های زیستی و نگاه به جهان پیرامونی متفاوت از همدیگرند.براین پایه، با گذشت نزدیک به چهار دهه از فراخوان امام راحل(ره)، مبنی بر وحدت حوزه و دانشگاه، کنکاش در این باب همچنان ظرفیت توجه و واکاوی را از دست نداده است.تا حال مسجل شده است که وحدت به معنای انحلال و ادغام یکی از این دو مرکز، در دیگری نیست.

مسجل شده است که مواد درسی این دو مرکز قرار نیست جا به جا شود.مسجل شده است که علوم تجربی در دانشگاه های کشورمان، می تواند مبتنی بر نیازهای داخلی و اندیشه ها و استعدادهای شهروندان و دانشگاهیان ایرانی، رشد کند.برای حوزه های علمیه نیز مسجل شده است که شیوه اداره و مواد درسی و نحوه جذب طلبه را بر اساس پیشرفت ها و نیازهای جامعه مورد بازنگری قرار دهند و دادند.

مسجل گردید که آشنایی حوزویان با محیط های دانشگاهی و دانشگاه های کشور، می توند و توانسته در تعدیل و اصلاح تلقی روحانیان از دانشگاهیان موثر واقع شود.مسجل گردید که دسته ای از بدبینی های روحانیان به نظریه های دانشمندان غربی در حوزه های علوم انسانی و جامعه، بی مورد بوده است.مسجل گردید که دسته ای از بدبینی های دانشگاهیان نسبت به حوزویان نیز بی پایه است و هر دو قشر می توانند در نگاه به مشکلات مشترک، به تفکرات مشابه ای برسند.

مسجل گردید که وحدت حوزه و دانشگاه موجب بازگشت کشور به وضعیت گذشته و ابتدایی جامعه ایران نمی شود.مسجل گردید که بالاخره آینده کشور بطور مستقیم و غیر مستقیم، به دست دانش آموختگان دانشگاه و حوزه قرار دارد.وحدت حوزه و دانشگاه چه در بخش نظریه پردازی و چه در بخش آموزش و پرورش و چه در بخش راهگشایی برای گریز از مشکلات و پیچیدگی های حکمرانی و کشور داری بالقوه می تواند سرعت افراط و تفریط را به نفع تعادل در فضای داخلی کشور رهنمون باشند.ناگفته نماند که ایفای این نقش پایه ای برای کشور در گرو این است که حوزیان و دانشگاهیان، آمادکی های لازم را در خود ایجاد نمایند.استقلال حوزه و دانشگاه از بیرون از خود، گرایش به مردم و شهروندان، نیازسنجی واقعی جامعه و کوشش برای سوق دادن جامعه به رعایت اخلاق و فرهنگ اصیل و…..از جمله مواردی است که حوزویان و دانشگاهیان را می تواند در ایفای نقش ملی خویش آماده نگه دارد.