ادبیات | پایگاه خبری تحلیلی عصر ماه اهواز
کل اخبار 42497 اخبار امروز : 1
  • تاریخ : پنج شنبه - ۶ - اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 25 - April - 2024
  • ساعت :

    ادبیات

    البستان
    05/05/2023

    البستان

    توفیق بنی جَمیل : وضع العجوز کوفیته على رأسه، وارتدى عباءته کالعاده وهو ینظر حوله حینها رأى رجلاً فی منتصف العمر، طویل القامه وسیم ذو لحیه بیضاء، ابتسم و کأنه کان بإنتظاره رد تحیه الرجل بکل أدب، ثم مشى معه کان الأثنان یتحدثان ویضحکان، خاصه العجوز الذی کان مسرورًا لسماع کلام الرجل: – مبروک علیک […]

    شازده را قطار زد – ۹

    شازده را قطار زد – ۹

    عبدالله سلامی: حسن پاسبان مرخصی گرفته و برای دیدن خواهرش به یکی از روستاهای کوهستانی شرق استان ، سفر کرده بود ، خواهر جوان حسن پاسبان که پارسال شوهرش را در یک نزاع دسته جمعی بر سر مالکیت زمین کشاورزی از دست داده بود . در کمال فقر و بی بضاعتی امورات زندگی خود را […]

    شازده را قطار زد – ۸
    03/05/2023

    شازده را قطار زد – ۸

    عبدالله سلامی : ….حماد تحت تعقیب قرار گرفته و به حمیدیه متواری شده و نزد خواهرش پناه برده بود و حسن پاسبان در خانه اش بستری شده بود ، شازده هم از ندیدن ریخت و حضور پر زحمت حسن پاسبان ، برای مدتی نفس راحت کشیده بود ، شازده و اغلب اهالی اهواز قدیم که […]

    شازده را قطار زد – ۷
    02/05/2023

    شازده را قطار زد – ۷

    عبدالله سلامی : شازده نزدیک به یک سال روزگار خود را با حاج کاظم گذراند ، در آن مدت که زن موقت او بود ، برای امرار معاش و پرداخت حق الاجاره اتاقی که کرایه کرده بود ، دیگر مجبور به فروش قطعه ای از زیورآلاتی که همسر سابقش هنگام عروسی به او هدیه کرده […]

    شازده را قطار زد  – ۶
    30/04/2023

    شازده را قطار زد – ۶

    عبدالله سلامی : ….حاج کاظم روی صندلی سلمانی مش رجب لم داده و در آینه بزرگ روبرویش به صورتش خیره شده بود ، مش رجب پارچه پیش بند سلمونی که مدتهاست شسته نشده بود ، دور سینه حاج کاظم پیچاند و بند آنرا دور گردنش گره زد و به حاج کاظم گفت : یا ریت […]

    شازده را قطار زد – ۵
    29/04/2023

    شازده را قطار زد – ۵

    عبدالله سلامی: بلاخره بعداز مدتی که شازده خبر چندانی از حاجیه غنیه و دیداری با او نداشت ، صبح زود کنار تنها دکان عطار بازار عربها با هم دیدار کردند ، شازده برای خرید آدامس بن و حاجیه غنیه برای خرید حنا به عطاری مش حسین آمده بودند . شازده و حاجیه غنیه که از […]

    حته در کیانپارس
    25/04/2023

    حته در کیانپارس

    مراسم رونمایی از کتاب حته یا نغمه‌های غروب نوشته دکتر محمد کیانوش راد با حضور جمعی از چهره های فرهنگی ، نویسندگان و صاحب نظران استان در روز دوشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ ، جنب مسجد فاطمیه در خیابان موحدین کیانپارس اهواز برگزار شد در این مراسم مختصر ابتدا آقای عبدالله سلامی با اشاره به […]

    نقد کتاب حته نوشته محمد کیانوش راد
    24/04/2023

    نقد کتاب حته نوشته محمد کیانوش راد

    حسین ملک خدایی : کتاب حته را خواندم ، از ابتدا که کتاب را دستم گرفتم تا تمامش کردم آن را کنار نگذاشتم،یعنی اینکه کتاب از یک جاذبه و کششی ادبی برخوردار است و خواننده در خواندن کتاب دچار سردرگمی نمی شود سبکی ساده، روان و شیرین و جذاب دارد قدرت هیجان در داستان نهفته […]

    نقدی بر روایت کیانوش راد از افسانه ناتمام حِتَّه….

    نقدی بر روایت کیانوش راد از افسانه ناتمام حِتَّه….

    محمد شریفی : کیست این جوان روستایی پرشور و پرماجرا که هنوز یادش در ذهن و ضمیر و حافظه تاریخی مردم خوزستان مانده است.از روستای ناشناخته ی دُبّات شوش دانیال، که نامش مرزهای دیار خود را در نَوردید و فراتر از شوش و خوزستان داستان زندگی اش روایت شد. 🔸الف: معرفی اجمالی کتاب “حِتَه – […]

    بنویس، برای آنکه خندان بود و خندان خواهد ماند
    21/04/2023

    بنویس، برای آنکه خندان بود و خندان خواهد ماند

    سید کاظم قریشی : همش گریه می کنم. رفتنش ضائعه جبران ناپذیری است ولی چاره ای نیست. از جمع ما رفت و به دیگرانی که دیگر مثل ما نیستند پیوست. چه می‌گویم؟! نمیدانم… به خدا نمی‌دانم. به خود می‌گویم آنطرفی ها هم زیادن. خیلی زیاد. شاعر. نویسنده. خواننده…. شاید دیگر دلش برای ما هم تنگ […]

    بی نوبتـی مـرگ
    20/04/2023

    بی نوبتـی مـرگ

    دکتر فاضل خمیسی : قرار است امروز و تا ساعاتی دیگر به خاک سپرده شوی ، مرگت غیر منتظره و مثل خیلی از خبرهایی که بغض و تعجب را رفیق میسازد، بهانه را از اشک گرفت. روز به روز از دایره ی رفقا، بهترینی میرود، بدون خبر ، بدون نوبت و بدون شام آخر! روزگارِ […]

    رجال المبادئ و مبادئ الرجال

    رجال المبادئ و مبادئ الرجال

    محمد الخطیب : اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلاَمُ… الرجوله قیمه تنضج فی ظلال المبادئ، فقد یکون المرء رجلاً وهو لایزال فتى یافعاً، وقد یکون المرء کبیراً لیس له من الرجوله نصیب…وداعا‌ یا سید هادی، یا شاعر المواقف! کان هادی – رحمه الله – خیلا تسابقُ الریح، ومجدا تلیدا شیده بأخلاقه التی وسع بها الناس جمیعا، کان استثناء […]

    رحیلُ الهُدوء

    رحیلُ الهُدوء

    نامَتْ عُیونُکَ والکُتُبْ… یَقْظیٰ تُزَمْجٍرُ کالسُّحُبْ لا لَسْتَ شِبْهاً بِالسُّحُبْ…. یامَنْ هَطَلْتَ ثقافهً تَروی لنا القیعانَ والقلوبْ… بِصَمتِکَ الرّهیبْ وَ فَنِّک العَجیبْ… هَل یاتُرى فی زَحمهِ المآزقْ… تُریدُ أنْ تَغیبْ؟!! مَا زالتِ الأشواطُ یَصعُبُ سَعْیُها…. فی زَحمهِ الدّروبْ… قُل یاصدیقی والحبیبْ یاسیّدَ الصَّمتِ المُدَوّی قُل:وداعاً للمآزق… نَمْ یا رفیقَ الدربٕ نومهَ شاعرٍ قد أدمنَ القهوهَ […]

    لیتنی لم أعاشر طیبا

    لیتنی لم أعاشر طیبا

    قاسم مزرعه :لیتنی لم أعاشر طیبا ” قالها صدیقی ابو میاده قبل عقد من الآن عند رحیل الدکتور رحیم سواری بید أنی لم أستوعبها جیدا حینذاک و أما الیوم بعد سماعی نبأ رحیل الصدیق سید هادی آلبوشوکه تذکرت تلک العباره و صدقتها أکثر من کل ذی وقت مضى فقد کان سید هادی نموذجا رائعا للصدیق […]

    آخرین نوشته زنده یاد سیدهادی در اورژانس بیمارستان امام اهواز
    19/04/2023

    آخرین نوشته زنده یاد سیدهادی در اورژانس بیمارستان امام اهواز

    آخ شیوا، آخ … آبی ِ دریا چه دارد که به چشمانت بگوید . من متوجه نبودم . فاطمه گفت دیدی چه چشمهای قشنگی دارد؟ رنگی است چیزی بین آبی و خاکستری . من فقط ناله هایت را می شنیدم و آن بویِ لعنتیِ بد که برمی خواست از تنت که مشخص است روزی می […]

    سیدهادی ، گنجینه شعر و ادب بود

    سیدهادی ، گنجینه شعر و ادب بود

    ماجد تمیمی: زخمی دیگر کنار زخم هایمان دهان باز می کند؛ این بار زخمی لاعلاج و ترمیم ناپدیر، حدود دو ساعت پیش خبر مرگ سید هادی آلبوشوکه را شنیدم؛ در کسری از ثانیه تصاویر مختلفی در ذهنم شکل گرفت. سید هادی کسی بود که می توان با او از همه چیز سخن گفت! از سینمای […]

    إلى الصدیق السید هادی آلبوشوکه… فی موته المفاجئ

    إلى الصدیق السید هادی آلبوشوکه… فی موته المفاجئ

    عبدالقادر سواری : إلى الصدیق السید هادی آلبوشوکه… فی موته المفاجئ ینامُ المسافرُ… ینتابُه قلقُ الذکریات… وو‌ِزرُ المساءِ الذی یَحجبُ السهلَ عنه… یرید المکوثَ قلیلاً لیرثی الطریقَ الذی ینبتُ العشبُ من حوله… ویرید العثورَ على ناطحاتِ السحاب… العثور َعلى دقهِ الباب فی قریهٍ نائیهْ… یرید المکوثَ قلیلا على حافهِ المفردات… یرید الرجوعَ الى الذکریاتِ التی […]

    سیدهادی البوشوکه ؛ تبارشناس ادبی و هنرمندی بی هیاهو بود

    سیدهادی البوشوکه ؛ تبارشناس ادبی و هنرمندی بی هیاهو بود

    نعیم حمیدی : بدون تردید مرگ قاعده لایتغیر زندگی و همزاد تولد آدمی است اما گاهی فقدان انسان های مفید و ذی قیمت بدلیل خلاء حاصل بیشتر سبب غم و اندوه می گردد. خبر جانگداز درگذشت هنرمند و فعال ادبی ، دوست و برادر عزیزم سیدهادی البوشوکه مرد بی حاشیه و بی هیاهوی عرصه ادب […]

    شازده را قطار زد – ۴

    شازده را قطار زد – ۴

    عبدالله سلامی : امروز صبح شازده مثل همیشه با جویدن آدامس بن که می توانست با جویدنش صدا در بیاورد ، لبان سرخ و قلوه ایش را روی هم می ساباند و چشم و ابروی زیبایش را همراه با سر و گردنش به این سو و آن سو ، می چرخاند ، فروش عشوگری شازده […]

    شازده را قطار زد – ۳

    شازده را قطار زد – ۳

    آن خبر که شازده در حمام زنانه شمس ، شنیده بود ، درست از آب در آمد . اولین خواستگارش حاج کاظم همسر حاجیه غنیه بود ، حاج کاظم ۶۷ سال داشت و از اهالی بسیار قدیمی اهواز قدیم بشمار می رفت ، بازنشسته اداره بخش شرکت ملی نفت ایران ، در اهواز قدیم بود […]

    برو بالا