ادبیات | پایگاه خبری تحلیلی عصر ماه اهواز
کل اخبار 42492 اخبار امروز : 0
  • تاریخ : پنج شنبه - ۳۰ - فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 18 - April - 2024
  • ساعت :

    ادبیات

    شازده را قطار زد  – ۸۹
    28/08/2023

    شازده را قطار زد – ۸۹

    عبدالله سلامی : امشب مالک ، عبدقاچاقچی و نعیم به اتفاق ، نزد حاج جبار یکی از خیرین و متمکنین صاحب نام اهواز قدیم و از کارمندان بازنشسته اداره ثبت اسناد و املاک استان آمده بودند تا برای راه اندازی تبلیغات انتخابات مجلس شورای ملی با هم صحبتی داشته باشند . حاج جبار آدم متکلم […]

    رویاهای برباد رفته!

    رویاهای برباد رفته!

    مجید آرمند : تجربه ثابت کرده است که هر روایتگر دردمندی که به زوایای تاریک تاریخ و گذشته وطن و مردمش و ابعاد وسیع گسترده ویرانی ها و اضمحلال وعقب ماندگی های زادگاهش سَرَک کشیده و کنکاش میکند ، و عمق فاجعه را زیر ذره بین قلمش برده است ، زاویه نگاهش به این موضوع […]

    کابوس های بیداری!

    کابوس های بیداری!

    سید نشعان آلبوشوکه : بدی خواب بعد از ظهر اینه که هر چه بیشتر بخوابی بیشتر کسل میشی و اگر هم نخوابی مثلا تو این گرمای بالای پنجاه درجه چه خاکی تو سرمان بریزیم،غیر از اینکه با همسر گرامی سرکله بزنیم و هزار کار جور واجور برایمان بتراشد ، پس نتیجه می گیریم بهترین کار […]

    پس لرزه حقوق!
    27/08/2023

    پس لرزه حقوق!

    یونس حردانی :ینوه (نوه)دارم وقتی که از من چیزی میخواد اول قربون صدقم میره بعد منو با اسم صدا می زنه،البته نه بااسم حقیقی ام یونس،نه ، با اسم مصغر واز اون اسمهای مصلحتی، مرتب دور برم می پیچه ینوس ینوس صدا میزنه،من هم از بس که در کوچکی ماهی بنی خوردم ودر پیری ماهی […]

    روستاهای برباد رفته – ۲۱

    روستاهای برباد رفته – ۲۱

    سید شریف موسوی آل سیدعرب : من در رویای کودکانه بی خبر از فریب فرداها قصه عشقی با درختان و رود خانه های پرآب و محیط سرسبز و آباد را آغاز کردم .اما افسوس نمی دانستم که این طبیعت زیبا چون یادگاری نوشته و یا تصویری نقش بسته برآب بود . یا شاید یک ستاره […]

    شازده را قطار زد – ۸۷

    شازده را قطار زد – ۸۷

    عبدالله سلامی : با امروز چهار روز از شب عروسی پری گذشته بود . شازده مانند همیشه صبح زود بیدار شد ، نماز خواند ، صبحانه اش را خورده بود تا برای خرید و دیدن نعیمه عازم بازار شود . دیروز عروس و داماد برای گذراندن ماه عسل به سفر و زیارت رفته بودند . […]

    شازده را قطار زد  – ۸۶

    شازده را قطار زد – ۸۶

    عبدالله سلامی : شازده جلوی آینه نیم قد و قدیمی اتاقش ایستاده و دو گیس موهای خاکستری سرش که تارهای قسمت جلو آن با حنا رنگ شده بود را با انگشتانش می بافت ، گاه از بافتن باز می ایستاد و به چهره اش که زمانی آینه نگاه مردان و زنان محلات بود ، خیره […]

    شازده را قطار زد – ۸۵
    22/08/2023

    شازده را قطار زد – ۸۵

    عبدالله سلامی : نزدیک غروب شازده در خانه اش را قفل کرد و به سمت محله سخیریه روانه شد ، در خانه نعیم دوست قدیمی حسن پاسبان را کوبید ، بعداز چند لحظه از پشت در بسته ، صدای یک پسر بچه آمد ، کیه در می زنه ؟ اگر علی گدا هستی کسی اینجا […]

    شازده را قطار زد – ۸۴

    شازده را قطار زد – ۸۴

    عبدالله سلامی : صبح اول وقت شب خواستگاری ، خسرو سراغ پری آمده و به اتفاق نزد یحیی صبی رفته بودند تا بنا به توصیه شازده حلقه های نامزدی ببینند و انتخاب کنند . قبل از ورود به مغازه طلا فروشی ، خسرو جلوی ویترین ایستاد و چشمان درشت خود را از حد معمول بازتر […]

    واژه

    واژه

    چه می دانی.. اسیر واژه ها بودن، چه معنایی به دل دارد؟! نگاه سخت و سوزنده، چه معنایی به سر دارد؟ نمی دانی.. چه غم هایی میان واژه های سرد و بی حاصل میان تاروپودِ مویرگ های زبان بسته. چه معنایی به خود دارد؟ اسیر واژه بودن را، نمی دانی؟ همین واژه تو را شاید […]

    روستاهای برباد رفته – ۲۰

    روستاهای برباد رفته – ۲۰

    سید شریف موسوی آل سید عرب : صدایم در گلو گیر کرده بود و فریادی با سکوت در حنجره داشتم و آهی سوزان درسینه مرا از درون آرام آرام به خاکستر تبدیل می کرد. در اینجا تقدیر روزگار و جفای بشریت ،هرانچه *زندگی* نام داشت در کلمه ای بنام *نابودی* مدفون ساخته و هنر وزیبایی […]

    دراسه سیمیائیه وجیزه لقصه نفاد الشای والرتابه المکرره!
    09/08/2023

    دراسه سیمیائیه وجیزه لقصه نفاد الشای والرتابه المکرره!

    هل نفد الشای مره أخرى؟! قال الرجل وهو یهز العلبه الفارغه للشای فی الهواء. نعم، نفد مره أخرى. قالت المرأه بلا مبالاه. لماذا؟ لأننا نحتسی الشای، هذا کل شیء

    شازده را قطار زد –  ۸۲

    شازده را قطار زد – ۸۲

    عبدالله سلامی:.. نعیمه صورت شازده را بوسید و دستش را فشرد و گفت : خیلی نگران نباش حالت خوبه و امروز بعدازظهر ، ترخیصت می کنند ، نعیمه با خداحافظی بیمارستان را ترک کرد . شازده دراز کشید و پلک چشم هایش را رویهم گذشت تا بلکه خوابش ببرد اما ذهنش مشغول عاقبت پری بود […]

    شازده را قطار زد – ۸۰
    03/08/2023

    شازده را قطار زد – ۸۰

    عبدالله سلامی : پری در حالیکه سرش را روی ران پای جمع شده مادر خوانده اش گذاشته بود ، می گریست و مو به مو ، ماجرای کتک خوردن خسرو و خودش را برای شازده بازگو می کرد ، شازده به حرف های توام با گریه و زاری دختر خوانده اش گوش می داد و […]

    شازده را قطار زد – ۸۱

    شازده را قطار زد – ۸۱

    عبدالله سلامی : بعداز آن نزاع ، حسن قیاسی و ابراهیم متواری شده بودند ، ابراهیم به سمت مناطق جنوب و حسن قیاسی به سمت مناطق شرق استان ، از اهواز دور شده بودند ، شازده بر اثر بالا رفتن فشار خونش در بیمارستان شماره یک جندی شاپور بستری شده و خسرو با مچ شکسته […]

    شازده را قطار زد – ۷۹
    26/07/2023

    شازده را قطار زد – ۷۹

    عبدالله سلامی :..ساعت دیواری اتاق شازده ، یک ربع به ساعت ۸ را نشان می داد ، شازده وضو گرفته تا نماز مغرب و عشا را بخواند ، قبل از آن ، خورشت نهار ظهر را روی اجاق گذاشته بود تا گرم شود . و اتاق محل پذیرایی را برای آمدن مهمانان آماده کرده بود […]

    شازده را قطار زد –  ۷۸

    شازده را قطار زد – ۷۸

    عبدالله سلامی : نزدیک وقت غروب ، شازده وارد قنادی بریم شده بود تا سفارش شیرینی برای مهمانان و خواستگاران پری خریداری کند ، وارتان با دیدن شازده گفت : خوش آمدی شازده خانم ، شازده گفت : سلام وارتان ، دوستان ارمنی ما چطورند ؟ وارتان گفت : خدا را شکر همه خوبند ، […]

    باز خوانی دو داستان در مثنوی و قرآن

    باز خوانی دو داستان در مثنوی و قرآن

    مهری کیانوش راد : ادبیات قلمرو وسیعی است که با ابزار واژه مخاطب خود را سحر می کند، اثری که با استفاده از واژه به قلمرو احساس منتقل شده و در باورهای مردم تاثیری عمیق می گذارد و گاه دامنه ی آن از باورهای عقلی مردم فراتر می رود ، به همین دلیل زبان شعر […]

    روستاهای بر باد رفته
    25/07/2023

    روستاهای بر باد رفته

    سید شریف موسوی آل سید عرب : امروز می خواهم سطرهای کاغذ دفترم را باقلمی مشحون از آه و حسرت شانه بزنم . می خواهم در ساحل چشم هایم بلمی بسازم و به همراه خاطراتم بسوی روستای مچریه پارو بزنم . می خواهم از تقدیر و سرنوشت مردمی بنگارم که گویی سیب ممنوعه بهشت را […]

    تضاریس الحنین فی ودیان الکلمات – ٧
    19/07/2023

    تضاریس الحنین فی ودیان الکلمات – ٧

    سید کاظم القریشی : أدلف بسرعه فی بیت أبی جاسم ، أبو جاسم.. أبوجاسم!. تطلُّ علیَّ لیلى. تبستم. أبادلها الإبتسامه. یهفو قلبی إلیها. بات یعلو ویسفل فی صدری، لعنه الله على الشیطان الرجیم. یوسوسنی أن أضمها بین ذراعیَّ. عندما أتمعّن فی محیّاها أنسى حتى نفسی. أود ان اراقصها، أن أغنی لها، أن …. – تبأ! […]

    برو بالا