سمفونی مرگ در جاده ی ترانزیتی کشور

مقدمه :یکی از شاهرگ های حیاتی ایران که نقش مهمی در اقتصاد حمل ونقل جاده ای دارد محور ترانزیتی اهواز – ایذه – اصفهان است که کریدور جنوب به مرکز کشور محسوب شده و روزانه بالغ بر سه هزار ماشین سنگین ، نیمه سنگین و سبک از این محور مهم مواصلاتی تردد می نمایند ، […]

مقدمه :یکی از شاهرگ های حیاتی ایران که نقش مهمی در اقتصاد حمل ونقل جاده ای دارد محور ترانزیتی اهواز – ایذه – اصفهان است که کریدور جنوب به مرکز کشور محسوب شده و روزانه بالغ بر سه هزار ماشین سنگین ، نیمه سنگین و سبک از این محور مهم مواصلاتی تردد می نمایند ، در واقع این محور حیاتی پرتردد ، یک رگ حیاتی میانبر است که با کاهش فاصله و اتصال به قلب ایران ، مسیرهای ارتباطی جنوب به شمال ، شرق ، غرب و بالعکس را از لحاظ صرفه جویی در زمان ، هزینه ها و دسترسی به بازارهای چهار سوی ایران هموار نموده است.

تاریخچه و اهمیت محور مواصلاتی اهواز -اصفهان

اگر نگاهی گذرا به تاریخ ایران زمین داشته باشیم مسیر ایذه به اهواز ، فارس ، اصفهان و….. از دوره ی عیلامیان ، هخامنشی ، ساسانی ، دوره ی اسلامی ، اتابکان لر و……مورد توجه و یک شاهراه ارتباطی با مراکز مهمی همچون پاسارگارد ، تخت جمشید ، ارجان ، شوش ، اصفهان و دیگر نقاط ایران بوده است و نشان این سخن وجود جاده ی سنگ فرش سلطانی در مسیر دسپارت یا دسفارد می باشد( سفرنامه خوزستان) .همین مسیر جهت پیوستن نیروهای جنوب به مشروطه خواهان بختیاری ، فتح اصفهان و بالطبع فتح تهران مورد استفاده قرار گرفت . در زمان رضا شاه پهلوی یکی از محورهای مد نظر برای ایجاد کریدور جنوب -مرکز – شمال ایران همین مسیر تعریف شده است ، در دوره ی محمدرضا شاه پهلوی با توجه به طرح مطالعاتی سدهای پلکانی کارون مجددا” این مسیر مورد توجه و مطالعات زمین شناختی وبررسی قرار گرفته است و حتی بحث خط آهن نیز مد نظر بوده است . بعد از انقلاب و در اوج جنگ تحمیلی تمام تلاش دشمن بعثی و حامیانش قطع ارتباط جنوب کشور بخصوص جنوب غرب با مرکز کشور و ایجاد اختلال در روند پشتیبانی و لجستیک بود ، به همین منظور راه آهن شمال به جنوب و راه های ارتباطی زمینی مرتب بمباران و تخریب می شدند به ویژه محور لرستان به خوزستان ، در این شرایط برای کاهش تلفات ، رساندن تجهیزات نظامی ، انتقال ادوات ، نیروی انسانی و….. در کمترین زمان ممکن با حفظ ایمنی، نیاز به ساخت و بازگشایی محور اهواز -اصفهان مجددا” در اذهان تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان جنگ شکل گرفت که نقش آیت الله هاشمی و نماینده ی مردم ایذه و باغملک در مجلس دوم «مرحوم حاج قلی شیخی» پر رنگ تر بود ( رجوع به خاطرات آیت الله هاشمی) . بعد از پایان جنگ با هدف محرومیت زدایی و خروج شهرهای مسیر این محور ، عملیاتی کردن این مهم سرعت بیشتری به خود گرفت و به عنوان یک شاهراه ارتباطی حیاتی و جاده ی ترانزیتی بر نقشه ی ایران جان مجدد گرفت و…..

واکاوی حدود سه دهه فعالیت محور ترانزیتی اهواز به اصفهان

بعد از بازگشایی محور اهواز -ایذه -اصفهان ، ابتدا مسیر تردد در محور ایذه- ناغان -شهرکرد به اصفهان و بالعکس جریان یافت ، به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن بیشتر تردد ها با ماشین های سبک و نهایت نیمه سنگین صورت می گرفت ، اما به دلیل دشواری تردد ، بالا بودن استهلاک ، خطر پذیر بودن و…. برای عبور ، حمل و نقل ماشین آلات سنگین با صرفه محسوب نمی شد و شاید همین عوامل و عدم آینده نگری متولیان وقت باعث گردید که زیر ساخت های اولیه ، ایمنی مسیر ، استاندارد سازی جاده ، ایجاد امکانات رفاهی ، خدماتی و….. در این محور پیش بینی و راه اندازی نشوند ، نبود ملزومات اولیه از همان ابتدا نارسایی ها را هویدا ساخت ، اما متاسفانه این ضعف با سوء مدیریت های متوالی بدون رفع نواقص ، فقط در حد پاک کردن صورت مساله و « ماست مالیزه» ادامه یافت.با آب گیری سدهای پلکانی کارون سه و چهار ، اکوسیستم و طبیعت منطقه دچار تغییرات اساسی شد که این محور مواصلاتی هم متاثر از این تغییرات است و محور ایذه – لردکان -بروجن جایگزین جدید و پرتردد شاهراه ارتباطی حیاتی و ترانزیت ملی جان تازه ای به حمل و نقل جاده ای کشور داد.

هر چند این محور اصلی مواصلاتی رونق حمل و نقل جاده ای کشور را سرعت بخشید اما همچون بختکی شوم صدها خانواده را به کام مرگ و نابودی کشاند . چنانچه آمارهای کشتار جاده ای کشور را بررسی کنیم ( مقام اول در جهان از لحاظ کشتار جاده ای و تصادفات ) ، یکی از مخوف ترین محورهایی که بیشترین آمار کشته شدگان جاده ای را به خود اختصاص داده است همین محور اهواز -ایذه به اصفهان است که نام « جاده ی مرگ » را یدک می کشد و هیچ خانواده ای نیست که در این گستره ی جغرافیایی کشور مرگ هراسی و فوبیای مرگ در این جاده ی ترانزیتی را نداشته باشد.جاده ای که کمتر از یک چهارم شبانه روز ( ۶ساعت) ده کشته و زخمی بر جای می گذارد ( ۶ کشته و ۴ مجروح ) . حال همین اعداد را در هفته ، ماه و سال ضرب کنیم تا به عمق فاجعه بیشتر پی ببریم .در واقع جاده ی مرگ اهواز -ایذه به اصفهان ، یک سونامی مرگ با سمفونی ویرانی و نابودی سرمایه های مادی و معنوی شکل داده است . از دیدگاه علوم انسانی ( جامعه شناسی ، روان شناسی و اقتصاد ) مهم ترین و بی بدیل ترین سرمایه ی یک مملکت و کشور نیروی انسانی است که سرمایه ای اجتماعی و ملی آن جامعه محسوب می شود و اگر با خطر و آسیب مواجه شود با هیچ فرایندی قابل جبران نبوده و نیست .

جاده ای ترانزیتی که هنوز زیر ساخت های اولیه ی( مثل چهار بانده کردن ، یک طرفه نمودن ، ایجاد پایگاه های امدادی ، گشت شبانه روزی و…..) آن بعد از چند دهه همچنان بلاتکلیف و کشدار بوده ، ظرفیت پاسخگویی به این حجم تردد ماشین آلات حمل و نقل را نداشته و خود کابوس دهشتناک و خانمان سوزی برای مردم این محور مواصلاتی شده و هر روز بر غم جانکاه آنان می افزاید.شوربختانه این روند فرسایشی ، رعب آور و….. مرتب با حوادث دلخراش، گسترده تر شده و نوعی درماندگی در مسافرین بی بازگشت این محور ایجاد نموده است که تداعی گر عبور از گذرگاه مرگ می باشد ، هر چند همه می دانیم با بهره گیری از صنعت ، دستاوردهای صنعتی ، اتوماسیون و…. مرگ و میرها هم رنگ و بوی صنعتی گرفته اند ، اما خارج شدن از نرم طبیعی و روند اضطراری و حتی بحرانی شدن ، نشانه های خوشایندی نبوده و بلکه نشان از ناهنجاری ساختاری و سیستمی بوده که نیازمند مدیریت صحیح و درمان به شیوه های علمی با اصلاح نواقص و معایب می باشد .

بر همین اساس ، محور ترانزیتی خوزستان به اصفهان با حجم تردد بالا، نیازمند بازنگری در ایمن سازی و استاندارد سازی جاده ای بر مبنای ظرفیت ورودی و خروجی و ایجاد زیر ساخت ها یی با توان کارآمدی و همخوانی ظرفیت ها با توقعات و انتظارات در حد یک جاده ی ترانزیتی ملی و حتی بین المللی است.هنگامی که حادثه ای رخ می دهد صرفا پیامدهای مالی آن نباید مد نظر قرار بگیرد ( هر چند پیامد مالی ، ضرر و زیان های حاصل از حوادث جاده ای مبلغی فرا تر از ۱۵ هزار میلیارد تومان در سال می باشند ) ، پیامدهای اجتماعی ، روانی ، بهداشتی و درمانی ، فرهنگی و….. این حوادث قابل سنجش ، محاسبه و ….. نیستند و حتی می توانند خانواده یا خانواده هایی را هم تا حد نابودی و ویرانی پیش ببرند .آن چه در این برهه از زمان ضرورت داشته و می طلبد حالت اضطراری و اورژانسی به آن داده شود ایجاد زیر ساخت های اولیه ، فرهنگ سازی و آموزش ، ایمن سازی ماشین آلات ، چهار بانده کردن ، ایمنی سازی جاده ، استاندارد نمودن جاده و حریم راه ها ، نصب علایم هوشمند هشدار دهنده ، امکانات رفاهی و خدماتی، برخورد قاطع با رانندگان پرخطر، و…. در محور ترانزیتی فوق می باشد .

منصور کاووسی

 دانش آموخته دکتری مدیریت بحران

۹۸/۴/۲۴ ، ایذه ، خوزستان