هویت ملی و هویت قومی!

رشد ادبیات ناسیونالیستی و فزونی برتری نژادی ، همچنین اهانتهای مکرر رسانه ملی به اقوام ، تبعیض شبه ساختاری ، بخشی نگری در سیاست دولتهای متعاقب و غیره ، سبب گردیده که بحث هویت ملی و هویت قومی و چگونگی رابطه میان این دو ، به صورت جدی مطرح شود .تا کنون نسبت به مسئله […]

رشد ادبیات ناسیونالیستی و فزونی برتری نژادی ، همچنین اهانتهای مکرر رسانه ملی به اقوام ، تبعیض شبه ساختاری ، بخشی نگری در سیاست دولتهای متعاقب و غیره ، سبب گردیده که بحث هویت ملی و هویت قومی و چگونگی رابطه میان این دو ، به صورت جدی مطرح شود .تا کنون نسبت به مسئله هویت ملی و انسجام ملی کلی گویی انجام شده ، و انچه که واضح است هنوز تعریف مشخص و واضحی از هویت ملی ارائه نشده است .

 ایران همانند بیشتر کشورهای جهان دارای جامعه چند قومیتی میباشد . که این قومیتها (عرب، کرد ، بلوچ ، ازری ، ترکمن ، فارس) در یک جغرافیای سیاسی واحدی به نام ایران در کنار هم زندگی میکنند.هر کدام از این اقوام ، هویت قومی خاص خود را دارد . و عناصری مانند ( زبان ، فرهنگ ، ادبیات ، میراث فرهنگی ، سنن و آداب ، لباس ، جغرافیا ، اعتقادات ، آیینها و رسوم و یادمانها و غیره) هویت قومی را تشکیل میدهند . که سبب تمایز اقوام از هم دیگر میباشد ، که همان تعریف هویت یعنی(خود) است. حال در جامعه چند قومیتی ایران چه تعریفی از هویت ملی وجود دارد .تعریفی که انسجام ملی را به دنبال خود داشته باشد ، و از کلی گویی که بجز پاک کردن صورت مسئله چیز دیگری ارائه نمیدهد ، پرهیز نمود .

 برای ایجاد هویت ملی و رسیدن به انسجام ملی ، باید به مفاهیم و پایه های اساسی و صحیح تشکیل ملت توجه نمود .اگر شریک بودن در زبان ، قوم و فرهنگ ، اصل عمده باشد . در این صورت ، کشوری که با تنوع چنین عناصری گرفتار است ، به ان مرحله یی نمیرسد که از آن، به نام ملت یاد کرد.چون که هویت قومی هویت ملی نیست و هویت ملی بالاتر از هویت قومی میباشد و هویت قومی میتواند بخشی از هویت ملی باشد نه تمامیت ان .از همین جا میتوان گفت که هیچ هویت قومی به تنهایی ، نمیتواند به هویت ملی بدل گردد . قومیت ها زمانی میتوانند به هویت ملی برسند که ، هم دیگر پذیری داشته باشند ، نه برتری جویی و افزون خواهی و تمامیت خواهی .همچنین تا زمانی که اقوام مشارکت شایسته خود را در دستگاه سیاسی کشور نداشته باشند ، تصور نمیشود که بتوانیم بحث ملت و هویت ملی را به میان آوریم .

در یک نظام دمکراتیک ، دولت نبایدسیاست خود را بر اساس امتیاز دهی به این قوم یا ان قوم استوار سازد .بلکه سیاست شهروند مدار داشته باشد همچنین قانون اساسی ، دولت را مکلف به خدمت گذاری به شهروندان میکند و نه خدمت گذاری به سیاستهای قوم گرایانه. دولت ملی ، مهمترین عنصر در امر ملت شدن است.یعنی چندین قومیت باید بتوانند در درون یک سازمان واحد سیاسی یعنی دولت ، در کنار هم مشارکت داشته باشند .این دولت ملی است که میتواند زمینه های ملت شدن در یک جامعه چند قومیتی را پدید بیاورد .

وقتی که یک قومیت هویت قومی خود را به عنوان هویت ملی قرار میدهد برای یکسان سازی ملت ، سعی میکند که عناصر هویتی خود را به دیگر اقوام تحمیل بکند .و در این راستا میکوشد که هویت قومی دیگر اقوام را در یک پروسهٔ ذوب شدن ، در هویت قومی خود ، قرار بدهد . که این گونه سیاستها تاکنون باعث نهضت های هویتی اقوام گردیده است .که میتوان اعتراضات مردم عرب در اهواز و دیگر شهرهای استان در فروردین ماه را در راستای مطالبات هویتی قلمداد نمود. انتظار میرود که پژوهشگران و متخصصان و صاحبنظران ، مسئله هویت ملی و هویت قومی و رابطه بین آنها را به صورت جدی مورد توجه قرار بدهند .چون احساس تضاد و تعارض بین هویت ملی و قومی در میان اقوام ایرانی موجود میباشد ، و تفرقه و تضاد و واگرایی قومی و رشد روز افزون ناسیونالیسم نژادی و گسترش ادبیات آن ، ماییه نگرانی در گسست قومی و از هم پاشیدن انسجام ملی میباشد .به طور قطع، عدم توجه به هویت قومی میتواند ملت گریزی را بوجود بیاورد.

ستار الناصری