روز عید است، بیا تا برویم!

به باور من فرهنگ چیزی بالاتر از مذهب و عمیق تر از قانون است که به مرور زمان شکل می گیرد و در زندگی مردم جاری می شود. عید فطر از آن خرده فرهنگهای اسلامی است که در مناطق مختلف جهان و کشورمان ایران به شکل های متفاوت سالها جاری است. در ظاهر عید فطر […]

به باور من فرهنگ چیزی بالاتر از مذهب و عمیق تر از قانون است که به مرور زمان شکل می گیرد و در زندگی مردم جاری می شود. عید فطر از آن خرده فرهنگهای اسلامی است که در مناطق مختلف جهان و کشورمان ایران به شکل های متفاوت سالها جاری است. در ظاهر عید فطر متعلق به کسانی است که رسم بندگی و بنده نوازی را در ماه مبارک رمضان به جای می آوردند و حق دارند از نهر رمضان به اندازه وسع خویش، شوق و ذوق بردارند، اما در واقع عید فطر متعلق به همه کسانی که فرهنگ این روز را پاس می دارند و گویی این روز یاد آور اصل عرفانی نانش دهید و از ایمانش نپرسید، است.

سالهاست در سرزمینی زندگی می کنم که می شود سطح زندگی مردمش را از شادی روز عید فطرشان سنجید. کمتر سالی مانند امثال را در خاطره دارم که مردم دیار کرخه و کارون علیرغم تلاش بسیار برای زدودن غبار غم و نگرانی در این روز، سرگشتگی ها در چهره دارند. غم و نگرانی که زاییده فقر و فلاکت ناشی از کم آبی و توقف فعالیت کشاورزی در ایستگاه زندگی است.اگر بپذیریم کشاورزی یک فعالیت فرهنگی و عید فطر برای مردم این دیار یک شاخص فرهنگی است، پس از نگرانی روز عید می توان به عمق فاجعه کشاورزی پی برد و نمی توان به سادگی از آن گذشت.

سخت است، در پایان یک ماه بندگی به کسی که اسیر وحشت و نگرانی سالیانه است، بخواهی با تبریک یک روز، شادش کنی، حتی اگر آن روز، روز عیدی باشد، که هلالش نشانه پایان دوره ریاضت و بندگی است. اما هر چه هست، تا زمانی که هر بنده خود را هنوز در بند ببیند، چه بسا هیچ هلالی، نمی تواند حرام را حلال کند.من دیروزم را بجای تبریک گفتن روز عید خلاصه کردم به گفت و گوهای کوتاه با مردمی خسته در میانه راه در باب مشارکت همگانی برای تقسیم آنچه هست و ساختن روزهای بهتری از آنچه نیست، به این امید که بشود نوری چون هلال شوال در تاریکی آسمان دل کشاورزان بتاباند.

مجید عبودی

روستای گمبوعه بزرگ

 

پی نوشت: اصطلاح کشاورزی در لاتین واژه Agriculture است که بخشی از این واژه Culture، به معنای فرهنگ است و بر فعالیت فرهنگی کشاورزی تاکید دار