بررسی کتاب عرب های هور! – بخش یازدهم

تسیجر در بخش چهارم کتابش از خاطرات ورودش به “قباب”( ده بزرگی وسط مرداب ها ) سخن گفته که چیز خاص قابل ذکری ندارد. در بخش پنجم هم گذری شده به برخی حوادث صدر اسلام همچون مسئله جانشینی پیغمبر(ص) ، منزلت امام علی علیه السلام نزد شیعیان مرداب نشین و نیز واقعه عاشورا و… یقینا […]

تسیجر در بخش چهارم کتابش از خاطرات ورودش به “قباب”( ده بزرگی وسط مرداب ها ) سخن گفته که چیز خاص قابل ذکری ندارد. در بخش پنجم هم گذری شده به برخی حوادث صدر اسلام همچون مسئله جانشینی پیغمبر(ص) ، منزلت امام علی علیه السلام نزد شیعیان مرداب نشین و نیز واقعه عاشورا و…

یقینا دیدگاه تسیجر در رابطه با مورد اخیر چندان با عقیده اکثریت شیعیان همخوانی ندارد ؛ چرا که به نظر وی یزید نه دستوری به کشتن امام حسین علیه السلام داده و نه طالب آن بود.وی در این بخش از معاویه به عنوان خواهرزاده خلیفه سوم یعنی عثمان بن عفان یاد کرده که درست نیست چرا که معاویه نه خواهر زاده عثمان بلکه هم تبار و هم عشیره وی از نسل بنی امیه بود.

چند صفحه بعد در گفتار ششم این بار مترجم کتاب یعنی محمد جواهر کلام دچار اشتباه می شود؛ آنجا که در پاورقی ص ۷۶ در تفسیر ضرب المثل ” تسمع بالمعیدی خیر من ان تراه ” معیدی را مرد منسوب به معد دانسته است. این در حالیست که در این ضرب المثل “المعیدی ” نه گروه و مجموعه ای بشری بلکه نامی برای یک شخص حقیقی بوده و داستان واقعی آن از این قرار است که ” مشقه بن ضمره المعیدی ” شخصی بود که حتی کاخ پادشاهان حیره را غارت می کرد و در نتیجه آوازه نام معیدی در همه جا پیچیده بود اما زمانی که ” منذر بن ماء السماء ” یا به قولی ” نعمان بن منذر ” پادشاه مشهور حیره خواست تا او را از نزدیک ببیند از قیافه او بدش آمده و سخن فوق را بگفت که به صورت ضرب المثلی تا به امروز ورد زبان عرب ها باقی ماند که معادل فارسی آن نیز چنین است:” آواز دهل شنیدن از دور خوش است. “

اشتباه مترجم تنها به مورد بالا ختم نمی شود بلکه پیش از آن نیز در مقدمه کتاب، کشور آفریقایی حبشه(اتیوپی) را یک کشور عربی دانسته؛ در حالی که این کشور هرگز در بین ۲۲ کشور عربی جایی ندارد.خود تسیجر نیز اشتباهات دیگری دارد. مثلا در ص ۹۲ و در شرح “آئین فصل ” و دیه بین هورنشینان و به نقل از یکی از اهالی می گوید: “اگر کسی سگِ کس دیگری را عمدا بکشد ، باید فصل بدهد، که در این مورد سه زن است.”

ولی باید گفت که چنین رسم و موردی در فرهنگ عشایری عرب ها جایی ندارد بویژه آنکه از بین تمامی حیوانات سگ بسیار بی ارزش و حتی نجس تلقی شده تا جایی که رواج اصطلاح معروف ” موت الچلب ” ناظر به همین ناچیزی و بی ارزش بودن جایگاه سگ در فرهنگ حال و گذشته عربهاست.

ادامه دارد……

قاسم مزرعه فرد