شهیدی با عینک ته استکانی!

این وجیزه با طرح یک پرسش آغاز می شود، و آن این است که در سی و یک شهریور ١٣٩۶، «چه نیازی است به جمال پور؟ چه نیازی است امروز به شناختن شهید علی جمال پور؟» بگذار بر مناره ی خون آشیان کنم      تا عشق را به رسم شهیدان بیان کنم البته فکر […]

این وجیزه با طرح یک پرسش آغاز می شود، و آن این است که در سی و یک شهریور ١٣٩۶، «چه نیازی است به جمال پور؟ چه نیازی است امروز به شناختن شهید علی جمال پور؟»

بگذار بر مناره ی خون آشیان کنم      تا عشق را به رسم شهیدان بیان کنم

البته فکر می کنم که این چنین سؤال هایی فقط از طرف دوستان و همرزمان شهید عنوان نشود؛ زیرا که از منظر اعتقادی و تحلیل مکتبیِ ایشان، این سؤال چندان مطرح نیست؛ چرا که “شهید در رکاب امام” است، و خود شاید کار ویژه ای امام گونه بر عهده دارد، شهید یک رهبر است برای امّت، پس باید او را شناخت و اصولاً به او محتاجیم.فرض را بر این می گذارم که اساساً نسل جوان ما، روشنفکر ما و روح این عصر و زمان این سوال را مطرح می کند ـ یا پیش خودش و یا خطاب به کسانی که از «شهید» دم می زنند ـ ، و من می خواهم به این سوال جواب دهم؛

می گویند قریب به یکصد نوار ـ درس گفتار ـ با تکیه بر جهان بینی توحیدی و محتوای نقد مبانی اندیشه غرب مبتنی بر آموزه های فلسفه اسلامی ـ صدرایی و تئوریزه کردن تعهد پایدار بر اساس آموزه «توحید» در ادبیات و هنر انقلاب اسلامی و در یک کلام تبیین پارادایم «بودن و چگونه بودن؟» از خامه قلم و تراوش اندیشه جوشان این استاد جوان و روشنفکر انقلابی بر جای مانده است. پرسش اساسی این است، چه حکمتی است در چاپ آثار سخیف و نازل که اصولاً وهن تاریخ جنگ، تحریف آموزه های اصیل اسلام ناب و انحراف از معیار ایرانی ـ اسلامی محسوب می شوند و سکوت انکارآمیزی که بر گستره ستبر آثار این شهید آزاده، غبار فراموشی و بی تفاوتی پراکنده است؟

آیا کشف این رازِ سَر به مُهر در سال های فراموشی آلاله ها دستاورد کوچکی است که مدافعان شهید سرزمین مان بر خلاف تبلیغات غبارآلود بلندگوهای کج اندیش بدخواه، نه امواج بی مغز انسانی، نه توده های شوریده احساسی که نخبگان دست چین جامعه دانشگاهی و حوزوی، صاحبان کرسی در نقد، خردورزی و مهربانی بوده اند.

شاهد همیشه زنده این محفل، علی جمال پور عزیز، خود اما با درک و پیش بینی وقوع این انحرافات اپیدمی شده پس از جنگ، در فرصت اندک حیات، روایتِ حکایتِ سراسر عشق «حسین بهرامی» را بر عهده می گیرد. می کوشد تا وجوه پنهان معرفتی سیّد حسین علم الهدی در حافظه تاریخی ملت ثبت و ضبط شود. درس گفتارهای حکیمانه سید مهرداد مجدزاده را از نهج البلاغه ـ اقیانوس علم و حلم علی ـ توسط امواج رادیو باز نشر می دهد و چه زیباست تاثیر این شهید روشنفکر از اسطوره بی بدیل جنگ؛ «حاج اسماعیل فرجوانی».

بی گمان امروز خالی از جمال پوریم، اما آیا مکتب جمال پور بر جای نیست؟ آیا از راه جستجو، تامل و تعمق بر آثار ارزشمند او نمی توان رهیافت تازه ای فراچنگ آورد که تو گویی نیاز امروز مباحث تئوریکِ جامعه پرسشگرِ ایرانی را بَرآورد. آیا راه بر غور علمی در عمق اندیشه جمال پور بسته است؟ آیا نمی توان سَر طنابی که جمال پور تحت عنوان نقد «ادبیات نهیلیستی و چپ» یا جستارگشایی از «ادبیات و هنر انقلابی»، تکانده بود را بر دست گرفت و این تکانه ها را بدل به زلزله ای تئوریک و علمی نموده و بر جانِ فرهنگ مهاجم انداخت؟ و راستی مگر جمال پورِ گریزان از «التقاطِ» گروه های ساختارشکن جوان در دهه پنجاه ایرانِ انقلابی، راه را در فهم و «بازخوانی آکادمیک»، «بررسی آزاد» و «مراجعه به منابع اصلی» تمدن غرب و سپس نقد علمی و تئوریک بر اساس آموزه های فلسفی اسلامی و بازمهندسی گفتمانی پاسخ گو و منعطف در برابر پرسش های اقتضایی در جغرافیای ایرانی؛ نمی دانست؟ و مگر راه جز این است!

آیا جز این است که الگویی چون «جمال پور» به واسطه نسبتی که با جریان اصیل روشنفکری در جامعه ایرانی دارد و این موقعیت! او را در تضاد آشکار با مفهوم بازتولید کننده و معطوف به اراده قدرت سیاسی قرار می دهد و چه این که؛ شیعه انقلابیِ مراد گرفته از مصداق جمال پور، چشم می گشاید نه اینکه پرده می اندازد. در دایره او حتی «افشا» محکوم به افشاست. و مگر نه اینکه طایفه ای می کوشند تا دهان بدوزند و چشم بربندند و دست و پای بصیرت مردمان را کور و منفعل و بی هویّت بخواهند. در این میانه، شناخت و تبیین فلسفه عملی جمال پورِ روشنفکر ما، قاعده مرسوم بازی را برهم می ریزد و چه بهتر که با سکوت از کنار این روشنا بگذریم!

و این همان نکته کلیدیِ نهفته در مفهوم شهادت از منظر شیعه ناب انقلابی است که با خاموشی جسم خویش یک امت را بیدار می سازد. شهید شیعه همچون «جمال پور»، آینده گرا و دوراندیش است. آری شهید جمالپور یک روشنفکر آگاه مسلمان و مسئول است، او در میقات خسی بود و در فلسفه کسی.او جستجوگر “مرگ” نبود، او شهادت را در آغوش گرفت و این فضیلت را برگزید.

محمد مالی

 

*خلاصه شده متن سخنرانی صورت گرفته در مراسم بزرگداشت شهید علی جمال پور.