تلنـــــــــــــــــــــگر سـیاســــــی!

نخبه، در یک جامعه نقش پیشرو و راهبرانه دارد.نخبگان درزمینه های مختلف فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی وسیاسی فعالیت می نمایند وموتور محرکه اصلی بدنه جامعه و عامه مردم می باشند.نخبگان به معنای بخش برگزیده‌ای از یک جامعه هستند که از نظر قابلیت‌ها یا توانایی‌ها برتر از بقیه جامعه دانسته می شوند، جامعه نخبگان یک پدیده بسیار پیچیده است. امروزه […]

نخبه، در یک جامعه نقش پیشرو و راهبرانه دارد.نخبگان درزمینه های مختلف فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی وسیاسی فعالیت می نمایند وموتور محرکه اصلی بدنه جامعه و عامه مردم می باشند.نخبگان به معنای بخش برگزیده‌ای از یک جامعه هستند که از نظر قابلیت‌ها یا توانایی‌ها برتر از بقیه جامعه دانسته می شوند، جامعه نخبگان یک پدیده بسیار پیچیده است. امروزه نخبه گرایی یکی از الگوهای رایج در جامعه‌شناسی و از شاخصه های تاثیرگذار بر فرآیند تصمیم سازی بر سیاست های راهبردی شمرده می شود.فرد نخبه در هر حوزه ای باید بتواند پدیده ها را در سطوح مختلف بررسی کند و راهکارهایی هوشمندانه برای مدیریت حوادث و پدیده ها در راستای ارتقاء بخشیدن به زندگی بشر ارائه دهد.

در جامعه ما،نخبگان و فعالان عرصه فرهنگی با حداقل امکانات، کارنامه ای قابل توجهی ارائه داده اند، به عنوان مثال می توان از احیاء و اجرای سالانه گرگیعان، پاسداشت همه جانبه روز زبان مادری، برگزاری کنفرانس هاى علمی و اجرای سمینارهای محیط زیستی توسط برخی از مؤسسات انتفاعی و غیر انتفاعی و تعداد بسیار متنوعی از فعالیت های دیگر نام برد.که از مهمترین این فعالیت ها، که با تلاش های فراوان به دست آمده، ورود بسیاری از جوانان ما به فضای بزرگ رسانه های دیداری و شنیداری (همچون شبکه های خوزستان و الاهواز و…)می باشد.

در ساحت اجتماعی،این نخبگان همچنان پیشگام بوده که به عنوان مثال موسسات خیریه ای مانند نداء الکرامه و فرحه العید که هر شهروند اهوازی به آن ها افتخار میکند، نوید فعالیت های اجتماعی وسیعی را به جامعه می دهند.

در اقتصاد،مجموعه فعالان اقتصادی که متأسفانه به دلیل فقر عمومی که حجم بسیاری از آن ناشی از اوضاع بیرون از جامعه می باشد، نتوانست نخبه های بزرگ اقتصادی را پرورش دهد، مع هذا پیشرفت نخبگان اقتصادی تا جایی بوده که حتی برندهای معروفی را در سطح ملی ارائه دادند.

و اما در عرصه سیاست،از آن جایی که اکثر نخبگان و فعالان سیاسی دغدغه دار که بار مسئولیت لزوم تحول جامعه در هر سه عرصه مذکور را به دوش میکشند، بیشتر،از فعالان إصلاح طلب می باشند، لذا در این مجال، فعالیت های آنان مورد نظر می باشد.وظیفه یک نخبه سیاسی ترسیم خطوط، برنامه‌ریزی و تعیین جهت فعالیت‌ها و همچنین سعی در ایجاد تسهیلات و فراهم سازی زمینه های قانونی و خدماتی رسمی به نخبگان دیگر حوزه هااست، اما متأسفانه، غرق در حب قدرت و هوس دستیابی به امتیازاتی کوچک و حقیرانه بلای جان فعالیت های بسیاری از این سیاستمداران گردیده است!!!

برخلاف فعالیت قابل توجه حوزه های سه گانه ای که آورده شد،متاسفانه در حوزه سیاسی تشتت و چند شاخه شدن، رایج گردیده است، که این وضعیت به شدت غیر قابل تحمل است.باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که نخبگان سیاسی فعال ما حتی در ساحت عملکرد خود، افق روشنی برای فعالیت خویش ندارند.لذا تنها نخبه ای که علی رغم اهمیت و ارشدیت نوع وظایف آن از انجام وظیفه عاجز مانده نخبه سیاسی است.بی شک فعالیت نخبه های ما در دیگر حوزه ها ، آثار خود را در جامعه نشان داده است، اما از آنجا که این فعالیت ها به صورت جزیره ای و به دور از اشراف بر یک دور نمای همه جانبه و استراتژیک در حال صورت گرفتن است ابتر و ناقص خواهند ماند و منظومه متکامل فعالیت های مورد نیاز ایجاد نخواهد شد.

باید گفت اختلاف و تنوع سلایق نه تنها امری بدیهی، بلکه لازمه رشد و تکامل نظریه های اجتماعی _ سیاسی می باشد اما جدال مکرر و اصرار بیش از حد بر دیدگاه های خود، از سوی تمامی گروها، بی شک نشانه سالمی برای اجتماع نخبگان سیاسی ما نخواهد بود.حنکت و تجربه این نخبگان از سویی و سنگینی بار مسئولیتِ لزومِ تدبیرِ اوضاعِ جامعه متبوع، از سویی دیگر، می بایست، این نخبگان را اگر نه بر توافق و اتحاد، که لااقل بر مدیریت معقول این تعدد اذواق و سلایق رهنون گردد. تا تعامل ایجابی فی مابین را سر لوحه کار خویش قرار دهند.

انتظار می‌رود هر چه زودتر نخبگان سیاسی علی الخصوص بزرگان این ساحت پر پیچ و خم با تلنگری سیاسی به خود، نسبت به ایجاد تحرک در وضعیت غیر قابل قبول موجود و حرکت به سمت یک انسجام واضح المعالم را آغاز نمایند تا افق روشنی برای تمامی نخبگان و کلیت جامعه با تمدن ما، ترسیم گردد و فعالیت‌های نخبگانِ تمامی حوزه ها، هم راستا در جهت پیشرفت و توسعه جامعه و رسیدن به آرمان های متعالی هدایت شود.

فاطمه حمیدی