ماشین ایدئولوژیک دولت!
شاید بسیاری از مردم ایران رابطهی بین دو عکسی که ضمیمه این یادداشت منتشر کردم را درک نکنند؛ اما این پدیده برای ما اهوازیها کاملاً آشنا است. این قطعات رنگی که روی برگهی A4 سفید مشاهده میفرمایید جرمی است که پس از کیپ شدن کامل شیر مخلوط آشپزخانه منزل من و ما (اهوازیها) از پشت فیلتر آبپاش […]
شاید بسیاری از مردم ایران رابطهی بین دو عکسی که ضمیمه این یادداشت منتشر کردم را درک نکنند؛ اما این پدیده برای ما اهوازیها کاملاً آشنا است. این قطعات رنگی که روی برگهی A4 سفید مشاهده میفرمایید جرمی است که پس از کیپ شدن کامل شیر مخلوط آشپزخانه منزل من و ما (اهوازیها) از پشت فیلتر آبپاش آن استخراجشده است. شاید این سؤال برای شما پیش آید که اینهمه سنگریزه یا جرم در چه دورهی زمانی جمع شده است؟ پاسخ: فقط در طول ۵ ماه گذشته اینهمه آلودگی وارد بدن «اهوازی» میشود.
اینیکی از شاخصهای «زندگی» منِ اهوازی است که نیازی به هیچ دستگاه مکانیکی و الکترونیکی برای تشخیص ندارد. کافی است مثل من یک شیر مخلوطکن جدید بخری و پس از ۵ الی ۶ ماه ببینی دیگر کاملاً بستهشده و آب پس نمیدهد. وقتی کلگی آن را بازکنی این وضعیت اسفبار را پشت فیلتر آن مشاهده خواهی کرد!من در یادداشتهای پیشین به پدیدههای جامعهشناختی به نام «آشناییزدایی» و «مسئلهزایی» اشاره کردم. آشناییزدایی یا مسئله مند کردن به معنای دوباره نگری به عادتهای روزمرهی زندگی است. عادتهایی که به دلیل تکرار درونی شده و جزء لایههای سخت زندگی ما گردیده است.پرسش اساسی من در این یادداشت این است که چرا این وضعیت برای ما اهوازیها درونی شده و بهاصطلاح با آن کنار آمدیم. در اینجا ارجاعی به دیدگاه فیلسوف فرانسوی لوئی آلتوسر (۱۹۹۰-۱۹۱۸) میدهم:
آلتوسر با این پرسش روبهرو بود که چرا افراد مطیعاند؟ چرا مردم از قوانین اطاعت میکنند؟ چرا علیه قوانین شورش نمیکنند؟ نظریه او درباره ایدئولوژی از درک رابطه میان حکومت و شهروندان منتج شد. ایدئولوژی در نزد آلتوسر به نظامی از اندیشهها اطلاق میشود که مردم از طریق آن به تجربهی زندگیشان در جهان ساختار میبخشند.این نظام بهصورت سرراست درست یا غلط نیست، بلکه بیشتر شبکهی پیچیدهای از روابط و نگرشهاست. درنتیجه ایدئولوژی هم شامل نظام آشکارا غلطی از اندیشهها مانند نژادپرستی میشود و هم پاسخهای فرهنگی و زیباییشناختی پیچیدهتر. بهعنوانمثال بر طبق دیدگاههای او تصمیم برای نوشیدن یک پپسی بهجای کوکاکولا امری ایدئولوژیک است چراکه توسط بعضی نیروهای مهم اقتصادی شکل میگیرد (هر دو کمپانی مقدار معتنابهی پول در تلاش برای واداشتن شما به این یا آن انتخاب سرمایهگذاری کردهاند) اما بدیهی ست که ترجیح پپسی به کوکاکولا همانقدر اشتباه نیست که نژادپرستی اشتباه است.
آلتوسر به دو مکانیزه عمده اشاره میکند که تضمین میکنند مردمی که تحت حاکمیت دولتاند مطابق با قوانین آن دولت عمل کنند. نخستین مکانیسم را آلتوسر دستگاههای سرکوب دولتی مینامد (RSA)[1] که مانند پلیس، دادگاهها و زندان، مستقیماً به اعمال زور جهت انطباق رفتار مردم با قوانین میپردازند. دولت از طریق این دستگاهها افراد را وادار میکند تا بهگونهای معین رفتار کنند؛ اما مکانیسم دومی که آلتوسر بررسی میکند برای پرسش این یادداشت من اهمیت بیشتری دارد. او آن را دستگاههای ایدئولوژیک دولت مینامد (ISA)[2]. نهادهایی وجود دارند که ایدئولوژیهایی تولید میکنند که ما بهمثابه افراد (و گروهها) آنها را درونی میکنیم و مطابق آنها عمل میکنیم. دستگاههای ایدئولوژیک دولت شامل مدارس، مذاهب، خانواده، نظام حقوقی، سیاست، هنر، ورزش و غیره میشوند.[۳]
این سازمانها نظامهایی از عقاید و ارزشها تولید میکنند که ما بهمثابه افراد جامعه به آنها باور داریم (یا منکر آنها هستیم). همین مسئله است که آلتوسر آن را مورد تحلیل قرار میدهد. ما چگونه ایدئولوژیهایی را که این دستگاهها خلق میکنند، درونی کرده و به آنها باور پیدا میکنیم؟نقد من در این یادداشت متوجه ماشین سهمگین «توجیه» روابط عمومی دستگاههای متولی امر، است. این نقد شوراها و کارگروههایی را هدف قرار میدهد که به کار «تأویل» پدیدههای زمخت و غیرقابلهضم زندگی مردم میپردازند. مطالبات اهوازیها برای زندگی متناسب در یک کلانشهر باید مبتنی بر نقد ماشین ایدئولوژیک ساز دولتی قرار گیرد. انتخاب درست و اصولی مفهومی جز این نیست که منتخبان مردم پس از به قدرت رسیدن وضع موجود را وضع مطلوب القاء نکنند.
اهواز – لفته منصوری
پانوشت:
۱- Repressive state apparatus
۲- Ideological State Apparatus
[۳] – ولی زاده، وحید (۱۹ شهریور ۱۳۸۵). آشنایی با زندگینامه و آرای لوئی آلتوسر (۱۹۱۸ – ۱۹۹۰). بازیابی شده (۲۷ فروردین ۱۳۹۶) ازhttp://www.hamshahrionline.ir/details/3845
لینک کانال تلگرام ” یادداشت های لفته منصوری”
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰