در همسایگی سیاست عاقلانه ساختن قدرت!

کسب و حفظ قدرت بنیادی ترین عنصر در بافت نظام سیاسی ایران است، علاوه بر این در تعاریف سیاسی، ایران یکی از دولتهای تحصیدار (رانتیر)است. که بدون عطف نظر به متن جامعه و عدم نیاز به پاسخگویی، تنها با استعانت از منابع طبیعی، همچنان در حال فزون بخشی قدرت و تولید مضاعف آن بوده و […]

کسب و حفظ قدرت بنیادی ترین عنصر در بافت نظام سیاسی ایران است، علاوه بر این در تعاریف سیاسی، ایران یکی از دولتهای تحصیدار (رانتیر)است. که بدون عطف نظر به متن جامعه و عدم نیاز به پاسخگویی، تنها با استعانت از منابع طبیعی، همچنان در حال فزون بخشی قدرت و تولید مضاعف آن بوده و هستند!.در این میان و در همسایگی قدرت، کنشگران بایستی با استعانت از عقلانیت، عقلانی سازی قدرت را مجالی دهند!

امروزه با فراز و فرود از دولتهای سابق در کلیت این نظام با محوریت رانتی بودن، تا حال حاضر که دولت روحانی سرکار است، ما با دو گفتمان اصولگرایی و اصلاح طلبی بطور کل روبرو بودیم و هستیم!.که هر کدام از گفتمانهای مذکور با تأسی از تقدم و تأخر اموری، این مهم که همان عقلانی ساختن قدرت است، را طرد و یا طرح می نمایند!.این طرد و طرح خود نشانگر منویات این دو گفتمان مذکور است، چرا که اصولگرایان، قدرت را از برای قدرت و بزرگ ساختن آن سپری می کنند،و اصلاح طلبان هم با سعی و تلاش خود و همگام با عناصر روشنفکری سعی در همسایه ساختن عقل در کنار قدرت، و تقلیل و تحدید بالهای فراخناک قدرت و فراروی شهروند می باشند.(گرچه فضای مانور ایندو گفتمان یکی نیست!).

اما تلاش اصلاح طلبان با تمامی فراز و نشیب گرچه کُند است، لیک پیوسته و پوینده در حال استمرار است!.و برای عاقل ساختن قدرت هژمون باید پذیرفت، که نمی توان تنها به نقدِ صرف اکتفا کرد و قدرت را دست دیگریِ اصولگرا که خود حامی آن است، رها ساخت.و یا بعبارتی بهتر روشنفکران علاوه بر نقد ساختار هژمون رانتی محور، نقد سنت و… باید درگیر قدرت سیاسی شوند و کنش تئوریک- پراتیک را برای همسایه ساختن عقل و قدرت هموار سازند!