به یاد شهیدان حصیر آباد اهواز

نوشته ام بوی تازگی ندارد ، زیرا میخواهم از شهدا بگویم و قلمم روح می گیرد از بال و پر این ستارهای بی فروغ…حس عجیبی مرا با آنها پیوند میزند…یاد روزهای که فریاد آزاد خواهی آنان می افتم که با احساسی عمیق و وصف نشدنی و از رژفای وجودشان برمیخواست و پایه های ظلم را لرزاند ، افتخار میکنم…وقتی به روزهای دفاع مقدس فکر میکنم از عظمت وجود این مردان افلاکی به آنها میبالم…اگر امروز کشورم و شهرم در آرامش و آسایش است از رشادت و شجاعت این آلاله ها است…

ترس و حب دنیا هرگز دست و پای آن کبوتران خونین بال را نبست…عشق ، ایثار و شجاعت را در جبهه های ثابت کردند ، حق را دلیرانه فریاد زنند…امروز اگر سر تا پای وجودم بلرزد از یاد آوری نامشان سزوار است ، چرا که راه بی انتهای ، مردانی بزرگ می طلبد و این عزیزان برایم مظهر واقعی اخلاص و مردانگیند ، اگر به پاس رشادت ها و برای احترام به ساحت مطهرشان تمام طول عمر از آنان بنویسم کم است،هر چند سخت است در وصفاشان قلم زدن…
شهدا افتخاری در دل تاریخ اند ، افتخاری به وسعت گذشته ، حال و آینده… امروز با تمام توان و با افتخار نام شهدا را فریاد می زنم و از آنها میخواهم شفاعت ما را فراموش نکنند…هم اکنون مسجد حضرت ابوالفضل در حال آماده سازی برای سی و یکمین مراسم عید شهدا…

صادق تمیمی