دروغ های سازمان یافته و راستگویان سیاسی!

در اوایل خدمت اداری و اجرایی در آموزش و پرورش استان ،مسوولیت تهیه و تنظیم آمار تخلفات و شکایات واصله از مناطق را بعهده داشتم ؛ و روند به این شکل بود ،که رابطان و همکارانیکه در مناطق و شهرستانها این وظیفه عهده دار بودند با تنظیم و تکمیل فرمهایی مخصوص که در آن :میزان […]

در اوایل خدمت اداری و اجرایی در آموزش و پرورش استان ،مسوولیت تهیه و تنظیم آمار تخلفات و شکایات واصله از مناطق را بعهده داشتم ؛ و روند به این شکل بود ،که رابطان و همکارانیکه در مناطق و شهرستانها این وظیفه عهده دار بودند با تنظیم و تکمیل فرمهایی مخصوص که در آن :میزان آمار تنبیه دانش آموز،تخلفات امتحانی و ثبت نام ،اخذ غیر قانونی پول از اولیا، کم کاری معلمان و رفتارهای خلاف شون شغلی وموارد دیگری که از آسیب های سازمانی محسوب میشدند را نوشته و ؛ آنها را به مرکز استان میفرستادند ،و ما نیز با جمعبندی آنها و نوشتن یک تحلیل مختصری که دلایل افزایش یا کاهش آمار را بازگو میکرد ،هر سه ماه یکبار مجموع آمارهای دریافتی از مناطق را به وزارت متبوع ارسال میکردیم ،

یادم می آید ، که به تازگی وظیفه مذکور را از عزیزی که قریب به ۱۵ سال در بخش مذکور مشغول خدمت بود و کنون بازنشسته شده تحویل گرفتم و همان موقع نیز زمان ارسال جمعبندی آمارهای مورد اشاره به وزارتخانه بود ، با توضیحاتی که آن پیشکسوت داده بود و با توجه به اینکه دستورالعملها را قرائت کرده بودم ؛با دقت جمعبندی را از قبیل تنیبه بدنی دانش آموز ؛کم کاری،غیبت ، و..‌ را نوشته و با یک تحلیل چند خطی و نسخه ای و غیرمربوط با موضوع همانطوریکه گفته بودند از مشکلات استان نوشته و فاکس کردم….چند روز بعد ؛ اول وقت بعد از اینکه کارت حضور را زدم و در همان اتاق کارتکس(حضور و غیاب) ،مسوول مافوقم را دیدم که با ناراحتی مرا خطاب قرار داد که؛ فاضل چه کردی؟!

من که حضورم بموقع و به اذعان خیلی از همکاران ،دارای وجدان کاری و سعی میکردم ؛ مواظب رفتارهایم باشم ؛با تعجب گفتم ؛ چی شده؟که مافوقم گفت که آمارهای بسیار بالای شکایت هایی که به وزارت فاکس کردی بدست وزیر رسیده و گفته چرا خوزستان دارای اینقدر معضلات است ، حالا برو و به منزل آقای … که قبل از شما فرمها را تنظیم میکرد ؛زنگ بزن و راهنمایی بخواه شاید شما بلد نبودید آمارها را خوب جمعبندی کنید!!!!

با زحمت و خواهش از همکار سابق و بازنشسته حوزه مذکور خواستم ؛ به اداره سری بزند و در خصوص موضوع یاد شده بنده را راهنمایی نماید ، ایشان نیز محبت نموده اجابت دعوت کردند، و با لهجه مخصوص خود گفت : چه کردی ؟ من نیز نحوه جمعبندی و حساب و آمار را برای ایشان گفتم ،که ایشان با نگاهی از نوع نگاه عاقل اندرسفیه گفت ؛ بابا جان! با این آماری که تو مینویسی ؛مدیر کل را یک شبه کله ،پا میکنی ، و ادامه داد مگر قرار است ،هرچه مناطق نوشتند و جمع شد به وزارت منعکس کنی،”اصلا حوصله داری ،”گفتم: حاجی ! پس چه بنویسم ؛که گفت مثلا جمعبندی شکایات تنبیه بدنی دانش آموزان را چند تا نوشتی ؛ گفتم ۴۵۶ مورد ، با تشرگفت : چه خبره مگه جنگه ! مثلا اینرا بنویس ۱۱ مورد !!! بقیه هم از این نسخه قابل درمانند،

عرض کردم اما گزارش مناطق است ؛ و کلی کار برد ، که با بیحوصله گی گفت من ۱۵ سال اینکار را میکنم ،به شما هم توصیه میکنم ،برای خودت و اداره ای که نانخور آن هستی ،مشکلی ایجاد نکن ! کمی مقاومت کردم و گفتم باید وزارت و شخص وزیر بفهمد در استان چه میگذرد ، پیگیری تنیه بدنی دانش آموز ،اخذ رشوه، و… حق الناس است و باید متخلفان مورد بازخواست قرار گیرند ، که حاج آقا گفتند ؛ عزیز دلم ؛ حرفهای سیاسی نزن !! برایت بد میشود ؛زیرا میگویند ،سیاه نمایی میکنی و دستاوردها ی انقلاب را زیر سوال میبری! گفتم بزرگترین دستاورد انقلاب باید حاکمیت اسلام باشد ،و در اسلام از دروغ پردازی نهی شده ؛ این مطالب کجا سیاسی هستند ، اینها اخلاقی و وجدانیند ، اما ایشان قانعم کردند که نمی توانم کاری پیش ببرم زیرا خود وزارت هم خوشش نمیآید ما واقعیت ها را منعکس کرده وموجب تکدر خاطر مسوولین فرا شویم.

دفعات بعد در ۱۰ دقیقه فرمهای جمعبندی را براساس اجتهاد!! خود مینوشتم و چند سال پیاپی تقدیر نامه دریافت میکردم ، و برای خودم و سازمانم افتخار کسب میکردم که اولین اداره کلی بودیم که پاسخ نامه ها را میدادیم و همه چیز در این استان خوب و ایده آل است…

اینکه دروغ سازمان یافته ممکن است، بطور غیر رسمی تاررپود یک نهاد یا جامعه را آلوده نموده و جزئ لاینفک آن شود ،ناشی از آنست که در حوزه مذکور هزینه راستگویی بسیار بالاست، و این بالا بودن هزینه تا آنجا پیش میرود ،که صداقت یک رفتار سیاسی اپوزسیونی بخود میگیرد ، و کسانی که از سر دلسوزی واقعیت های جاری را بازگو مینمایند سیاسی خوانده میشوند ، وتقابل با آنان یک رفتار معمول محسوب میشود ،لذا باید به سمتی حرکت نماییم ؛که نه تنها از واقعیت ها نهراسیم و برای تقابل با آنها دست به کتمان نزنیم بلکه با پیش اندیشی و نهادینه نمودن ارزشهای اخلاقی و انسانی با صداقت نسبت به آینده مسوولیت پذیر و پاسخ گو باشیم

فاضل خمیسی