تناسب دندان های خر و انسان!

در قرون وسطا ، زمان حکومت کلیساها بحث ها همیشه کلی انجام می شد و مردمان جامعه مسیحیت آن زمان باید بدون چون و چرا همه علوم و گفتار بزرگان خود را می پذیرفتند و کسی اجازه تحقیق و تفحص نداشت و ساده ترین حرف ها و گفته آنان نصب العین جوامع خود بود. راوی حکایت می کند یکی از این بحث های کلیسایی آن زمان بین استاد و دانشجویان پیرامون تعداد دندان های الاغ(بلانسبت خر) بوده است.

بعضی ها پرسش می کردند در مقایسه الاغ و انسان و دیگر موجودات زنده چه تفاوت هایی از این بابت بین آنها وجود دارد؟ جمعی می گفتند که شاید کله خر از کله انسان بزرگتر باشد پس تعداد دندان های این حرام گوشت از انسان بیشتر است و جمعی دیگر نیز می گفتند درست است که کله این دراز گوش از کله انسان بزرگتر است ولی به همان نسبت دندان او نیز بزرگتر است و بعضی ها بر این باور بودند که خداوند عالم و عادل است و ظلمی بر آفرینندگان خود روا نداشته و به نسبت کله از مورچه گرفته تا انسان و فیل به یک اندازه به آنان دندان داده است(معمولا اینگونه بحث ها ساعت ها و شاید روزها ادامه پیدا می کرد و به طول می انجامید) در این حین دانش آموز کند ذهنی که متوجه بحث نمی شد برخاست و گفت چرا ما بحث می کنیم؟

اکثر ما الاغ(آن زمان اتومبیل های پیشرفته اختراع نشده بود)داریم و سوار و یا همراه آن به مکتب آمده ایم برویم تعداد دندان های آن چهارپا را بشماریم تا این اختلاف نظرها از بین برود ، ولی چون این حرف شیطانی و غیر مرتبط با بحث بود ، او را سخنگوی شیطان دانسته و در آتش عمل خود سوزاندند. داستان ما هم با این گیاه کُنوکارپوس در شهر اهواز سالها همین شده که می گویند گرد افشانی این گیاه باعث تولید گازهای مجهول؟که با باران ترکیب می شوند و تولید باران اسیدی می کنند. با توجه به اینکه در شهر درب منزل هرکدام از ما حداقل دو تا سه اصله از این نوع درخت وجود دارد آیا تا حالا کسی رفته و توجه کند که این گیاه اصلا گُلی که بتواند گرد افشانی کند دارد؟

آیا قادر به تولید گل و گرده است؟گل او چه شکلی است و در کجای درخت تشکیل شده و قرار دارد که از دیده بینندگان و رهگذران قابل دید نیست؟حجم گلی که قابل دیدن نیست می تواند چه مقدار گرده تولید می کند که باعث این همه آلودگی به این وسعت شده؟ داستان متهم اصلی یعنی کُنوکارپوس بیچاره چیست که سر آن را از بدنش(البته بدنش را از سرش) در اوج جوانی و سرسبزی از نزدیک ریشه قطع می کنند؟ چگونه بدون اینکه نحوه ی تولید آلودگی این گیاه شناخته شود استاندارد هرس(یک متری از ریشه باید قطع شود)برای آن تعریف و تدوین نموده اید. چرا باید این گیاه سبز ، زیبا ، مقاوم و با طراوت را به دلیل گناه دیگران نابود کرد؟ عوامل اصلی که متهم این نابهنجاری بهداشتی در جغرافیا و شهر ما گردیده اند ، چون زبان دارند متهم نیستند:

الف- آلودگی تولید شده از برداشت نادرست مزارع نیشکر اطراف شهر

ب-بدلیل عدم استفاده از سوخت مناسب در نیروگاه رامین و دیگر صنایع موجود

پ-عدم نصب فیلترهای مناسب در کارخانجات گروه فولاد و جانمایی ناصحیح آنان

ت- عدم اجرای قسمت های تکمیلی سایت بهره برداری آماک شرکت ملی نفت

ث-رعایت نکردن استانداردهای زیست محیطی در اطراف چاه ها

د-در دسترس نبودن سوخت مناسب برای خودروهای موجود

قطع این درختان نه باران اسیدی و نه آلرژی را در شهر کاهش نمی دهد ، چرا این که ما به عوامل اصلی توجه نمی کنیم ، تحقیقات لازم را انجام نداده و فقط برای رفع تکلیف و گذر از بحران یک نسخه آنی را تجویز می کنیم. آیا این آلاینده ها اجسام ثابتی هستند که با باران ترکیب شده و یا در همه طول سال تولید می شوند و منتظر یک باران هستند تا با آن ترکیب شده و تولید باران اسیدی نمایند؟ دانشگاه علوم پزشکی ، بنیاد نخبگان ، دانشگاه چمران ، استانداری ، سازمان محیط زیست ، مراجع مرتبط و ذیصلاح برای شناسایی و رفع معضل مردم چه می کنند؟ گل این درخت بی گناه کجاست که تولید گرده می کند؟ داستان این گیاه مظلوم و ارتباط آن با باران اسیدی و آلرژی های اهواز ، من را یاد آن ضرب المثل معروف انداخت که می گفت: گنه کرد در بلخ آهنگری ، به شوشتر زدن گردن مسگری

زمان بابادی شوراب

۱/ آبان / ۹۵