اکنون میان دو هیچ…! دشواری های یک استاندار! / عبدالرحمن نیک سرشت

فضای کار در استان خوزستان در شرایط سیاسی فعلی و مقطع کنونی ، بسیار دشوار شده است ، شاید روزی که خبرنگاری در گفتگوی تلفنی با دکتر ” مهدی بخشنده ” از وی می پرسد آیا ، خبر گزینه بودن خود را جهت سکانداری استانداری خوزستان تایید می نمایی !؟ “عبدالمهدی بخشنده” بر اساس همین […]

فضای کار در استان خوزستان در شرایط سیاسی فعلی و مقطع کنونی ، بسیار دشوار شده است ، شاید روزی که خبرنگاری در گفتگوی تلفنی با دکتر ” مهدی بخشنده ” از وی می پرسد آیا ، خبر گزینه بودن خود را جهت سکانداری استانداری خوزستان تایید می نمایی !؟ “عبدالمهدی بخشنده” بر اساس همین شرایط نامساعد ، یعنی درک درست و عمیق از دشواری های پیش رو ، با ضرس قاطع شایعه بودن خبر مزبور و امتناع خود مبنی بر پذیرش این مسوولیت را به جدیت اعلام می دارد. {دکتر بخشنده در گفتگو با رسانه ها : جایگزینی خودم را به جای مقتدایی تکذیب می کنم } و اما _ غلامرضا شریعتی و علت ایشان از پذیرش این مسوولیت ، با اتکای چه راهکاری و اتخاذ چه راهبردی صورت گرفت!!

niksaresht-387x330

هیچ اول:

از منظر نگارنده << هیچ اول >> شرایط نامناسب کار برای استاندار جوان ، شامل وضعیتی است که ناشی از ساختار دیوانی اغلب مجموعه نهادها ، سازمان ها ، ادارات ، و سایر دوایری است که بر سیستم های اداری و مدیریتی استان حاکم هستند ، آری ، وضعیت متصلبی که مقوله ی کار آمدی را ضایع و نابه می گرداند ، باری ، همان معضلی که از چشم تیزبین هیچ منتقد صاحب نظری تاکنون مخفی و مغفول نمانده است !

آری ،همان ساختار دیوانی ، که مرتب در مزرعه ی نفس کارگزاران خود ، بذر افسونگری توام با توهم زدایی را می پاشد! آری همان ، ساختار دیوانی که به عارضه ، مرض و درد مزمن چند مدیریتی مبتلاست و امکان اقتدار مدیریتی را از هر استانداری سلب می نماید . تا وی نتواند در ابتکار یک مدیریت یک کاسه از آن ساختار هزار جزیره کار بکشد! آری ، نهادها ، سازمان ها، ادارات، و مجموعه های مدیریتی استان خوزستان ، که هرکدام بواسطه ی حوزه نفوذ بازیگران محلی ، منطقه ای ، ملی ، به نوعی در مصادره ، ذینفوذان هر سه قوا ، به شکل مرئی و نامرئی ، باتمسکات قانونی و نظارتی و یا نیابتی خط و دستور می گیرند . و در تقسیم ثروت ، قدرت و شان ، اشراف ذینفعان مذکور مهندسی می شوند! آری این ساختار دیوانی ، بااین ماهیت و کارکرد ، استاندار را موتور محرکه یا اسب ، کالسکه ی خود می خواهد و نه درشکه چی !! این مشکل دیوانی مبهم و لجام گسیخته ، موجب سرخورده گی استانداران شده و در دراز مدت توان و واراده ی استاندار را مصادره می کند .

در واقع مقاومت مقتدایی استاندار قبلی در مقابل این ساختار ، در تایید این مدعاست ، آری همان مقاومتی که موجب عزل مقتدایی گردید! حالا در این حالت که صاحب این نوشتار از آن بعنوان << وضعیت هیچ اول >> نام برده ، استاندار جوان چه موضع و رویکردی باید اتخاذ کند!؟ که اولا از مصونیت برخوردار شود و ثانیا طریق کارآمدی را طی نماید ! پر مسلم است در این مدت سه یا چها رهفته ای که از تصدی دکتر شریعتی می گذرد ، می توان از مجموعه سخنان ، اعمال و رویکردهای وی ، این گونه برآورد نمود که ایشان با همان رویکردی که مقتدایی در تقابل با این ساختاردیوانی در موقعیت << هیچ اول>> پی می‌گرفت نهایتا ، به دنبال اقتدار مدیریتی نسبی یا قابل اعمال خود بر کل مجموعه های سازمانی، نهادی و اجرایی استان است ، و این نیاز مبرهن خود را با نشست های مکررش با مقتدایی بروز داده ، و یا در واقع این سیگنال را ، برای حامیان مقتدایی بخوبی مخابره کرده است که همواره بسیار متمایل است روی بیس و پایه ی کار مقتدایی ، حرکت های بعدی خود را در این زمینه طراحی نماید !

برای اثبات این مدعا ، شریعتی ، همچون مقتدایی ، بر روی مساله ی محدوده تردد استانی خودروهای اروندی ، که در واقع محل واگرایی مقتدایی با کابینه شده بود نیز با همان شدت پافشاری نموده و یا با انتصاب مجدد دکتر قمیشی که قبلا در زمان مقتدایی بعنوان مشاور آب منصوب شده بود نشان داده است همان رویکرد مقتدایی در خصوص انتقال آب را دارد ، زیرا ، انتصاب << قمیشی >> شریعتی زیرکانه این پیام معنادار را به مخالفان انتقال آب می دهد ، آری ، استاندار جوان ، به مانند مقتدایی در مورد مساله ی کارآفرینی و رونق کسب و کار به خصوص برداشتن تعرفه های کمرگی در نقاط مرزی ایران با عراق مصرانه می کوشد ، تا تجربه ی مقتدایی کماکان در مسایلی که ذکر شده استمرار یابد و در این خصوص ابایی هم ندارد ، همانگونه که در معیت مقتدایی، دیده شدن در مجالس رسمی ، از کسی هراسی ندارد! بدون شک این گونه بی پروایی ، خبر از عزم راسخ شریعتی در نشان دادن ، اعمال اقتدار حوزه ی ماموریتی اش در وضعیت << هیچ اول >> دارد.!

اما نگارنده به هیچ وجه تجربه ی مقتدایی در تفوق بر موضع << هیچ اول >> را نه کافی می داند و نه مفید ، و آن را درراستای رهایی کامل از چنبره ی این وضعیت مخدوش متصور نمی پندارد ، زیرا ، اگر این اقدامات مفید و کافی بودند هرگز موجبات بدسرنوشتی مقتدایی را رقم نمی زدند . منتقدی می گفت خود شریعتی، نیز از این موضوع که این حرکات ره به جایی نمی برند آگاهی و وقوف کامل دارد و لذا چون می داند مقتدایی در این فضا ، توانست از محبوبیت نسبی بهره مند شود ایشان هم نمی خواهد بی بهره از این فضای محبوبیت بخش مردمی شود !؟ خب ، واقعا اگر شریعتی ، همچو مقتدایی در تقابل حداقلی با موقعیت << هیچ اول >> به این نیت باشد هر آینه زودتر مقتدایی بدسرنوشت تر خواهد شد ! پس تدبیر و خردی که شریعتی را از دام این موقعیت به شکل تخصصی و حرفه ای و علمی برهاند چیست!?

 از طرفی چون وی نمی خواهد وارد یک درگیری تمام عیار در موقعیت << هیچ اول>> در تقابل با این همه بازیگر مدعی و قدر شود ،لاجرم به شکل نمادین و نمایشی ، باری به هرجهت ، دست به اقدامات روتین شده می زند تا در یک عمر محدود مدیریتی بی آنکه برای خود دردسری بتراشد به سلامت از این گذرگاه به ذم خویش بجهد تا در صحنه ای دیگر با برخورداری از کارکرد محافظه کارانه ای که بکار برده است زیبا بدرخشد. آن منتقد ، در واقع معتقد بود که رفتار شریعتی صرفا مانند مقتدایی یک رفتار دلیرانه ی معطوف به نتایج دلبرانه است و نه یک رفتار دلیرانه مبتنی به نتایج منطقی کارآمدانه می باشد

وی می گفت که با بازخوانی از رفتار شریعتی متوجه شده که استاندار جوان در این راستا اساس کار خود را برنامه ریزی کرده است و سخت به بخش های محبوبیت آور توجه می کند و کمتر در ارتقای نتایج کارنامه ای خویش می کوشد ! آن منتقد ، بر این باور بود که شریعتی مشی محافظه کارانه ای را در دستور کاردارد و به هیچوجه برای این که به کارنامه مطلوب برسد دست به ریسک یا خطر می زند! به فرض درست دانستن پیش فرض های آن منتقد نسبت به استاندار جوان ، نگارنده معتقد است در این حالت هم ، هیچ محبوبیتی از چنین رویکرد ساده اندیشانه برای دکتر شریعتی متصور نمی شود زیرا افکار عمومی ، وی را به خاطر عدم پاسخگو بودنش به مطالبات برحق معوقه ی خویش نخواهند بخشید و ایضا ، از این که وی بعنوان نسخه ی تضعیف شده ی مقتدایی بخواهد ایفای نقش نماید و پای جای پای مقتدایی بگذرد. راهکار واقعی و رویکرد اساسی استاندار جوان ، رفتار دلیرانه ی مبتنی بر کارآمدی است که خیر مردم و استان و خودش در این اقدام خداپسندانه نهفته است و تنها راه خروج از موقعیت << هیچ اول>> همین است که با شناختی که ما از معرفت و تیزهوشی از این پزشک سیاستمدار داریم رویکردی غیر از این را هم انتظار نمی کشیم!

 هیچ دوم :

در این موقعیت ، نگارنده نوع کنش معطوف به صیانت از موجودیت خود را از سوی دولت ، به مثابه ی یک وضعیت وخیم و نامطلوب برای استاندار جوان تحلیل می نماید ، زیرا دولت تدبیر امید از طرف رقبایش مرتب در فشار روانی بر سر مسایلی قرار می گیرد که بخشی ازآن ایرادات مربوط به غفلت و سهل انگاری دولت در عدم پاسخگویی به مطالبات برحق مردم خوزستان از قبیل انتقال آب رودخانه های استان و اراده ی راسخی نیل بر اقدام موثر در رفع آلاینده ها به خصوص مساله ی ریز گردها می باشد و بخش دیگری در خصوص انتقادات شدید الحنی است که رقبای ستیزه گر دولت ، از قبیل عدم انضباط مالی{ فیش های نجومی حقوق، باندهای فاسد مرتبط با حسین فریدون} ، مساله برجام ،ناتوانی اقتصادی برعلیه دولت ایراد می کنند

 استاندار جوان بعنوان یک عضو ، از کابینه نمی تواند بی موضع ، ساکت و منفعل اقدام کند ، و ورود ایشان هم ، در این وضعیت پر معارض ، در حقیقت موضوعیتی بنام واگرایی را در بلوک اجماع ، یعنی گروه همیاران حامی اش را در بردارد ، آری ، انرژی همان اجماعی که وی را بر مسند استانداری خوزستان نشاند ، بنابراین عدم ورودش به این دعواها ، نقطه اعتبار و قوام او را در کابینه هدف می گیرد و ورودش هم به دعواها هم آن طور که عرض شد بحران ، تهدید و شکاف عمیق تری را برای او بوجود می آورد ، موقعیت << هیچ دوم>> در حوزه ی دولت ماهیت تهدیدگرانه ی دوقلو و مضاعفی دارد ، از این بابت ، که دولت بسیار مصمم و راغب است که پیروز انتخابات خرداد ۹۶ باشد و دوباره قدرتش را تجدید کند ، و نوع رفتارش به گونه ای نیست که بخواهد از طریق کارآمدی و ارایه کارنامه به مردم بر رقبایش پیروز شود و لذا از استاندار جوان می خواهد که از لحاظ سیاسی در یک کنش سلبی ، برای تجدید قدرت دولت ، مانند یک رییس ستاد قوی در زمین سنگلاخی آرای مردمی خوزستان عمل کند و ایضا هم برای روحانی رای بگیرد ،

حالا ، بفرض این که دولت رای پایینی در خوزستان بیاورد و از طرفی برنده ی انتخابات بشود ، از نظر دولت ، ادامه ی ماموریت استانداری که هم ضعیف در بخش کارآمدی است و هم ضعیف در بخش سیاسی و درگیری های ستادی است دیگر منتفی است و در صورتی که روحانی بازنده ی انتخابات شود نیز رقبای پیروز حاضر به ادامه کار با چنین استانداری نخواهد بود پس این پزشک سیاستمدار باید در وضعیت << هیچ دوم >> چه رویکردی را برگزیند و چه راهبردی را اتخاذ نماید.

اقتضای عقلانیت می طلبد ، استاندار جوان ، محکم در حمایت از دولت تدبیر بایستد و با دفاعی مقبول و منطقی ، به ایجاب وجوه برجسته دولت اقدام نماید و موجب رنجش منتقدین منصف نشود و با دفاع ضعیف و بد ، تیغ مخالفان جدی دولت را برعلیه خودش تیز نکند و با کارآمدی در موقعیت << هیچ اول>> به عنوان یک استاندار کارآمد از بحران، تهدید و چالش اجتناب ناپذیر وضعیت << هیچ دوم >> قهرمانانه عبور کند به هرحال دولت تدبیر و امید در صورت پیروز شدن در انتخابات۹۶ ، باوجود رای ضعیف آوردن در استان خوزستان ، توجیه ای برای عزل استاندار کارآمد ندارد و در صورت پیروز شدن دیگران، دولت غالب هم برایش خیلی هزینه آور خواهد بود که یک استاندار گره گشا و کار آمد را تغییر دهد ، بدینسان است که بهترین رویکرد برای استاندارجوان، یک رویکرد دلیرانه مبتنی برکارآمدی و جسارت و شهامت در حل معضلات بواسطه ی تغییرات اساسی و کلیدی در تحقق این راستاست