“تله دیپلماتیک” دلواپسان به بهانه “حادثه جده” در راه “پروسه تنش زدایی” دولت تدبیر و امید

همزمان با آغاز بکار دولت یازدهم و انتقال مدیریت پرونده هسته ای از شورای عالی امنیت به وزارت امورخارجه و سپردن زمام چالشی ترین پرونده دیپلماتیک جهان به دکتر محمد جواد ظریف و پیش بینی کسب نتایج موفقیت آمیز در مذاکرات هسته ای با مجموعه 1+5 برای دولت تدبیر و امید ،دلواپسان احساس نگرانی کرده و با طراحی های گوناگون طی یکسال و نیم گذشته از عمر دولت درصدد اخلال و کندسازی روند پرشتاب تنش زدایی دستگاه دیپلماسی کشور برآمدند. برگزاری نخستین همایش “دلواپسان هسته ای ” در سفارت سابق آمریکا (لانه جاسوسی) در واقع مقدمه کلید خوردن پروژه “تخریب” و “چالش” تراشی برای دولت در حوزه سیاست خارجی بود.

صبر ،متانت و دوراندیشی ظریف و همکارانش و حمایت های صریح مقام معظم رهبری از تیم مذاکره کننده هسته ای بویژه در روز 5 آذر 1393 در دیدار با بسیجیان سراسر کشور و استفاده از عبارت های “فرزندان انقلاب” و “رزمندگان” عرصه سیاست خارجی در توصیف کار بزرگ آنان ، جریان نحیف انحرافی و دلواپسی را به انزوا کشاند و به حاشیه راند .افکار عمومی نیز باتوجه به عملکرد غیرقابل قبول و پرهزینه دولت پیشین در هیچ موقعیتی با این جریان ستیزه جو و “جنگ طلب” همراهی نکرد و شاید این مهمترین چالش فراروی طیف مولود “مکتب اختلاس” و مدعی “پاکدستی” باشد.

با امضای بیانیه “لوزان 2” در سوییس و گردن نهادن و اعتراف شش قدرت جهان به “حقوق هسته ای” ملت ایران و پذیرش به برداشت تحریم ها و لغو قطعنامه های شورای امنیت (کاغذ پاره های سابق) که در ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل تعریف و درواقع مجوز دایمی برای تهاجم نظامی می باشد، جریان “دلواپسی” و “پایداری” را بشدت منزوی و عصبانی کرد.مزید بر آن جشن های مردمی در پی موفقیت تیم هسته ای که بدون همراهی و سکوت صدا وسیما و حتی دستگاه های دولتی تمام نقاط کشور را فراگرفت بر نگرانی دلواپسان افرود و آنان را در کمای سیاسی قرار داد.

بی شک کرنش قدرت ها و اعتراف آنان به حقوق هسته ای ناشی از مقاومت ملت بزرگ ایران ، هدایت های رهبری ، تدبیر ریاست محترم جمهوری اسلامی و همه قوا حاصل شد و به تعبیر سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران ؛” آمریکا که در پی تغییر رفتار ایران بود در نهایت خود تن به تغییر رفتار سیاسی در برابر منطق جمهوری اسلامی داد.”در مجموع فضای مثبت پس از توافق بر بیانیه سوییس که موجب همدلی و همگرایی بر گفتمان واحد جهت پاسداری از حقوق هسته ای کشور گردید ،جبهه “دلواپسان” را به انتقامجویی از مردم و دولت تدبیر و امید واداشت .در همین زمینه سمپات ها و وابستگان این جریان و نیروی های لانه کرده در برخی سازمان ها و مجموعه های وابسته به دولت ،بدنبال یک طراحی پیچیده سیاسی و روانی با هدف “موج آفرینی” و سپس سوار شدن بر موج احساسات و باورهای دینی و ملی برای تحت الشعاع قرار دادن توافق سوییس برآمدند.

رخداد تلخ جده و رفتار غیر انسانی دو مامور پلیس عربستان در اتاق بازرسی گیت فرودگاه با دو شهروند ایرانی از جهت کنوانسیون های بین المللی و مقررات سازمان ایکائو و بنوعی تخلف آشکار و متضاد با ارزش ها و کرامت انسانی و از نظر هر مرجع حقوقی و نیز هر انسانی مذموم و محکوم است.در توضیح واقع باید گفت ؛ این واقعه مربوط به 12 فروردین بوده و برای نخستین بار توسط سایت “دولت بهار” رسانه مجازی جریان انحرافی و همراهان محمود احمدی نژاد ،منتشر و پس از یک ساعت از طریق شبکه های اجتماعی به سراسر کشور مخابره و ارسال می شود.در فاصله ای کوتاه بازوی مطبوعاتی جبهه “دلواپسان” خبر را بعنوان “تیتر اول” بر صفحه نخست روزنامه “وطن امروز” حک تا “عملیات روانی” را برای ایجاد موج عمومی تشدید کند.دو روز بعد “کانون سیاسی” دلواپسان در مجلس “پروژه” حمله به دولت و تعطیلی عمره و نفی حقوق 8 میلیون عمره گذار ثبت نام شده با متوسط 5 سال انتظار را کلید می زند و با ارایه ” طرح دو فوریتی” تعطیلی عمره را با هدف تحریک زائران و علاقمندان به این سفر معنوی ، دستگاه دیپلماسی را به انواع و اقسام تهمت ها می نوازد.از آن سوی رسایی لیدر جریان “دلواپسی” و مدافع سرسخت رییس جمهور سابق در مجلس فرصت را مغتنم شمرده و به آیت الله هاشمی رفسنجانی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام ، حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی ،دکتر محمدجواد ظریف و علی مطهری حمله و این آنها را به “بی غیرتی” متهم می سازد. در تکمیل این حلقه های این عملیات روانی “موج سازی” با هدف همراه سازی افکار عمومی ،تحریک احساس و غرور ملی سالوسانه در دستور کار جریان دلواپسان قرار می گیرد و طی 48 ساعت هزاران پیام حاوی اخبار دروغ ، ادبیات نفرت و جنگ افروزی و عرب ستیزی از رهگذر شبکه های اجتماعی در سطح وسیعی منتشر می گردد بطوریکه در برخی استان ها همچون خوزستان که عرصه و نماد همزیستی مسالمت آمیز اقوام ایرانی و حدود سه میلیون شهروند عرب در آن نقطه از میهان اسلامی ساکن و از دلدادگان اسلام و مکتب اهل بیت ع و در راه اعتلای جمهوری اسلامی 12 هزار شهید را تقدیم نمودند ،این موج سازی مورد سوءاستفاده جریان های تندرو قرار گرفته و برخلاف فرمایشات و پیام نوروزی مقام معظم رهبری مبنی بر “همدلی و همزبانی ،ملت و دولت” باعث گسترش “ادبیات هجو مظاهر دینی و عرب ستیزی” شد.البته هوشیاری مردم انقلابی و ولایتمدار عرب خوزستان و نخبگان و فعالان سیاسی بویژه اعتدال گرایان این حرکت خطرناک را ناکام گذاشت.در اینجا ذکر چند نکته مهم و موثر در راستای فهم جریان سازی کاذب جبهه دلواپسان درباره “حادثه تلخ فرودگاه جده” ضرورت دارد تا به ابعاد این “عملیات روانی پیچیده” و “تله دیپلماتیک” پی برد:

1-بدون تردید تعدی و هتک حرمت هر شهروند ایرانی ، جز خطوط قرمز نظام اسلامی بویژه دولت تدبیر و امید بوده و حادثه تلخ جده نیز در همین راستا قابل ارزیابی است که ضمن محکومیت این رفتار غیر انسانی خواهان برخورد قاطع با دو مامور پلیس متخلف عربستان براساس قوانین اسلامی و مقررات قضایی آن کشور و عرف دیپلماتیک می باشیم.

2-مبنای قضاوت برخورد با متخلفین طبق عرف دیپلماتیک ،کنوانسیون های بین المللی ، قانون قضایی عربستان و معاهده های همکاری دوجانبه فی مابین ایران و عربستان ،مصوب مجلس شورای اسلامی و در نهایت موضع رسمی دولت این کشور است .لذا نباید کسانی در سودای لشکرکشی و برهم زدن روابط سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی دو کشور و نادیده انگاشتن مصالح ملی و منطقه ای باشند .روابط ایران و عربستان پیش از وابستگی به ادای مناسک حج متاثر از منافع و مصالح منطقه ای است.معمولا عمل براساس عرف دیپلماتیک در چنین اتفاقاتی مبنای کار همه دولت هاست و ما نیز از این قاعده جهانی مستثنی نیستیم.

3-تاکنون دولت جمهوری اسلامی بویژه وزارت امور خارجه تمامی اقدامات لازم را در جهت برخورد با دو مامور خاطی پلیس عربستان را به انجام رسانده و هیچ قصور و کاستی در پیگیری ها ملاحظه نشده است که اهم آنها عبارتند از موارد ذیل می باشد:
*احضار سفیر و کاردار سفارت عربستان به وزارت امورخارجه و اعتراض شدید اللحن به عملکرد پلیس این کشور و لزوم برخورد با خاطیان.
*شکایت کنسولگری ایران در جده و تشکیل پرونده قضائی در محکمه این شهر با هدف پیگرد حقوقی دو پلیس مجرم براساس قوانین و مقررات داخلی عربستان که بسیار سخت گیرانه است.
*بازداشت ماموران مجرم توسط دستگاه قضایی عربستان و ابلاغ مراتب به سفارت و کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در ریاض و جده از سوی وزارت خارجه این کشور .

4-در دنیای امروز نمونه این مسائل بسیار فراوان است زیرا افراد مجرم و شرور در هر لباس و مقامی ظهور و بروز پیدا می کنند ،مهم اینکه رفتارهای غلط جمعی و براساس اراده یک دولت و ملت نباشد.در سال های گذشته مشابه این امور له علیه ما در ارتباط با شهروندان دیگر کشورها یا برعکس بوقوع پیوسته است و هیچکس خواهان قطع روابط یا لشکرکشی یا توهین و جسارت به ملتی دیگر نبوده است.

* حدود سه سال پیش یک دیپلمات دولت احمدی نژاد در برزیل با رفتن به استخر شنای خانم ها و حضور در جمع نامحرمان از سوی دکتر صالحی وزیر خارجه وقت توبیخ و از سمت مربوطه برکنار شد.

*در دوره دولت اصلاحات مرحوم “حسینی شاهرودی” نماینده مجلس پنجم که در معیت هیات اقتصادی ایران به سرپرستی مرحوم دکتر محسن نوربخش جهت شرکت در اجلاس بانک جهانی ، سفری به واشینگتن داشت ، در فرودگاه نیویورک به بدترین شکل مورد بازبینی بدنی قرار گرفت و سپس بازداشت شد که بعد از مدتی در اثر همان چند روز بازداشت دچار بیماری لاعلاج گردید و دارفانی را وداع گفت .البته هم دولت وقت و هم جناب ظریف بعنوان رییس نمایندگی ایران در سازمان ملل در راستای آزادی و پیگیری حقوق این شهروند ایرانی و نماینده مجلس شورای اسلامی براساس عرف دیپلماتیک سنگ تمام گذاشت اما خبری از این فضاسازی های احساسی و دعوت به لشکرکشی نبود.

*دو سال پیش یک شهروند ایرانی به طرز فجیعی در کانادا بدلایل واهی کشته و علیرغم پیگیری های دولت قبلی و فعلی براساس حقوق و عرف دیپلماتیک این پرونده تاکنون به سرانجام مطلوبی نرسیده است

5-بی شک محکوم کردن رخداد فرودگاه جده وظیفه هر ایرانی غیرتمند است اما این حادثه تلخ و مشابه آن مجوزی برای توهین و جسارت به اقوام و ملل دیگر نیست . متأسفانه طی چند روز اخیر برخی بجای محکوم کردن اصل واقعه و دو پلیس مجرم به هجو و توهین به “قوم عرب” و یک “ملت مسلمان” دیگر پرداختند که هیچ تناسبی با فرهنگ ایرانی ، احکام شرعی و منطق انسانی ندارد.البته جریان “دولت بهار” با دامن زدن به تقابل قومی و مذهبی قصد موج سواری و بسیج افکار عمومی علیه دستگاه سیاست خارجی موفق دولت یازدهم را دارد در اینجا نیز چند ملاحظه وجود دارد:

اولا : در حال حاضر حدود سه میلیون نفر از جمعیت عربستان را شیعیان اهل بیت ع در مدینه منوره و دو اقلیم بزرگ و تاریخی “الحساء” و “القطیف” تشکیل و یقینا هم در باور و هم در رفتار با ما و سایر کشورهای شیعه دارای پیوند تاریخی و همسانی رفتاری و اشتراکات فراوان فرهنگی هستند .بدون شک رفتار مجرمانه دو مامور پلیس عربستان که در تضاد با تعالیم قران و اهل بیت ع بوده حداقل از دید این طیف اجتماعی و مذهبی محکوم می باشد.

ثانیا: اکثریت جامعه اهل سنت عربستان را برادران پیرو مذاهب حنبلی و حنفی تشکیل که بسیاری از آنان اصولا به احکام سیاسی و حتی دینی “مذهب ساختگی وهابیت” باور نداشته و در مجامع خاص محکوم کرده و می کنند.

ثالثا :وهابیت تقریبا مذهب رسمی خانواده سلطنتی و صهیونیست مسلک آل سعود است که با دلارهای نفتی و همراهی سرویس های جاسوسی غرب و رژیم صهیونیستی با هدف مقابله با اسلام ناب محمدی ص اشاعه و ترویج می کنند.وهابیت در افکار عمومی مسلمانان منطقه بعنوان ابزار سیاسی و مذهب ویژه حاکمان و خانواده سلطنتی قلمداد و بعنوان مذهب عام مردم شبه جزیره محسوب نمی شود.

رابعا : دستگاه حکومتی آل سعود مانند همه نظام های دیکتاتور از رهگذر سرکوب ، تطمیع و سانسور ،اعدام و نفی مخالفان اعم از سنی و شیعه در صدد حاکم ساختن مذهب و نگاه سیاسی واحد بر کل کشور عربستان است و در تبلیغات رسانه ای نیز در پی القای این نگاه کاذب است تا اینگونه وانمود کند که کلیت مردم عربستان تابع مذهب ساختگی وهابیت می باشند .اگر کسی برای مدت کوتاهی به عربستان سفر و از نزدیک وضعیت سیاسی و فرهنگی این کشور را مورد ارزیابی و مداقه قرار دهد، تصویری غیر از آنچه در رسانه های وابسته به دربار آل سعود تبلیغ می شود را ملاحظه خواهد کرد.

خامسا: سال های پیش بسیاری از کانون های تبلیغاتی و سیاسی داخلی ما در معرفی یمن و وضعیت فرهنگی آن ، “حوثی ها” را بدتر از وهابیت توصیف و یمن را حیات خلوت وهابی ها توصیف می کردند اما امروز با فروریختن نظام دیکتاتوری مورد حمایت رژیم آل سعود و آمریکا نقاب ساختگی از چهره تابناک مردم این کشور کنار گذاشته شد و یمن به عضو چهارم جبهه مقاومت تبدیل و حوثی ها در عداد نزدیک ترین یاران جمهوری اسلامی قرار دارند

سادسا : علیرغم اینکه رژیم آل سعود بعنوان هم پیمان صهیونیست ها و متجاوز به مردم بی گناه یمن محکوم است و مذهب وهابیت ساخته دست استعمار است اما نباید با ایجاد التهاب کاذب به منافع سیاسی و دیپلماتیک کشور بدون رعایت مصالح دراز مدت ضرر رساند و توافق مهم هسته ای را تحت الشعاع قرار داد.

6- حضور مهره های دولت گذشته در مراکز تصمیم گیری و مناصب حساس بافت وزارت خانه ها و مدیریت استان ها می تواند در مقاطعی مانند حاشیه حادثه جده برای دولت اعتدال بحران و چالش های جدی بازتولید و بیافریند ،دامن زدن به این رخداد فرودگاه جده تصویر کوچک و مختصری طراحی های پیچیده روانی این جریان است .در آینده انتخابات مجلس دهم در پیش است لذا وجود برخی مدیران و چهره های سیاسی دولت گذشته در بافت وزارت کشور و استان ها می تواند منجر به پاره ای چالش هایی برای دولت یازدهم در آینده گردد.

7-هواداران و حامیان دولت تدبیر و امید نباید با طناب جریان انحرافی به چاه تخریب وجه دولت منتخب خود بیافتند و زیر لوای شعارهای ملی گرایانه دروغین پیروان “مکتب اختلاس” به این بحران دامن بزنند .چون سیاست دولت اعتدال تنش زدایی با کشورهای منطقه و جهان است.البته حامیان دور اندیش دولت تدبیر و امید بخوبی متوجه این “تله دیپلماتیک” شده و آنرا ناکام خواهند ساخت .

نعیم حمیدی