من برادر تنی ام…/دکتر فاضل خمیسی

اشاره :سراسر کشور ایران را فرهنگ ها و پاره فرهنگ های رنگارنگ تشکیل داده است که طی هزاره های گذشته آداب و رسوم، باورها و سنت های آنها، تاثیرات ژرف و گسترده ای را از هم پذیرفته ولی همچنان تجلی وحدت در کثرت را به منصه ظهور رسانده است.آنچه در شرایط فعلی اجتناب ناپذیر می […]

اشاره :سراسر کشور ایران را فرهنگ ها و پاره فرهنگ های رنگارنگ تشکیل داده است که طی هزاره های گذشته آداب و رسوم، باورها و سنت های آنها، تاثیرات ژرف و گسترده ای را از هم پذیرفته ولی همچنان تجلی وحدت در کثرت را به منصه ظهور رسانده است.آنچه در شرایط فعلی اجتناب ناپذیر می باشد رسالت خطیر تقویت فرهنگ ها و پاره فرهنگ می باشد که با یک برنامه ریزی منسجم در دراز مدت در کنار دروس آکادمیک مطابق با واقعیت های عینی کشور به انجام برسانند.ناگفته پیداست که آموزش و ارتقاء فرهنگ مشترک ملی، همراه با شناخت اقوام ایرانی، نه تنها مایه تداوم وحدت این مرزو بوم کهن می شود بلکه درخت تناور فرهنگ و تمدن ایران را پربار تر از همیشه خواهد کرد.فرهنگ ملی از پایه و ارکان استقلال ملی است و بر مردم آن جامعه است که از فرهنگ خود مانند سرزمین خود، دفاع کنند. در طراحی برنامه های توسعه آنچه اهمیت دارد، توجه به هویت های ملی است. هیچ الگوی توسعه وارداتی را نمی توان به کار برد، مگر آنکه با ویژگی های محلی، منطقه ای و ملی هماهنگی داشته باشد و اساسا نمی توان هیچ الگویی را تحمیل کرد.توسعه واقعی بدون توجه به بعد فرهنگی ملی و احترام به هویت فرهنگی ملت ها تحقق نخواهد یافت . همانطوریکه ریموند شاسله می گوید: “تاکید بر هویت (ملی)، شرط لازم حاکمیت و استقلال و شکوفایی توانایی های فردی و توسعه هماهنگ جوامع است، اقدامی است رهایی بخش ، اسلحه ایست برای مبارزه در جهت نیل به استقلال واقعی، تاکید بر حفظ هویت فرهنگی یا رد هر گونه تقلید ( برون گرایی ) و کنار گذاردن شیوه های فکری و عملی از سنت ها، تاریخ و ارزشهای اخلاقی و حفظ میراث نیاکان بدون سنت گرایی، گذشته گرایی، بی تحرکی و انزواست هویت فرهنگی در ارتباط و تماس با سنت ها و ارزشهای ملل دیگر نو و غنی می شود، امکان تعالی و شکوفایی انسان را افزایش می دهد. (۱)

*****************

در هیچ راهبرد سیاسی پیشرفته و آزادی خواهانه نمی توان تنوع فرهنگی و چند صدایی  را  126در  نقطه مقابل منافع ملی قرار تصور و قلمداد کرد.بر عکس تنوع قومیت ها و فرهنگ های محلی باعث استمرار ،استحکام و نوزایی  فرهنگ ملی و از طرفی موجب رضا یتمندی و احساس خوش تعلق داشتن همه گروه های اجتماعی به کشور و نظام سیاسی می گردد.چنانچه تنوع  قومی،فرهنگی و حتی سیاسی در بین طیف های گوناگون جا معه  وجود نداشته باشد آنگاه وحدت ملی به تنهایی موضوعیت نخواهد داشت.پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نظام استبدادی پهلوی بدنبال یکسان سازی فرهنگی ،سیاسی (اجرای سیاست تک حزبی و تاسیس حزب رستاخیز) و نفی هویت اقوام بود اما به برکت پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی با سه شعار محوری استقلال ،آزادی و جمهوری اسلامی این پروسه ضد فرهنگی متوقف شد.در موقعیت کنونی و علیرغم گذشت بیش از سه دهه از اضمحلال نظام اختناق و استبدادی پهلوی ،هنوز برخی نسبت به درک و پذیرش تنوع قومی و فرهنگی و نیز هویت های گوناگون در جامعه دچار  تردید می باشند .باید پذیرفت که یکسان سازی فرهنگی و آداب دستوری نشان دهنده وحدت واقعی نیست بلکه اشتراک در اهداف عالی و تلاش همسو جهت نیل  به آرمان ها و اهداف والا که در نهایت منجر به پیشرفت و تعالی کشور می شود،مهمترین مصداق وحدت و همزیستی است.
تحمیل فرهنگی و نفی وجود قومیت ها در کشور، یا تلاش در راستای تقابل با این مقوله به صورت سیاسی باعث می گردد در فرایند گذشت زمان ،هویت و فرهنگ اجتماعی که به نوعی شاکله تمدن فرهنگی است ازبین رفته و جای خود را به مجموعه ای از ظواهر سطحی باصطلاح فرهنگی که تناسبی با ویژگی های پاره فرهنگ ها و قومیت ها ندارد ، پدیدار می شوند. مردم شناسان اصطلاح قومیت فرهنگی را برای آن بکار می برند. پیامد این  تغییر آن است که افراد از یک سو با از بین رفتن فرهنگ خود مواجه و از سویی دیگر فرهنگ الصاقی را به عنوان یک مهمان  ناخوانده که صاحبخانه را شکست داده است قلمداد کرده در صدد تضعیف یا مقابله با آن به مرور زمان و در فرصت های مناسب بر می آیند . سرمایه انسانی یک جامعه که نشات گرفته از فرهنگ های محلی و افراد اقوام مختلف می باشند موجب تقویت فرهنگ ملی می گردد و کشوری به قدمت ایران با آن تمدن در خشان طبعا مملو از این فرهنگ های محلی است ….

با این نگاه ،باید تک تک شهروندان و هموطنان خود را بپذیریم که هم ایرانی اند و هم تعصب و عرق ایرانی بودن را دارند.باید در بازه یا گسترده ایرانی بودن ،به قومیت ها و فرهنگ آنان به دیده احترام بنگریم.
بر این مبنا و مطابق مفاد و تصریح قانون اساسی، حقوق تمامی اقوام در ایران محترم شمرده می شود. یعنی براساس اصول مسلم این قانون بویژه در فصل حقوق مردم به صراحت پذیرفته شده ،شهروندان ایران اسلامی متشکل از افراد ، اقوام و گروه های انسانی مختلف بوده و وابستگی قومی ،قبیله ای نه تنها محدودیتی برای اعضای آنها ایجاد نمی کند بلکه در راستای ماندگاری و تعمیق سنن ،اآداب و رسوم صحیح آنان تاثیر مستقیم و موثر دارد و اینها جزء حقوق اولیه و بدیهی اقوام قلمداد می شود که باید در راستای اجرایی شدن آنها همت گماشت.

در همین چارچوب عرب خوزستانی باتوجه به ویژگی های برجسته فرهنگی و  بعنوان تنها قوم تمام شیعه مرزنشین بوده که در همه مقاطع تاریخی جانبداری و وفاداری خویش را به اسلام ، کشور و تمامیت ارضی را اعلام نموده است.
با اعلام رسمی دولت تدبیر و امید مبنی بر تدوین قانون حقوق شهروندی و ارسال آن به خانه ملت جهت تصویب و نیز نظر به سخنان تاریخی جناب آقای دکتر روحانی رئیس جمهو ر محترم در رابطه با حقوق اقوام و تاکید بر پیگیری جدی مطالبات آنها ، امیدواری به  طرح مطالبات و به رسمیت شناختن آنها دو چندان شده است.
بطور یکه با این رویکر و اعتماد  رأی جناب آقای روحانی در مناطق عرب نشین استان خوزستان در جایگاه نخست قرار می گیرد . هر چند وضعیت و توسعه نیافتگی استان در ابعاد گوناگون تأثیر مستقیمی بر میزان رضایتمندی عموم شهروندان آن دارد.
امروز همه می بینیم،علیرغم گذشت ۲۵ سال از  پایان جنگ تحمیلی همچنان برخی افراد عدم توسعه استان را ناشی از پیامدهای جنگ ۸ ساله برمی شمرند.در حالی که مردم غیور خوزستان بویژه ساکنان بخش جنوبی آن با ایثار و جانفشانی مثال زدنی دین خود را به اسلام ادا نمودند ،انتظار این بود که مسئولین و مدیران اجرایی کشور نیز دین خود را به مردم خوزستان اداء کنند.همه به این امید بودند تا با پایتخت نفتی ایران که در دو قطب صنعتی و کشاورزی نیز سر آمد ست، مهربانتر رفتار شود و با توسعه  همه جانبه استان رضایت مندی بیشتری را در بین ساکنین آن فراهم می کردند ، فرصت ۲۵ ساله و تخصیص اعتبارات خاص بازسازی مناطق جنگی باید استان خوزستان را در میان سایر استان ها ممتاز می کرد لیک این مهم صورت بشکل شایسته ای محقق نشد.

به طور مثال:

کشور آلمان پس از ۱۷ سال از جنگ جهانی دوم علی رغم اینکه بسیاری از شهرهای آن با خاک یکسان و زیرساخت های آن از بین رفته بود ، موفق می شود به دومین اقتصاد جهانی مبدل شود. آیا شایسته است پس از این همه سال،هنوز زخم ها و خرابی های ناشی از جنگ تحمیلی از در و دیوار شهر های مرزی و بویژه  آبادان و خرمشهر زدوده نشده و بیش از نیمی از ساکنین این دو شهر تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی زندگی مشقت باری را سپری می کنند آیا سزاست ۷ شهر از شهرهای استانی که بیش از ۸۰ درصد منابع مالی کشور را تامین  می کند در ردیف ۲۰ شهری باشد که بالا ترین درصد بیکاری کشور را به خود اختصاص می دهند …

استان می تواند  احساس مورد توجه بودن و خوش آیندی در بین تمامی اقوام ساکن در آن ایجاد نماید. اگر این توسعه در تمامی زمینه ها و برای تمامی افراد جامعه و شهر های مختلف آن متوازن صورت پذیرد می تواند احساس شهروندی درجه۲ یا محروم را در بین عرب خوزستانی کمرنگ نموده و خویش را با سایر هموطنان برادر تنی  حس نماید در شهر یا استانی که دیده می شود اکثر مناطق محروم  و آمار بالای بیکاری ، جرم ، محروم از تحصیل و… مربوط به قوم خاصی است این ذهنیت اولیه و صحیح در ذهن شکل می گیرد که آمارجمعیتی این گروه در منطقه درصد بالایی را به خود اختصاص می دهد اما از سویی دیگ و قتی با تقسیم ثروت ، مناصب و قدرت های اجرایی و فرصت های شغلی و تحصیلی مواجه می گردیم سهم نا چیزی را برای  این قوم  می بینیم در نگاه اول و با قضاوت اولیه به دو دلیل با موضوع بر خورد می شود اول اینکه در این قوم افراد توانمندی کمتری وجود دارد و دوم اینکه دست هایی در کار می باشد که ظرفیت های عرب خوزستانی را نادیده گرفته و اجازه رشد و پیشرفت را به این قوم نمی دهند

در برسی های اولیه و باتوجه اصل گرانقدر عدالت در جهان آفرینش خداوند استعدادها را بین تمامی گروههای انسانی توزیع نموده است.عرب های مومن و ولایتمدار خوزستان علیرغم وجود استعدادهای مختلف و تقدیم صدها و هزارها دانش آموخته ،سردار و جهادگر در وران ۸ سال دفاع مقدس و همچنین وجود  ادیب ،شاعران نامور موضوع نخست منتفی می شود بلکه جایگاهی برای بحث و جدل نمی گذارد و چنانچه مورد استناد قرار گیرد به یقین معلوم خواهد شد که نوعی نژاد پرستی و قوم ستیزی است. ،که نه تنها در تعالیم دینی نکوهش شده بلکه باوری غیر انسانی و بموجب قانون مجازات اسلامی عملی مجرمانه است. در خصوص موضوع دوم ،علیرغم تاکید قانون اساسی کشورمان بعنوان یکی از مترقی ترین قوانین دنیا که برگرفته از آموزه های متعالی اسلام عزیز است،متاسفانه هنوز هم برخی افراد بویژه در سطوح مختلف مدیریتی استان و کشور  برخلاف مشی و خواسته نظام مقدس جمهوری اسلامی خواسته یا ناخواسته با عملکرد متباین با اسلام و برخلاف اصول مسلم بشری شهروندان عرب را غیرخودی قلمداد می کنند( نمونه آن مقاله سراسر توهین وبسایت ایبنانیوز ) و در تصمیم گیری ها بگونه ای عمل کنند گو اینکه  ایرانی بودن و میهن دوستی عرب ها امری محال و شبهه اندود است و اگر هم از سرناچاری منصبی در سطح کلان یا جزء به فرزندان آنها بدهند آنرا از باب خالی نبودن عریضه تلقی می نمایند. بدون تردید رفتار این افراد از هر طیف و گروه سیاسی و اجتماعی که باشند برای کشور همچون سم مهلک خطرناک و می توان آنرا رفتاری ستیزه جویانه در برابر آیات قرآن کریم ،تعالیم دینی و بعنوان تقابل با وحدت ملی و تمامیت ارضی برشمرد. القاء حس وصله ناجور بودن به هر کدام از قومیت های اصیل ایرانی در هر گوشه این کشور و عدم به رسمیت شناخته شدن حقوق آنها از سوی عده ی از کارگزاران دولتی باعث شده تا بسیاری از جوانان مومن ،ولایتمدار و دانش آموخته عرب خوزستان در راستای جلوگیری از پیش داوری های مغرضانه و مضر که برای کسب و کار و ارتقای شغلی و تحصیلی آنان موانعی ایجاد نماید اقدام به تغییر نام و نام خانوادگی شان که در واقع معرف نسب ،هویت و اصالت آنان است ،هر چند که این برخوردهای تحریمی شفاف نبوده و بصراحت اعلام نمی شود. ما نباید از تفاوت و تنوع فرهنگی رنجور شویم و برخلاف تعالیم دینی و نظام آفرینش درصدد یکسان سازی فرهنگی باشیم بلکه باید این امر را بعنوان یک واقعیت مبارک که باعث بالندگی جامعه است بدانیم و عناصری همچون احساس عزت ،احترام متقابل و میهن دوستی در بین تمامی طیف های اجتماعی و گروههای قومی ایرانی تقویت کنیم . باتوجه به نگاه دوراندیشانه و مثبت رییس محترم جمهوری اسلامی جناب آقای دکتر روحانی به مساله قومیت ها و انتصاب نزدیکترین یاران حلقه فکری خود بسمت دستیار ویژه رییس جمهور در امور اقوام و مذاهب ،ضروری است این مرکز با نگاهی جامعه شناختی فراخ و بدور از تعلقات نژادی و آسیب شناسی رفتاری مدیران در تعامل با مساله اقوام و عملیاتی کردن سیاست مورد نظر ریاست محترم جمهور در گستره همه استان ها ،موضوع را بشکل علمی و عقلانی مورد توجه قرار داد و مقوله قومیت را فرصتی مناسب و تاریخی برای اعتلای کشور و عاملی موثر در فرایند تبادل فرهنگی میان اقوام ایرانی و حتی کشورهای همسایه به رسمیت شناخت.چون اسلام ما را به احترام به همه ملت ها و اقوام سفارش نموده است.ولایسخر قوم من قوم عسی ان یکونوا خیر منهم. زدودن آثار محرومیت از مناطق حاشیه و محرم ،بکارگیری نیروهای شایسته اقوام بدور از تبعیض ،ایجاد فرصت های شغلی مناسب ،توازن در توسعه نقاط جمعیتی مختلف ،احترام به آداب و رسوم اجتماعی ،رفع موانع فرهنگی و تعامل اجتماعی ،برخورد و حذف نگاه تبعیض آمیز و حاملان و ناقلان این اندیشه خطرناک ،راه اندازی خانه های فرهنگی و جلب اعتماد نخبگان اقوام از رهگذر احترام به اندیشه و تولیدات فکری،فرهنگی و هنری آنان و استفاده از ظرفیت های این طیف در تمامی عرصه ها بویژه در سطوح مختلف مدیریت استان از جمله لوازم مهم  فعال سازی حقوق شهروندان ایرانی و قومیت های مختلف ،مندرج در قانون اساسی است.بدون تردید، نخبگان و فعالان قومیت ها اشراف کاملی بر نیازها ،ظرفیت ها و مطالبات مردم استان ها ،شهرها و روستاهای خود دارند و از این جهت می توانند نقش برجسته و بسزایی در راستای توسعه پایدار این مناطق داشته باشند.امید است در سایه نظام مقدس جمهوری اسلامی ،رهنودهای حکیمانه مقام معظم رهبری و تدابیر امید آفرین رییس محترم جمهور و تقویت همدلی و برادری اسلامی شاهد برداشتن گام های بلند و ماندگار در این حوزه باشیم.

ای بسا هندو ترک همزبان              ای بسا دو ترک ،چون بیگانگان

پس زبان محرمی خود دیگر است     همدلی از همزبانی بهتر است