سونامی سرطان یا سونامی هجرت! / دکتر فاضل خمیسی

باید چاره ای اندیشید! ریزگردها بهانه ای شد برای این مقال؛حدود 22 سال پیش که برای ماموریت و نظارت بر روند اموزشی به اندیکا که آن موقع بخش کوچکی بیش نبود رفته بودم با دیدن آنهمه محرومیت و فقر و تلفیق آن با معصومیت دانش آموزان انقلابی در درونم شکل گرفت بطوریکه تصمیم گرفتم بلافاصله […]

باید چاره ای اندیشید! ریزگردها بهانه ای شد برای این مقال؛حدود 22 سال پیش که برای ماموریت و نظارت بر روند اموزشی به اندیکا که آن موقع بخش کوچکی بیش نبود رفته بودم با دیدن آنهمه محرومیت و فقر و تلفیق آن با معصومیت دانش آموزان انقلابی در درونم شکل گرفت بطوریکه تصمیم گرفتم بلافاصله جهت ادای دین به این منطقه منتقل شوم. بعد از انجام برخی امور اداری برای استراحت و صرف ناهار. به منطقه ای که جزء بخش اندیکا وقالب مسولین در آن ساکن بودند بنام ” کوشک’ رفتیم… بدون تعارف بنده آنجا محرومیت اندیکا و دانش آموزان را به فراموشی سپردم،

کوشک منطقه ای بود مدرن، براساس اسلوب شهری، دارای سینما پارک میدان اسب سواری، رستوران، خیابانهای تمیز. آب وبرق استاندارد و… که گویا هنگام ساختن سد امیرکبیر فعلی برای کارمندان عالیرتبه محلی و مهندسان و مدیران فرانسوی ساخته شده بود. خلاصه در قلب محرومیت قدرت بشر برای خلق رفاه به نمایش در آمده بود.اکنون این به ذهن متبادر میشود که اگر اراده ای پشت اینهمه بیانات و الفاظ مسولین در رابطه با ریز گردها بهبود وضعیت زندگی مردم وجود دارد چرا آنرا در قالب برنامه و مصوبه و با تعیین زمان و بودجه ای مداوم اعلام نمیکنند. اینکه وزیری بیایید ابراز همدردی کند و وعده های بی سرانجام دهد ریزگردها گوش نمیدهند!

در آخبار میخوانیم که قطر که اقای شفیع پور مجري برنامه ورزشی مرتب اندازه کشور آنها را به سخره میگیرد برای اینکه میزبان جام جهانی فوتبال در آینده است با یک برنامه 3 ساله در نظر دارد دمای هوا کشور خود را تا 7 درجه کاهش و رطوبت موجود را در ایام مسابقات بحد قابل قبولی برساند.غرض اینکه خواستن است، برای کشوری که موشک قاره پیما، پهپاد بدون سرنشین، گوسفند شبیه سازی بنام دالی، انرژی هسته ای و. … میسازد سخت نیست تمام استان که خزانه مملکت محسوب میشود را مانند کوشک اندیکا نسازد و از پس یک پدیده دست ساخته نا تدبیری بر نیاید.اشاره شده سونامی سرطان در راه است و همه میدانیم اگر چاره ای اندیشیده نشود هر کس قایقی دارد از شهر طاعون زده به ناکجاآباد بار سفر می‌بندد.