تنوع قومی و مذهبی در ایران / حقوق و چالش ها

تنوع و تکثر دینی ،مذهبی و قومی و وجود خرده فرهنگ های متفاوت منطقه ای از ویژگی های جامعه ایران به شمار می رود، که برخی از ادوار تاریخی و عمدتا به دلیل مداخله های استعماری قدرت های بزرگ بین المللی و همچنین سوء مدیریت سیاسی داخلی زمینه ساز پیدایش مسائل و بحران هایی شده […]

تنوع و تکثر دینی ،مذهبی و قومی و وجود خرده فرهنگ های متفاوت منطقه ای از ویژگی های جامعه ایران به شمار می رود، که برخی از ادوار تاریخی و عمدتا به دلیل مداخله های استعماری قدرت های بزرگ بین المللی و همچنین سوء مدیریت سیاسی داخلی زمینه ساز پیدایش مسائل و بحران هایی شده است .پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره ) زمینه ساز تکوین رویکردهای نوینی برمبنای اخلاق، معنویت و اموزه های توحیدی قرآنی در حوزه مدیریت سیاسی و فرهنگ غنی و انسان سازآن نگاهی ویژه به انسان به مثابه ” خلیفه الله علی الارض ” داشته و با تاکید بر مشترکات، همه انسان ها را میوه های درخت واحدی قلمداد می کند که به طور فطری درمسیر الهی قرار دارند.برهمین مبنا اقوام مختلف ایرانی به رغم تفاوت های مختلف زیر چتر ایرانی بودن درطول تاریخ ، ملت و سرزمینی متحد بوده اند.بحران های ناشی از جنگ تحمیلی هشت ساله و فعالیت گروهک های ضد انقلاب در مناطق محروم بهره برداری از شکاف ها و محرومیت های ناشی از حاکمیت رژیم پهلوی ،طی دو دهه اخیر زمینه ساز پیدایش برخی چالش های قومی درایران نیز شد و بدخواهان جمهوری اسلامی ایران از این شکاف ها به مثابه فرصتی برای تحریک احساسات ناسیونالیستی و قومی سوء استفاده می کنند.

ایران سرزمینی کهن و برخوردار از تمدنی درخشان، ژرف و تاثیرگذار بر تحولات علمی، اجتماعی ،فرهنگی و سیاسی جهان است .به گواه مورخان بزرگ ،دانشمندان ،متفکران ، فلاسفه ، عرفا، شعرا، حکما و فقهای ایرانی نقش بسزایی در شکل گیری تمدن بشری داشته اند.از ویژگی های درخشان تمدن شکوهمند ایران اسلامی ابتنای آن برایین توحیدی و خداپرستی است واسناد تاریخی این حقیقیت ارزشمند وگران سنگ را ثابت می کند که حتی قبل از ورود اسلام به ایران ، مردم ایران زمین مردمی متدین ، خداپرست و فرهیخته بوده اند .

حسن فراست ، هوشمندی و والایی اندیشه و افکار ایرانیان آنچنان زرف است که سلمان فارسی (از والامقام ترین یاران واصحاب پیامبرعظیم شان اسلام حضورت محمد(ص) و حکیمی ایرانی) درکلام تابناک پیامبر اسلام (ص) به” سلمان منا اهل البیت” تعبیر شده است که حاکی از عظمت شخصیت وی است .”هرودوت” مورخ یونان باستان درخصوص تنوعات فرهنگی و اجتماعی و تاریخی سرزمین ایران می نویسد:”چهل و نه  گونه مردمان از نژادها و اقوام مختلف به صورت فدراتیو با آزادی انتخاب دین ،مذهب ،روسای محلی و موسسات مربوط به آن دراین سرزمین زیسته اند“.

در همین رابطه “ویل دورانت” می گوید: “یکی از ارکان سیاست و حکومت هخامنشیان آن بود که برای ملل مختلف و اقوام گوناگون ازادی عقیده دینی و عبادات قائل بودند وملل ساکن امپراتوری زبان، مذهب و حتی نهادهای سیاسی و اجتماعی خود را محفوظ نگه می داشتند”.

منظومه فرهنگی ایران محصول چند هزار ساله ملتی کهن و برایند تعمل جمعی گروه های قومی است که هویت فرهنگی ایران را شکل بخشیده اند وهر یک به سهم خود بران لایه هایی گوناگون با مولفه های مثبت و منفی افزوده اند ودر نهایت دراین هویت کلان فرهنگی مستحیل وخود بخشی از ان شده اند در واقع هویت فرهنگی ایران چتر گسترده و فراگیری است که درعین حال همه اقوام و گروه های قومی را درخویش جای داده است .مردم سرزمین ایران در دوره پایانی سلطنت ساسانیان که دچار انحطاط فرهنگی شده بود، با هوشمندی اسلام را به عنوان دین رهایی بخش توحیدی و به عنوان آیین رسمی خویش پذیرفتند و از نکات شایان توجه در این رابطه گرایش و علاقمندی وافر انان به اهل بیت وخاندان پیامبر(ص ) بود که در قالب گرایش عمیق ایرانیانبه مکتب تشیع تجلی یافته است. تاریخ پرفراز ونشیب ایران مشحون از واقعیت هایی است که جوهره اصلی ان را حقیقت جویی ،فتوت و جوانمردی ،فرزانگی و خردمندی تشکیل می دهد و بر اساس اسناد تاریخی و اعتراف بسیاری از متفکران و اندیشمندان جهان ،ایرانیان سهم ویژه ای درتمدن سازی و تحولات علمی جهان ایفا کرده اند و در این میان سهم متفکران و دانشمندان مسلمان ایرانی بسیار درخشان و شایان توجه است .

از جمله خصوصیات تاریخی ایران می توان به تنوعات و تفاوت های فرهنگی و اجتماعی ، به ویژه تنوعات قومی ، مذهبی و دینی آن اشاره کرد که در برخی موارد به خاطر سوء استفاده قدرت های خارجی زمینه های تنازع وتنش درآن فراهم شده است ،اما نکته قابل توجه ،این واقعیت است که ایرانیان با وجود تنوعات اجتماعی ،همه زیر چترفراگیری به نام سرزمین ایران وایرانی بودن ،در اغلب ادوار تاریخی با همدیگر همزیستی مسالمت آمیزی داشته اند و هویت ایرانی بودن،انان را درصف متحدی قرار داداه است :به تعبیر گکنت دوگوبیتو ” فرانسوی :ایرانیان مردمی هستند که با ما تفاوت فاحشی دارند، انان از پیوند نژادهای مختلف به وجود آمده اند ولی هویت خود را نگه داشته اند.این قوم اندیشه ها و منافع خود را به هم پیوسته وهمانند یک تنه به هم تنیده اند.به نحوی که هریک از آن تاروپود می تواند کشیده و دراز شود بدون انکه به هم گره بخورند.احساس مشترک بخشی مهم از میراث اخلاقی ایرانیان را تشکیل می دهد. اغلب برای اتفاق افتاده که به قصد تعریف وتحسین بشنوم فرانسویان قدیمی ترین نظام سلطنتی را در اروپا دارا بوده اند واز این جهت شبیه ایران هستتند.

وجود تنوعات و تفاوت اجتماعی در ایران، ضرورت سیاست قومی ومدیریت سیاسی خردمندانه ومنطقی را بیش از پیش ایجاب می کند و جمهوری اسلامی ایران با تاکید و تکیه برآموزه ها و ارزش های والای فرهنگی اسلام ومیراث تاریخی درخشان مشترک واحترام به اقوام، مذاهب وادیان الهی وتاکید بر قانون اساسی که مشحون از آموزه های ارزشمند مبنی بر تاکید بر برادری وبرابری انسان ها واحترام به حقوق اقلیت های مذهبی و دینی است ، برخی زمینه های ذهنی ارتقای رضایتمندی شهروندان را دراستان های مختلف کشور مبتنی بر همزیستی برادرانه و صمیمی اقوام و پیروان مذاهب وادیان گوناگون فراهم اورده است و این درشرایطی است که برخی متغیرهای سیاسی ، داخلی و خارجی تاثیرگذار دراین زمینه ، همواره به عنوان مانع زمینه ساز چالش هایی شده اند.

تنوعات اجتماعی وقومی درمنظراسلام

بررسی و مطالعات درمتون اسلامی مانند قرآن مجید و احادیث وارد شده از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) حاکی از یک رویکرد انسانی، الهی، معنوی واخلاقی به انسان و به تبع آن قومیت و تنوعات اجتماعی و فرهنگی و نژادی است. ویژگی ها و خصوصیات مهم قومی درقرآن و سیره معصومین (ع) بدین شرح است .

الف)تنوعات و تفاوت های قومی، زبانی و نژادی ازنشانه ها و حکمت های خداوند و موجب شناسایی متقابل است .” و من ایاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم[…]”:و از نشانه های خداوند، آفرینش آسمان ها وزمین وتفاوت های زبانی ورنگ های شما (نژاد) است .(روم، آیه ۲۲)”یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا […]”: ای مردم ما شما را از مرد وزن آفریدیم و شما را گروه و در قالب قبایل قرار دادیم تا اینکه همدیگر را بشناسید.

ب)در اساس وپایه مردم از یک گروه وامت واحد و یکپارچه ای بودند و سپس اختلاف پیدا کردند و به دلیل سرکشی و لجاجت از هم جدا شدند.”کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین ومنذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفو فیه وماختلف الذین اتوه من بعد ما جائتهم البینات بغیا بینهم […]”:مردم گروه واحدی بودند پس خدا پیامبران را بشارت دهنده وبیم دهنده مبعوث کردوبه همراهشان  کتابی فرستاد تادرمیان مردم درآنچه اختلاف دارند، داوری کنند واختلاف نکردند. مگربه دلیل سرکشی پس ازآنکه کتاب برایشان داده شدودلایل روشنی برایشان آمد.

ج) تفاوت ها وتنوعات قومی ونزادی امتیازومایه برتری نیست وشاخص برتری تقوا وپارسایی است .”یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم[…]”: مردم ، شما را از زن ومردی آفریدیم وشما را گروه گروه درقالب قبایل قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید وبدانید برترین شما درنزد خداوند پارساترین شماست.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:” لا فضل لعربی علی عجمی ولا لعجمی علی عربی ولابیض علی اسود ولا اسود علی ابیض الا بالتقوی “.عرب برغیرعرب وغیرعرب برعرب وسفیدپوست برسیاه پوست وسیاه پوست برسفیدپوست هیچ برتری ندارد مگربه تقوا وپرهیزگاری.

د)دعوت پایه ای قران و اسلام از صاحبان ادیان مختلف،به همگرایی واتحاد پیرامون عبادت خداوند است . قرآن کریم با رسمیت شناختن تنوعات اجتماعی، صاحبان ادیان مختلف را دعوت به وحدت وهمگرایی برمحور پرستش خداوند می نماید:” قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا وبینکم الا تعبدوا الا الله […]”: بگو ای اهل کتاب وکسانی که کتاب الهی برشما نازل شده است بیایید حول محور سخن مشترکی که میان ما و شما وجود دارد تفاهم نمایید وآن این است که جز خدا کسی را پرستش ننمایید.

هـ) در آموزه های اسلامی و توحیدی ،مردم یا برادر دینی همدیگر یا در افرینش همانند یکدیگرند و حقوق مشخصی دارند.حضرت علی (ع) در منشور درخشان مالک اشتر در توجیه ای حکیمانه به وی می فرماید:” مهربانی برمردم ودوستی با آنان ومهربانی کردن با همگان را برای خود پوشش گردان وچون حیوانات شکاری مباش که خوی درندگی داشته باشی ، زیرا مردم دودسته اند: دسته ای برادران دینی تو هستند ودسته ای دیگر درافرینش مانند تو می باشند.در یک جمع بندی کلان، اصول ومبانی نظری تنوعات اجتماعی مورد تاکید اسلام وآموزه های هوشمندانه وحکیمانه قرآنی وفاق وهمبستگی عبارتنداز:

۱- توجه به تفاوت های فردی واجتماعی انسان ها و قبول آنها

۲-احترام به قانون ومقررات اجتماعی انسان ها وقبول آنها،

۳- رعایت حق حیات انسانی برای انسان ها به عنوان بندگان خدا،

۴- رعایت عدالت اجتماعی درتمامی مناسبات وروابط،

۵- رعایت اصول اخلاقی و آرای پسندیدهدر روابط،( آنچه برای خود می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم).

۶-تکیه بر مشترکات انسانی و دینی و پرهیز از جدال ها و منازعات و پذیرش گفتگو،

۷-تاکیدبرفطرت خدایی انسان ها فارغ از رنگ، نژاد وزبان و…،

۸-تاکید برعقلانیت در مواردی که نص و اصل خدشه ناپذیر دینی و مورد اجماع وجود ندارد،

۹-تاکید برالگوهای انسانی خدشه ناپذیر درمیان مسلمانان،قرآن و تمسک به حبل الله و پرهیز از تفرقه وجدایی.

مهمترین متغیرهای تاثیرگذاربرتنوعات قومی واجتماعی درایران

یکی از موضوعاتی که درمطالعات تنوعات اجتماعی وفرهنگی درایران بسیارحائزاهمیت است خصوصیات متمایزوخاص ساختاروترکیب بند اقوام وصاحبان ادیان ومذاهب مختلف درایران است که به برخی از آنها اشاره می شود.

*عدم مهاجربودن اقوام ایرانی:در بررسی های پژوهشگران غربی، تحقیقات قومی معطوف به مهاجران به یک سرزمین دربرابر شهروندان بومی است .ایتالیایی ها، سیاهان، چینی تبارها وعرب ها از جمله قومیت های مورد پژوهش غربی ها هستند. مدت اسکان این مهاجران به جامعه جدید معمولا از چند سال وحداکثرچند دهه فراترنمی رود، درحالی که تمامی گروه های قومی ، مذهبی وزبانی ساکن ایران صدها وبعضا هزار سال است که مانند سایر ایرانیان دراین سرزمین زیسته اند ونه تنها مهاجر تلقی نمی شوند، بلکه وارثان تاریخی ایران هستند.

*افزوده نشدن به قومیت ها در اثرکشور گشایی:واقعیت های تاریخی نشان می دهد هیچ کدام از ساکن ایران درطول تاریخ بر اساس کشورگشایی به ایران اضافه نشده اند واغلب مهاجمان بیرونی درفرهنگ غنی وژرف ایران اسلامی مستحیل شده اند، درحالی که دربسیاری از کشورهای دارا مسائل حاد قومی این وضعیت وجود دارد.

*برخورداری ازمشترکات تاریخی کهن:اکثریت قابل توجه ایرانیان دردین اسلام، در اداب و رسوم فرهنگی دارای مشترکات تاریخی کهن بوده ودرطول تاریخ همزیستی مسالمت آمیزی کنارهم داشته اند. ادبیات و اموزه های ادب ایرانی در اشعار شعرای فرزانه ای مانند:مولوی، حافظ، سعدی، فردوسی، رودکی، صائب تبریزی، نظامی گنجوی، عطار نیشابوری، ابن سینا، سید محمدحسین شهریار و گلشن کردستانی مشحون از مفاهیم و ارزش های مشترک برمحور ایرانی بودن است و پایه های ملیت ایرانی و زبان فارسی صرفنظر از گویش ها و لهجه های مختلف و زبان های دیگرو اسلام و مذاهب مختلف برمبنای تساهل فرهنگ ایرانی تشکیل شده است، به نحوی که اقلیت ها هرگز احساس ناامنی نکرده اند.فرهنگ ایرانی سخنگویانی داشته که همه مردم ایران را از هر قومیت و هر ناحیه ای برسریک سفره معنوی نشانده است و انان را بهره مند کرده است.

*عدم گسست وحدت ملی:واقعیت ها نشان می دهد تفاوت های زبانی، مذهبی وحتی اقوام ایرانی موجب گسست همبستگی ملی نبوده است وهمه اقوام ایرانی ردرمقاطع مختلف تاریخی با اشکال مختلف به ایرانی بودن خود افتخار کرده اند که یکی از شکوهمندترین صحنه های آن حضور فراگیر اقوام مختلف ایرانی و پیروان ادیان ومذاهب مختلف درجنگ تحمیلی وهشت سال دفاع مقدس و تقدیم شهدای فراوان به جمهوری اسلامی ایران بود.بنابراین،آذری بودن، بلوچ بودن، کرد بودن، عرب بودن، لر بودن وگیلک بودن یا شیعه و سنی بودن در فضای ایران هرگز تقابلی با ایرانی بودن نداشته است و به قول” ریچاردکاتم”: نه تنها مردم مناطق مختلف ایران با زبان وگویش های متفاوت هویت خود را با تاریخ مشترک و واحد ایرانی بودن پیوند زده اند، بلکه حتی مردم ترک زبان آذربایجان، سرزمین خودرا یکی از مهمترین گاهواره های تمدن ایرانی می دانند وبسیاری از دانشمندان، علما وفقها وشخصیت های بزرگ فرهنگی، علمی وادبی ایران از منطقه اذربایجان بوده اند که خدمات برجسته ای درشکوفایی تمدن ایرانی – اسلامی داشته اند.

*شکل گیری ملت درایران قبل از ظهور ناسیونالیسم: مطالعات پژوهشگران نشان می دهد که ایران سرزمینی دارای ویژگی های منحصر به فرداست که یکی از این ویژگی های اختصاصی اش مقوله شکل گیری ملت درایران قبل از پدیده ناسیونالیسم مدرن اروپایی است و ایران از جمله کشورهای نادری است که درآن برخلاف اروپا، ملت پیش از دوران مدرن شکل گرفته است وبه همین دلیل از ان به عنوان ملت های پیش از ملی گرایی نام برده شده است. ظرفیت های حقوقی شایان توجه، بررسی سیاست های موجود درخصوص تنوعات قومی ، اجتماعی و فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران توجه به دو موضوع حائز اهمیت است . اول مبانی حقوقی مشتمل بر قانون اساسی ، آئین نامه ها و بخشنامه ها که این بخش توسط مراکز اصلی وکانون های حاکمیت وقدرت اعمال می شود و جنبه پایدارتری دارد. دوم رفتار وکنش های عینی و بروز یافته درمیان گروه های اجتماعی و قومی که این حوزه را می توان عرصه رفتاری نامید.

*قانون اساسی :قانون اساسی به مثابه منشور حقوق اساسی شهروندان وپایه سیاست تنوعات فرهنگی – اجتماعی کشور است .در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دو نکته مهم واساسی وجود دارد که جهت گیری انسانی و منطقی آن را و نوع نگرش به کلیه شهروندان در قلمرو سرزمین ایران را نشان می دهد که به شرح ذیل است:

اول-قانون اساسی منافی هرگونه استبداد فکری، اجتماعی وانحصاری اقتصادی است ودرخط گسستن از سیستم استبدادی وسپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می کند،( قرآن: و یضع اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم).

دوم- قانون اساسی زمینه ساز چنین مشارکتی را درتمام مراحل تصمیم گیری های سیاسی وسرنوشت ساز برای همه افراد اجتماع فراهم می سازد تا درمسیر تکامل انسانی هر فرد دست اندرکار ومشمول رشد وارتقا رهبری شود که این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهد بود.قرآن:و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.

دربند«ج» اصل دوقانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است :جمهوری اسلامی نظامی است برپایه ایمان به خدای یکتا که ازراه نفی هرگونه ستمگری، ستم کشی ، سلطه گری وسلطه پذیری ، قسط، عدل، استقلال سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تامین می کند.بندهای « ۶، ۹، ۱۴ و۱۵» اصل سوم قانون اساسی به همین موضوع پرداخته اند که از قرار زیر است:

بند« ۶»- محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی

بند«۹»-رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، درت مام زمینه های مادی و معنوی

بند«۱۴»– تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر  قانون

بند«۱۵»– توسعه و تحکیم برابری اسلامی و تعاون عمومی میان همه مردم

دقت در بندهای مزبور نشان دهنده جهت گیری منطقی،خردمندانه ومبتنی بر انصاف قانون اساسی کشور نسبت به همه مردم بدون درنظر گرفتن تفاوت های قومی- نژادی ، دینی و زبانی درجمهوری اسلامی است .در اصل دوازدهم قانون اساسی دین رسمی کشور مورد تاکید قرار گرفته است و سایر مذاهب اسلامی معتبر نیز مشخص شده اند، به نحوی که کلیه پیروان آنان می توانند در احوالات شخصی آزادانه به آیین ومذهب عمل نمایند.

دین رسمی ایران، اسلام ومذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل تا ابد غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلام اعم ازحنفی، شافعی، مالکی و حنبلی وزیدی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب درانجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان ازادند و در تعلیم و تربیت دینی واحوال شخصیه (ازدواج،طلاق،ارث،وصیت طبق آیین خودشان عمل می کنند و دعاوی مربوط به آن دردادگاه ها رسمیت دارد و در هر منطقه که پیروان هریک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در مورد اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، البته با حفظ مقررات یروان سایر مذاهب).

اصل سیزدهم قانون اساسی سایر ادیان معتبر و شناخته شده که دارای پیروانی هستند، مشخص کرده است: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی […] در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل می کنند». دقت در اصل سیزدهم قانون اساسی حاکی از به رسمیت شناختن آزادی انجام مناسک توسط پیروان ادیان مزبور در جمهوری اسلامی ایران است و این به معنای به رسمیت شناختن حقوق پیروان ادیان است. علاوه بر پیروان ادیان الهی در اصل چهاردهم قانون اساسی ضرورت رفتار حسنه، قسط، عدل اسلامی و رعایت حقوق انسانی غیر مسلمانان مورد تأکید جدی قرار گرفته است.به حکم آیه شریفه:«لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظف هستند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی رفتار کنند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه نکنند.

در فصل دوم قانون اساسی در اصل پانزدهم موضوع زبان، خط، تاریخ و پرچم رسمی کشور مورد تأکید واقع شده است: زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد، مکاتبات، تمدن رسمی و کتب درسی باید به این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.به رسمیت شناختن و بهره گیری از زبان های محلی وقومی در کنار زبان فارسی حاکی از عنایت ویژه جمهوری اسلامی ایران به زبان های محلی و به رسمیت شناختن حقوق شهروندی اقوام مختلف در این حوزه است. فصل سوم قانون اساسی اختصاص به حقوق ملت و شهروندان ایران دارد که در آن سیاست های خردمندانه و منطقی با رویکردی مبتنی بر انصاف و عدالت در خصوص کلیه اقوام و نژادها ملحوظ نظر قرار گرفته است.

اصل نوزدهم– مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ، نژاد ، زبان ، و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.

اصل بیستم- همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی ،سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.

در اصول بیست و دوم، بیست سوم، بیست و ششم و بیست و نهم، مقوله های اساسی حقوق شهروندی و حقوق احزاب و جمعیت ها تو برخورداری از تأمین اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است.

اصل بیست و دوم- حیثیت ، جان ، مال ، حقوق ، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.

اصل بیست و سوم– تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.

اصل بیست و سوم – قانون اساسی یکی از درخشان ترین اصول قانون اساسی در عرصه حقوق ضهروندی به شمار می رود، چنان که داشتن عقاید گوناگون را برای مردم به رسمیت شناخته است و تفتیش از آن راممنوع کرده است.

اصل بیست و ششم– احزاب ، جمعیت ها ، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند ، مشروط به اینکه اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی ، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت .

اصل بیست و نهم – برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی ، بیکاری ، پیری ، از کار افتادگی ، بی سرپرستی ، در راه ماندگی ، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی . دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم ، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تامین کند.

فصل پنجم قانون اساسی اختصاص به حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن دارد و در اصل شصت وچهارم قانون اساسی تعداد نمایندگان مجلس و پارلمان کشور و همچنین حق انتخاب نمایندگان برای ادیان رسمی کشور مورد تأکید قرار گرفته است.

اصل شصت و چهارم– عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و هفتاد نفر است ، از تاریخ همه پرسی سال یکهزار و سیصد و شصت و هشت هجری شمسی پس از هر ده سال ، با در نظر گرفتن عوامل انسانی ، سیاسی ، جغرافیایی و نظایر آنها حداکثر بیست نفر نماینده می تواند اضافه شود.زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا” یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب می کنند. محدوده حوزه های انتخابیه و تعداد نمایندگان را قانون معین می کند.فصل هشتم قانون اساسی به اصل شوراها که بسیار حائز اهمیت و نمادی از مردم سالاری دینی و دمکراسی در جمهوری اسلامی ایران است، اختصاص دارد.

اصل یکصدم- برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی ، اقتصادی ، عمرانی ، بهداشتی ،فرهنگی آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی اداره امور هر روستا ، بخش ، شهر ، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده ، بخش ، شهر ، شهرستان یا استان صورت می گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می کنند. شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف و اختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد قانون تعیین می کند.

اصل یکصدو یکم– به منظور جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری در تهیه برنامه های عمرانی و رفاهی استانها و نظارت بر اجرای هماهنگ آن ، شورای عالی استانها مرکب از نمایندگان شوراهای استانها تشکیل می شود. نحوه تشکیل و وظایف این شورا را قانون معین می کند.

دقت در اصول مورد اشاره قانون اساسی حاکی از پیش بینی های منطقی و مبتنی بر انصاف و رعایت حقوق کامل شهروندان ایرانی فارغ از نژاد، رنگ، دین، مذهب و زبان و سایر تفاوت های اجتماعی است و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به مثابه منشور حقوق شهروندی در ایران از ظرفیت های بسیارخوبی در مدیریت مبتنی بر انصاف تنوعات اجتماعی برخوردار است که حاکی از هوشمندی تدوین کنندگان قانون اساسی است و اگر بخواهیم یک جمع بندی در خصوص ظرفیت های قانون اساسی در خصوص مبانی نظری سیاست تنوعات اجتماعی در جمهوری اسلامی داشته باشیم به شرح زیر می توان ارائه کرد:

۱-تأکید بر قسط و عدل، نفی ستمگری، ستم کشی، سلطه گری، سلطه پذیری و تبعیض های ناروا توسط حاکمیت.

۲- تأکید بر تساوی عموم شهروندان در برابر قانون و تأمین حقوق شهروندان و امنیت قضائی عادلانه.

۳-تأکید بر برادری اسلامی و تعاون عمومی در میان شهروندان.

۴- به رسمیت شناختن مهم ترین مذاهب اسلامی و تأکید بر رعایت حقوق و آزادی های قانونی پیروان آنها.

۵- به رسمیت شناختن مهمترین ادیان الهی(زرتشتی، مسیحی،یهودی) و تأکید بر رعایت حقوق و آزادی های قانونی آنان.

۶-به رسمیت شناختن زبان های قومی و محلی در کنار زبان فارسی (زبان رسمی کشور) و امکان تدریس ادبیات آنها در کنار زبان فارسی در مدارس.

۷- نفی امتیازات نژادی و قومی.

۸- نفی تفتیش عقاید و مصونیت شهروندان در داشتن عقاید مختلف به عنوان حق آزادی تفکر.

ظرفیت های قانون اساسی در حوزۀحقوق و آزادی های ناشی ازتنوعات اجتماعی

۱-قسط وعدالت میان مردم و کلیه شهروندان و نفی تبعیض های ناروا

۲- تساوی شهروندان در برابر قانون و تأمین امنیت قضائی عادلانه

۳- برادری اسلامی و تعاون عمومی در میان شهروندان

۴- به رسمیت شناختن حقوق و آزادی های اقلیت های مذهبی قانونی

۵- به رسمیت شناختن حقوق و آزادی های اقلیت های دینی قانونی

۶-به رسمیت شناختن فرهنگ های محلی و زبان ها محلی در کنار زبان رسمی کشور

۷- نفی امتیازات نژادی و قومی

۸-آزادی افراد در داشتن عقاید و نفی تفتیش عقاید

۹-عدم منع به کار گیری در مناصب و مسؤلیت های سیاسی و اجرائی

قانون مطبوعات مصوب سال ۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی

بر اساس بند «۴» ماده (۶) قانون مطبوعات صراحتاً انتشار هر گونه مطلبی که اختلافات میان اقشار جامعه را از طریق مسائل نژادی و قومی دامن بزند، به عنوان یکی از جرائم مطبوعاتی مطرح می شود و برای آن مجازات هائی در نظر گرفته شده است.قانون فعالیت احزاب جمعیت ها و انجمن های صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی مصوب سال ۱۳۶۰: تلاش برای ایجاد و تشدید اختلافات میان صنوف ملت با استفاده از زمینه های متنوع فرهنگی و نژادهای موجود در ایران از جمله جرائم احزاب است.

سیاست های جمهوری اسلامی در حوزۀ مدیریت سیاسی اقوام و اقلیت ها

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی تلاش های نخبگان سیاسی، به ویژه حضرت امام خمینی (ره) مبتنی بر رفع محرومیت از گروه های قومی و جایگزین کردن رویکرد نوین در مدیریت سیاسی اقوام بود. امام خمینی(ره) رهبر بزرگ انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از آموزه های توحیدی قرآن و سیره پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین (ع) و با درک عمیق مقتضیات زمان و مکان به عنوان مجتهدی بصیر و سیاستمداری جامعه شناس همه ساکنان سرزمین ایران را فارغ از دین، مذهب، قومیت و زبان، شهروندان و اهالی ایران می دانستند. ایشان پیرامون تنوعات اجتماعی، قومی و مذهبی و دینی فرمودند:

۱-از برکات این نهضت یکی این است که طوایف مختلف را زیر یک سقف و توی یک اطاق کوچک جمع کرده است. کرد، عرب، عجم همه برادرها را در یکجا جمع کرده است.

۲- تمام اهالی ایران با هم یک کلمه باشند،یک حرکت باشند.

۳-ما با اهل تسنن یکی هستیم، واحد هستیم، مسلمان و برادر هستیم، شیعه و سنی اصلاً در کار نیست. ما همه به هم برادریم.

۴-آنان (اقلیت های دینی) باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسان ها قرار داده است بهره مند شوند.

۵-همه اقلیت ها مطمئن باشند که اسلام با اقلیت ها همیشه به طور انسانی، به طور عدالت رفتار کرده است و با آنها با هم در این مملکت زندگی می کنیم.

دولت های مختلف جمهوری اسلامی ایران با لحاظ نمودن  آموزه های اسلامی و اندیشه ها و تفکرات ژرف امام خمینی(ره) و قانون اساسی کشور و با وجود مواجه بودن با چالش های موجود ناشی از تحریکات کشورهای بزرگ و فعالیت های گروهک های ضد انقلاب و محرومیت های قومی ناشی از سیاست های غلط دوران حکومت پهلوی، سیاست تکثرگرائی وحدت طلب دینی را سرلوحه برنامه های خود قرار دادند که البته در بسیاری موارد چالش های یاد شده مانع از تحقق این سیاست به ویژه در دهه اول پیروزی انقلاب اسلامی شد. امام خمینی(ره) با درک عمیق از محرومیت های مناطق دورافتاده و مستضعف کشور در سال ۱۳۵۸ فرمان تشکیل جهاد سازندگی را صادر کرد و یک نهضت عظیم برای جبران عقب ماندگی ها؛ رفع محرومیت ها و تبعیض ها آغاز شد. در این زمان تحریکات ضدانقلاب و گروهک ها مانع جدی برای رفع محرومیت ها بود و حتی دشمنان تحریکات قومی را سرلوحۀ برنامه های خود داشتند.اگر بخواهیم این سیاست ها را دسته بندی کنیم، می توان سیاست های مزبور را به دو دوره زمانی متفاوت تقسیم کرد: دوره اول شامل سال های ۱۳۵۷-۱۳۶۷ و دوره دوم شامل سال های ۱۳۶۷ تاکنون.

در دوره اول مسائل کشور تحت تأثیر انقلاب و همچنین جنگ تحمیلی بود و توصیه های حکیمانه و ژرف امام خمینی(ره) مبنی بر استقلال فرهنگی کشور و هویت مبتنی بر اعتماد به نفس ایرانیان ومسلمانان با تأکید بر رویکرد بسط محور و سیاست تکثرگرائی وحدت طلبی دینی بود که عمدتاً به دلیل شایط جنگی کشور و فعالیت های دشمنان کشور امکان تحقیق گسترده پیدا نکرد.

سیاست های دوره ثبات نظام جمهوری اسلامی ایران

با سرلوحه قرار دادن سیاست تکثرگرائی وحدت طلبی دینی، سیاست ها و برنامه های کشور در حوزۀ تنوعات کشور در قالب برنامه های توسعه ملی کشور بروز و ظهور پیدا کرد که دراین بخش به کلان آنها اشاره می شود:

*قانون برنامه اول توسعه:در این قانون تأکید بر اجتناب از دولتی کردن امور فرهنگی بود و اهدافی مانند همگانی کردن فعالیت های فرهنگی، جلب مشارکت عمومی و تبدیل دولت از کارگزار امور فرهنگی به ناظر و هدایتگر، را دنبال می کرد.

محورهای اصلی برنامه اول عبارت بود از: سازماندهی و سیاستگذار هماهنگ و همگون در امر فعالیت های فرهنگی برمبنای آزادی عمل واحدهای اجرائی، تأسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تقویت و توسعۀ ایرانگردی و جهانگردی، بهبود و گسترش پژوهش، حفاظت و احیای ومعرفی میراث فرهنگی کشور. پس از جنگ تحمیلی رفته رفته رویکرد امت محور جای خود را به رویکرد ملت محور داد که در واقع نمودی از سیاست تکثرگرائی وحدت طلبی دینی بود.

*قانون برنامه دوم توسعه:این قانون بر حضور ایران در مجامع فرهنگی جهان و پررنگ شدن حضور تأکید جدی دارد. (تبصره ۵۷ قانون برنامه دوم توسعه ) در این دوران تلاش های فراوانی برای ارتقای همبستگی ملی از طریق محرومیت زدائی از مناطق محروم و کمتر توسعه یافته کشور مانند سیستان و بلوچستان و کردستان انجام یافت و زمینه های عمران و آبادانی در آنها به ویژه کردستان فراهم شد.

*قانون برنامه سوم:در این دوره سیاست وفاق و همبستگی ملی سرلوحۀ برنامه های دولت قرار گرفت و قانون برنامه سوم بر موارد زیر تأکید داشت:

** در حوزه محورهای فرهنگی _ تدوین شاخص ها و استانداردهای بهره مندی مناطق مختلف از امکانات فرهنگی و هنری و ایجاد تعادل با توجه به ویژگی های اجتماعی، فرهنگی، جمعیتی و جغرافیائی هر یک از مناطق (موضوع ماده ۱۵۵ قانون)

** تعیین نقش شوراهای اسلامی شهر و روستا در امر مدیریت و فعالیت های فرهنگی و هنری (موضوع ماده ۱۵۶ قانون)

**ارزیابی تحولات فرهنگ عمومی و میزان اثربخشی فعالیت های انجام شده و مطالعه برای پیش بینی چالش ها و بحران های ناشی از توسعه، ارتباطات فرهنگی و تهاجم فرهنگ بیگانه (موضوع ماده۱۶۲)

**توجه به نقش میراث فرهنگی در امر شهرسازی و ارتقای توجه به حفاظت از میراث فرهنگی (ماده۱۶۵)

** اصلاح قانون حمایت از مؤلفین و مصنفین (ماده ۱۶۰)

** تأسیس شبکه های جدید استانی و طرح ملی صدا و سیما (ماده۱۶۷)

*قانون برنامه چهارم توسعه:قانون برنامه چهارم توسعه با تأکید بر سیاست های راهبردی برنامه اول و دوم و سوم توسعه، در بخش توسعه فرهنگی سیاست های راهبردی و اهداف برنامه را در محورهای زیر فراهم آورده است:

۱-ترویج مفاهیم وحدت آفرین و احترام آمیز نسبت به گروه های اجتماعی و اقوام مختلف در فرهنگ ملی (موضوع ماده ۱۰۰ قانون برنامه)

۲- احصا و ارتقای سهم بخش فرهنگ در اقتصاد ملی (موضوع ماده ۱۰۴ قانون کنونی )

۳- تقویت رقابت پذیری در بخش فعالیت ها و تولیدات فرهنگی، رفع موانع انحصاری و بسط مشارکت مردم (ماده ۱۰۴ )

۴-حمایت از صادرات فرهنگی و کالاهای فرهنگی،)

۵- حداث و ایجاد فضاهای فرهنگی متناسب با ویژگی مناطق،

۶-حفاظت و معرفی هویت تاریخی ایران و بررسی و گردآوری شفاهی گویش ها و لهجه ها و آداب و رسوم و عناصر فرهنگ ملی و بومی، (موضوع ماده ۱۰۹)

۷-تقویت تعامل فرهنگ ها وزبان های بومی با فرهنگ و میراث معنوی ( ماده ۱۰۹)

۸-توسعه مفاهیم و نمادهای هویت اسلامی و ایرانی و تعامل اثربخش میان ایران فرهنگی، تاریخی، جغرافیائی با رویکرد توسعه پایدار (ماده ۱۱۳)

۹-بهره برداری از مزیت های فرهنگی و تسهیل وبهبود بودجه مناسبات بین المللی ( ماده ۱۱۳)م

حمایت از پدیدآورندگان آثار هنری و فرهنگی، تهیه لایحۀ امنیت شغلی

با عنایت به موارد مزبور و بررسی های انجام شده به نظر می رسد سیاست های مدیریتی تنوعات فرهنگی واجتماعی در جمهوری اسلامی ایران به سمت سیاست های بسط محور در حال تحول بوده و به سمت سیاست تکثرگرائی وحدت طلبی دینی حرکت کرده است. مردم سالاری دینی به عنوان جوهرۀ اصلی جمهوری اسلامی ایران گام های پایه ای و اولیه را برای ایجاد تحکیم هویت ملی به مثابه محور همبستگی ملی ایرانیان برداشته است و مهمترین اقدامات در این رابطه شناساندن و ایجاد شناخت ژرف و عمیق از ایرانی بودن است که باید بیش از پیش درونی شود. از سوی دیگر پاسداری از هویت ملی نیازمند نهادینه سازی احساس غرور ملی در میان اقوام و گروه های دینی و مذهبی گوناگون است و این هدف ارزشمند زمانی تحقق پیدا می کند که با پرهیز از تبعیضات قومی و نژادی و فرهنگی خاص گرایانه و منفی برای ترویج و اشاعه فرهنگ مدارا، دگردوستی، ایثار و فداکاری مبتنی بر ارزش های اسلامی و همچنین وفادار ماندن عملی به هنجارها و هویت تاریخی و میراث مشترک فرهنگی برنامه ریزی به عمل آید و حقوق گروه های مختلف اجتماعی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و شهروندی و اقتصادی ملحوظ نظر قرار گرفته و از توانمندی های اقوام مختلف در مدیریت های سیاسی و اجرائی کشور استفاده شود.قوانین مرتبط با کنوانسیون بین المللی امحاء تمام اشکال تبعیض نژادی درجمهوری اسلامی ایران

۱-قانون تصویب منشورملل متحدکه درسانفرانسیسکو به امضائ رسییده است  ۱۳/۶/۲۴

۲- قانون اجازه الحاق دولت ایران به قراردادهای معروف به قرداد ژنو  ۳/۹/۳۴

۳-قانون اجازه الحاق دولت ایران به مقاوله نامه بین المللی شماره ۱۰۵ درخصوص منع کار اجباری  ۷/۱۰/۳۷

۴-قانون مربوط به قرداد بین المللی رفع هرگونه تبعیض نژادی   ۳۰/۴/۴۷

۵-قانون اجازه الحاق دولت شاهنشاهی ایران به میثاق بین المللی حقوق   ۱۷/۲/۵۴

۶-قانون اجازه الحاق دولت شاهنشاهی ایرانبه میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی   ۱۷/۲/۵۴

۷-قانون کنوانسیون مربوط به وضع پناهندگان وپروتکل آن   ۲۵/۳/۵۵

۸-قانون مجازات تبلیغ تبعیض نژادی    ۳۰/۴/۵۶

۹-قانون الحاق جمهوری اسلامی ایران به پروتکل اصلاح معاهده واحد مواد مخدرسال ۱۹۶۱    ۲۵/۱۱/۶۲

۱۰- قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بین المللی منع ومجازات جنایت آپارتاید   ۴/۱۱/۶۳

۱۱-قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بین المللی علیه آپارتاید درورزش   ۱۵/۷/۶۶

۱۲-قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بین المللی آپارتاید درورزش    ۲۷/۷/۶۶

۱۳-قانون تامین زنان وکودکان بی سرپرست   ۲۴/۸/۷۱

۱۴-قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک     ۱/۱۲/۷۲

۱۵-قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به اضلاحات به عمل آمده درکنوانسیون پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی دراستکهلم  ۱۷/۸/۷۷

۱۶-قانون پذیرش اصلاحیه کنوانسیون حقوق کودک   ۱۹/۴/۸۰

۱۷-قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون تاسیس سازمان جهانی مالکیت معنوی   ۴/۷/۸۰

۱۸-قانون تصویب کنوانسیون ممنوعیت واقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک وتوصیه نامه مکمل آن   ۲۳/۸/۸۰

۱۹-قانون احترام به آزادی های مشروع وحفظ حقوق شهروندی   ۱۶/۲/۸۳

۲۰-قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به اصلاحیه ماده (۱۸) کنوانسیون بین المللی رفع کلیه اشکال تبعیض نژادی مصوب  ۲۵/۹/۷۱ (۱۶ دسامبر۹۳) مجمع عمومی سازمان ملل  ۴/۳/۸۴

۲۱-  قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون چهارچوب سازمان بهداشت جهانی ۵/۴/۸۴

۲۲- . قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بین المللی علیه گروگانگیری ۳/۳/۸۵

۲۳- . قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با فساد  /۳/۸۵

۲۴- . قانون جامع کنترل ومبارزه با دخانیات   ۱۵/۶/۸۵

۲۵- . قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به پروتکل اختیاری حقوق کودک درخصوص فروش، فحشا وهرزه نگاری کودکان ۹/۵/۸۶

۲۶- .