آیا چمران شورای شهر اهواز می ماند؟ / امید رضایی

چهارم آبان 92 فرماندار باسابقه استان که می توان او را شیخ الشیوخ فرمانداران خوزستان نامید، او که چهارفصل سیاست ایرانی را تجربه کرده و از بالا و پایین دولت های مختلف به نیکی اصول مدیریتی را آموخته بود به انتخاب شورای چهارم اهواز که پس از جنجال های شورای سوم برآمده بود بر کرسی […]

چهارم آبان 92 فرماندار باسابقه استان که می توان او را شیخ الشیوخ فرمانداران خوزستان نامید، او که چهارفصل سیاست ایرانی را تجربه کرده و از بالا و پایین دولت های مختلف به نیکی اصول مدیریتی را آموخته بود به انتخاب شورای چهارم اهواز که پس از جنجال های شورای سوم برآمده بود بر کرسی صدارت شهرداری کلانهشر اهواز جلوس کرد.انتخاب شهرداری عرب زبان از سوی شورایی با اکثریت بختیاری و اقوام میانه یک اتفاق خوشایند و حادثه میمون در موزاییک بی نظیر قومی ایران یعنی رنگین کمان سپهر سیاست در جنوب؛ اهواز سرافراز بود.این انتخاب که هوشمندانه همه جوانب و زوایا را در برمی گرفت؛ در همان آغازین روزهای فعالیت شورای چهارم بارقه هایی از امید و انتظار و آرزو را در ذهن شهروندان اهوازی برافروخت.

اولاً شورا در همان گام اول نشان داد که از بلوغ سیاسی و هوشمندی اجتماعی بالایی برخوردار است و فراقومی و فراجناحی است و با انتخاب «سید خلفِ میانه احوال» تصمیم دارد رمز عبور از بحران را صرف کند. دوماً شورای چهارم نشان داد تعطیلی 18 ماهه باب دموکراسی محلی در اهواز باید به صفحات سیاه تاریخ بپیوندد چرا که در دوره چهارم «آرامش» ارمغان شورا برای شهرداری و شوراست. سوماً این انتخاب پالس منفی بود به باندهای مافیایی که در سال های گذشته محیط شهرداری اهواز را به عرصه تاخت و تاز خود بدل نموده بودند. سابقه شهردار منتخب شورا از 64 تا 92 نشان می دهد که او اهل باج دادن نیست و گرچه از تعامل و انعطاف هم کم بی بهره نیست.

به هر حال شهردار حکم خود را از دست استاندار دولت یازدهم، مقتدایی بومی و دلسوز گرفت و با گفتن این جمله که خود را شاگرد مقتدایی می داند رابطه شهرداری در دوره و عصر خود را با استانداری تعریف کرد. او حتی وقتی برای اولین بار شهرداری را محروم از کمک های ریالی استانداری دید دست از حمایت مقتدایی بر نکشید تا نشان دهد در مناسبات خوزی کجا ایستاده است. مقتدایی نیز با انتخاب سیدخلف به عنوان شهردار نمونه استان پاسخ صبر و شکیبایی و همراهی موسوی را داد.با این همه، نحوه انتخاب شهردار در ابتدای کار شورا باعث بروز انتقاداتی شد! ولی آیا شکل انتخاب شهردار می توانست محتوای درست آن انتخاب را تحت تاثیر گذارد؟ آیا با توجه به نقش باندهای مافیایی و حضور پررنگی که در فرآیند انتخاب شهرداران اهواز در سال های گذشته داشتند نمی توان نحوه انتخاب شهردار را که به سرعت و اما دقت و ظرافت بود را توجیه کرد؟ آیا امروز هم آن عضو محترم و عزیز شورا که می فرمود من در عمرم سید خلف موسوی را ندیده ام همچنان بر موضع خود پای می فشارد و یا این وسعت نظر، سینه فراخ و اخلاق حسنه و خداترسی موسوی بوده است که ورق را برگردانده؟

بی شک شورای چهارم واجد برجستگی های متمایز کننده ای نسبت به چهار تجربه پیشین کار شورایی در اهواز است.

از سرداران دفاع مقدس و فرماندهان سپاه، از مدیران کل استانداری و آموزش و پرورش، از روحانیت و ورزشکاران و بانوان تا دانشگاهیان و متخصصین و برخی اعضای با سابقه که در دوره های گذشته حضور داشتند، ترکیبی پویا و چالاک از شورای چهارم می نمود. به قاطعیت می توان گفت که هیچ یک از اعضای شورای چهارم اهواز جویای نام و شهرت نیستند، چه این که هر کدام از آن ها به پشتوانه سوابق و تجربیات ارزشمندی که اندوخته بودند به گردونه شورا راه یافتند و می توان گفت شورای چهارم محصول انتخاب هوشمند و آگاهانه شهروندان اهوازی و نیز حضور نخبگان و آشتی آن ها با شورا بود.

ریاست این شورا در نخستین گام در رقابتی تنگاتنگ به سردار علاسوند رسید. پاسداری که البته زیِ سیاسی متعادلی دارد و با گروه های مرجع و ذی نفوذ جامعه ارتباطی نزدیک داشته و بازی سیاست را به خوبی می داند. این در حالی بود که او در مصاف ریاست شورایی رقیبی قدرتمند داشت. سرکار خانم زیبا صالح پور که از السابقون فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی شهر در دو دهه گذشته بوده و چهره مقبولی است. با این حال علاسوند رئیس شورایی شد که حتی ساختمان نداشت. ساختمان شورا پس از انحلال به دست سازمان های شهرداری افتاده بود و نیروی انسانی و سوابقی وجود نداشت. او پس از انتخاب شهردار، چهره جدید شورای چهارم را بازسازی و ساماندهی کرد. اما شورای چهارم، زخم خورده از فضای انحلال شوراییان سوم به چیزی بیش از بازسازی فیزیکی نیازمند بود؛ علاسوند باید به معماری شورای چهارم همت می گمارد و این رسالت سنگینی بود که بر دوش او قرار داشت.جلسات شورا آغاز شد. اپوزیسیون، ماند و اکثریت ادامه داد. اما دیگر شاهد فضایی ملتهب و ناآرام نبودیم. مخالفین، آداب اقلیت را به نیکی اجرا می کردند و اکثریت نیز اهل دیکتاتوری و پرخاش نبودند. در حالی که افزایش تعداد اعضای شورا به 21 نفر با اختلافات سلیقه ای که به طور طبیعی می تواند بروز و ظهور یابد، پیش بینی دیگری را سامان می داد.

شورای چهارم بر بند اعصاب مردم اهواز راه نرفت و مگر این چیز کمی بود.

به همین واسطه باید اذعان کرد شورای چهارم هر چه که بود و ریاست آن هر چه کرد؛ فضای جامعه خوزستانی را ملتهب نکرد. شهرداری را با شوک های ویرانگر و تخریب، دلسرد و کند نکرد. شورای چهارم با کاستن از مطالبات خود گرچه هزینه هایی ناشی از فشار عقبه پرداخت ولیکن اجازه داد شهردار منتخب در فضایی آرام کار کند. سید خلف نیز کسی نبود که قدر این آرامش را نداند. او زیرک تر این حرف ها بود، پروژه های زیرساختی و اساسی و متحورانه را در سایه همراهی و آرامش شورای چهرام کلید زد و پای حرف خود ایستاد. او عمران را نیاز اول شهر می داند و چه خوب فهمیده است که مردم قاضیانی عادل هستند. آن ها بین خدمت و پرداختن به منفعت در مدیریت شهری تمییز قائل می شوند.باری، حالا باید پرسید نقش رامی علاسوند در ایجاد این فضای آرام چه بود؟ او مگر نمی توانست طرح سوالی که در همان ماه های ابتدایی از سوی اقلیت مطرح شده بود را به جریان بیاندازد و شورا را به دست انداز تغییر شهردار رهنمون سازد؟ او آیا نمی توانست به پشتوانه رای شورا و مردم وارد چالش با شهردار شود؟ و مگر روسای قبلی شورا در اهواز چنین نکردند؟

اصولاً علاسوند هر چه که بود آرام بود و آرامش بخش. حتی این آرامش او که فی المثل انتقادها را بی پاسخ می گذارد و افزودن بر فاصله ها و شکاف ها را برنمی تابید به ضعفش تعبیر شد. اما او راه خود را رفت تا شهر بماند.پس تا این جای کار می توان مهر قبولی بر کارنامه شورای چهارم زد اما چرا این روزها باید موضوع انتخاب هیات رئیسه شورای اسلامی شهر اهواز در سال دوم دور چهارم به موضوعی جنجال برانگیز و پرحاشیه تبدیل شود! در حالی که حتی شاهد یک سوم تحلیل ها، خبرها و مصاحبه ها در نقد و یا حتی تخریب هیات رئیسه شورای شهر 10 میلیون نفری تهران نیستیم !

آیا این موضوع به عبور راه استیضاح و طرح سوال از شهردار اهواز از دلان هیات رئیسه شورا مربوط نیست!

آیا در پیِ موضوع تغییر هیات رئیسه اهداف دیگری وجود دارد؟این در حالی است که برخی تاکید دارند، شهردار اهواز یعنی مهندس سید خلف موسوی که در همین هفته پیش به عنوان شهردار نمونه استان انتخاب شد و برآمده از اکثریت شورای چهارمی بود که هیات رئیسه فعلی نیز محصول همان همگرایی در گروه اکثریت است؛ دست پاک و سالم بوده و عملکرد مناسب و قابل قبولی ارائه داده است. کافی است مصاحبه های گروه مخالف هیات رئیسه فعلی در چند روز گذشته که اصرار به حفظ شهردار فعلی داشته اند را مرور کنید! پس موضوع چیست! اگر شهرداری موفق و سالم است حتماً انتخاب کنندگان او باید مورد تقدیر باشند و نه عتاب!

اگر شهردار اهواز توانسته در مدت کوتاه 10 ماه علی رغم همه مشکلات بودجه ای و اعتباری و ساختاری به عنوان شهردار شاخص دولت تدبیر و امید در استان خوزستان انتخاب شود؛ نتیجه آرامشی بوده که توسط هیات رئیسه شورا و مشخصاً رئیس آن بر شورا و شهرداری حاکم شده است! چرا برخی عامدانه سعی دارند حساب رئیس شورا،شورا و شهردار را از هم جدا کنند؟

آن ها که منتقد ریاست شورا هستند و به عنوان مثال می گویند هیات رئیسه شورا نتوانسته به وظایف نظارتی خود بر شهرداری عمل کند باید پاسخ دهند که آیا در ده ماه گشته شاهد بروز تخلفی در سیستم شهرداری بوده ایم؟ آیا شهردار منتخب خبط و خطایی مرتکب شده است؟ اگر پاسخ مثبت است باید ذکر مصداق نمایند و بگویند پس چرا ثبات به شهرداری بازگشته و مردم و دستگاه های نظارتی عملکرد شهرداری را مطلوب ارزیابی می کنند؟ و اگر پاسخ منفی است که باید این هیات رئیسه و ریاست شورا مورد تمجید باشد و البته تایید!آیا موج مثبت و اقبالی که از سوی افکار عمومی در شهر اهواز متوجه شهردار و نهاد شهرداری شده است دلیل رویارویی برخی با شهردار نیست! آیا موضوع فتح سنگر به سنگر صحت دارد؟ آیا دوستان به همه زوایای مورد اشاره واقفند؟

نکته جالب توجه اما متانت و صبر و نجابت اقلیت شوراست که در عین بیان انتقادات خود هر اقدامی که موجب تزلزل رای شهردار می شود را برنمی تابند و حتی در این روزهای حساس دست از حمایت شهردار خود نشستند. با این همه، تصور می کنیم مظلوم ترین کاراکتر ماجرا رئیس شورای شهر است. او که به بهای تزریق آرامش به کالبد شهر هیچ گاه تن به فضاسازی رسانه ای و تبلیغاتی نداد و همواره پشت شهردار و شهرداران ایستاد.راقم این سطور همچنان که نقش رامی علاسوند را می ستاید در برابر آداب دانی اقلیت شورا سرتعظیم فرومی آورد. این اکثریت و اقلیت خوب می دانند که بر یک کشتی نشسته اند. این اکثریت و اقلیت خوب می دانند که آرامش شهردار یعنی کار بیشتر و کار بیشتر شهردار است که تنور سازمان رایشان را همچنان گرم و داغ نگه می دارد.

به همین دلایل است که به نظر می رسد همه؛ از جامعه رسانه ای تا مجموعه مدیریت شهری باید تنها نظاره گر انتخابات هیات رئیسه شورا باشند. هر گونه دخالت افراد جز اعضای شورا می بایست مورد نکوهش باشد. این شورای چهارم دست کم از صلاح خویش بهتر باخبر است. گرچه چمرانِ شور ای شهر اهواز و مرد آرام این روزها سیاستمداری است که تنها یک سال از سابقه فعالیت شورایی او می گذرد و اگر بار دیگر مورد اعتماد اعضای شورای شهر قرار گیرد قطعا با نیرویی تازه و تجربه ای کهنه شرایط جدیدی رقم خواهد زد. منتظر می نشینیم تا این روزها نیز بگذرد. آیا رای شوراییان ماندن چمرانِ شورای شهر اهواز را تضمین خواهد کرد