محمد (ص) حبیب الله

دکتر محمد جوروند : همه پیامبران در نزد حضرت حق جل و علا تشرف و در نزد تمامی مردم دارای جایگاه ویژه و قدسی هستند. خداوند رسالت خویش را بر دوش مردانی می نهد که از آتش ابتلا و آزمایشات مختلف،سربلند بیرون آمده باشند.جز خداوند چیزی در نظر نگیرند و خلوصشان مطلق باشد. افرادی امین […]

دکتر محمد جوروند : همه پیامبران در نزد حضرت حق جل و علا تشرف و در نزد تمامی مردم دارای جایگاه ویژه و قدسی هستند. خداوند رسالت خویش را بر دوش مردانی می نهد که از آتش ابتلا و آزمایشات مختلف،سربلند بیرون آمده باشند.جز خداوند چیزی در نظر نگیرند و خلوصشان مطلق باشد. افرادی امین که بتوانند رسالت او را تمام و کمال به اهل زمین برسانند. نسبت به مردم دلسوز باشند و برای بخشش مردم از گناه، راه ها بیابند تا بتوانند مردم را با خداوند آشتی دهند، به راه بازگردانند و از بیراهه ها و کژ راهه ها به راه آورند.پیغمبران،منادی صلح،آرامش،امنیت،آزادی،تقوی و راستی و درستی اند. از ابتدای آفرینش که با نبوت حضرت آدم سلام الله علیها آغاز شده تا حضرت خاتم (ص)، همه بر همین منهاج و راه و روش بوده اند.

کلهم نورٌ واحد، همه پیامبران نور حق و حقیقت اند که بر عالم و آدم تابیده اند تا شب های تاریک عالم ناسوتی را روشن و تابناک گردانند.حبل المتین خداوند که زمین را به آسمان متصل گردانند.پیامبران، عسرت و تنگدستی روحی آدمی را می زدایند. آنها عقل محض اند.آنها مهربانی مطلق اند و آنچه را که خداوند رحمان بعنوان صفات ذاتی خویش داراست،آنان این صفات را به جلوه درمی آورند تا مردم دل های خویش را به صفات رحمانی خداوند نزدیک گردانند.هر پیامبر جلوه ی خاصی از خداوند بر روی زمین است و به همین سبب است که هرکدام از پیامبران را لقبی خاص نهاده اند. کلیم الله،روح الله،خلیل الله، ذبیح الله و …

اما در این میانه نقش پیامبر ما محمد مصطفی (ص) چیز دیگری است. او حبیب الله است. او معشوق خداوند است. او کسی است که آفرینش به طفیل وجود او برآمده است. اول ما خلق الله نوری،نور او منشأ تمامی انوار هستی است.او نقطه ی اول آفرینش در ذات خلقت است.همه انبیاء دست در دامن او دارند. او حقیقت آفرینش است.پیامبران دانش آموزان مکتب اویند،اگرچه در خلقت پیش از او آفریده شده اند.در عالم خلق بر او پیش اند اما او اشرف انبیا و واحدی ست که از احد لایزال نشآت گرفته است. در ضمن او سرمنشأ ولایت تکوینی آفرینش نیز هست.ولایت از او سرچشمه گرفته است و ولی اعظم علی بن ابی طالب (ع) خود را بنده ای از بندگان او می داند. قال علی (ع): «انا عبد من عبید محمد»و طرفه آنکه او محبوب حضرت حق است. خداوند رنج او را برنمی تابد.«ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى» و جان مبارکش آنقدر برای خداوند مقدس است که حضرت حق به جان عزیزش سوگند یاد می کند.«لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ» به جان تو سوگند که آنان در مستى خود سرگردان اند.

جان محمد امین (ص) برای خداوند،عزیز و گرانقدر است و به همین سبب است که خداوند از او می خواهد تا قومی که از رنجیدن و به رنج کشاندن پیغمبر خوشحال اند را عذاب کند. اما رحمه للعالمین از خداوند می خواهد تا آنها را بیامرزد و برایشان دعا می کند. در طائف او را به سنگ از خویش می رانند و او در زیر درختی می نشیند و برایشان دعا می کند. بر سر و روی او خاک و خاکستر می پاشند و او برای بخشش گناهانشان نماز می خواند و استغاثه می کند. او تجلی رحمت و مهربانی خداوند بر روی زمین است و اما آنچه که قوم او و مردمی که به قومش تا به امروز تشبیه می کنند با او چه توهین ها که روا نداشته اند و چه سنگ ها که به سوی جلوه ی جمالی و جلالی اش پرتاب نکرده اند. اما جز کرامت،عظمت و شکوه از آن آیینه خداوند چیزی برنتافته است. عظمتی شگفت انگیز که از هر زاویه ای که به اون بنگری او صفت علی الاطلاق عظمت،بزرگمردی،رادی و جوانمردی است.خاصه در دورانی که بسیاری از صفات اخلاق به فنا رفته و گم شده اند او معلم و مربی اخلاق الهی ست. در دوران اضمحلال انسانیت، او با ندایی الهی و انسانی عالم و آدم را به سوی کلمه ی حق، فرا می خواند و چه قدر در این گونه رفتار پیروز و سربلند به درآمده است. و اما در امروزی که به سر می بریم و آدمیان در عالم بی اخلاق لیبرالیسمی گرفتار اند، تعالیم آسمان سای اش می تواند از تمام هستی دستگیری کند.و اینک در هیاهوی نفسانیت و غلبه هوای نفسانی کشوری که خود را مهد تمدن و آزادی می داند به زشتی و پلشتی هرچه تمام درون دروغین خویش را می نمایاند و به پیامبری توهین می کند که همه ی پیامبران پیش از او به آمدنش آدمی را بشارت داده اند و گفته اند دین او کاملترین دین و شخصیتش کاملترین انسان از ازل تا ابد است.

فرانسه به جهالت و حماقت کاریکاتور مردی را می کشد که به جرأت می توان گفت هستی از آفریدن دیگر باره ی شخصیتی چون او عاجز است. ندای او هنوز در اعماق بشری جلوه گر است. او نماد آزادی و انسانیت،شرافت و غیرت آدمی است. اگرچه سنگ پراکنی به جلوه ی آفتاب چیزی از آفتاب عالمتاب نمی کاهد اما بدون تردید سنگ پراکن، عرض خود را می برد و زحمت ما می دارد. همین والسلام