آیا آینده ی تاریک عدنان عفراوی در انتظار بچه های کار فیلم «خورشید» است؟

حبیب باوی ساجد: تجربه ثابت کرده است بچه هایی که در سن کم وارد دنیای هنر و سینما می شوند واز کانون توجه، ناگهان به زندگی واقعی شان برمی گردند، آسیب های جدی می بینند. پس مهم است هنرمند، نقش مددکار اجتماعی را پس از خلق اثرش به عهده بگیرد واین آسیب پذیرترین موجودات انسانی […]

حبیب باوی ساجد: تجربه ثابت کرده است بچه هایی که در سن کم وارد دنیای هنر و سینما می شوند واز کانون توجه، ناگهان به زندگی واقعی شان برمی گردند، آسیب های جدی می بینند. پس مهم است هنرمند، نقش مددکار اجتماعی را پس از خلق اثرش به عهده بگیرد واین آسیب پذیرترین موجودات انسانی را تنها نگذارد.

*********************

یک : من بارها هنرنمایی ناب بچه های کار را در تهران به چشم دیده ام و باخود زمزمه کرده ام که چه هنرمندانی هستند اینان.. همان طور که فراوان بچه های اهوازی ذاتأ بازیگر می شناسم که بارنج روزگار می گذرانند..

دو : باشنیدن خبر موفقیت یکی از بچه های کار که برای بازی (البته من اسم آن را بازی نمی گذارم، بلکه زندگی خودش را بازآفرینی کرد) در جشنواره ی جهانی ونیز شنیدم، ناگهان ذهنم پر کشید سمت یک میلیون مدیر ومسول شکم پرور سیری ناپذیر که مطلقأ سرجای خودشان نیستند(لااقل من در اهواز و جنوب نفتی جهان، مسولینی را می شناسم که توان به چرا بردن دوتا گوسفند را هم ندارند!!).

سه : پس از ماه ها کش وقوس، بالاخره «سید باقر موسوی» (کنش گر محیط زیست اهوازی)که با قرض ووام دوربین خرید تا راوی محیط زیست شود وجلوی فجایع محیط زیست در اهواز را بگیرد، بالاخره به دستور رئیس محیط زیست اهواز از کار بی کار واخراج شد!! (این هم یکی دیگر از هزاران شواهد وقرائن که نشان می دهد در این مملکت وبه خصوص در جنوب نفتی جهان کمتر کسی سرجای خودش هست). حقوق نجومی و پست های کلان برای مسولین ومدیران نالایق بعضأ غیر بومی، و توبیخ واخراج سهم نیروهای کاربلد بومی!!

چهار : اگر فیلم «باشوغریبه ی کوچک» ساخته ی «بهرام بیضایی» توقیف نمی شد وفوری اکران می شد، «عدنان عفراویان» بی شک امروز زندگی اش این نبود که هست.اما « مجید مجیدی » صرف نظراز انتقاددات وارد بر او که بچه های فیلم های قبلی اش را رها کرد، آیا پای تضمین زندگی بچه های کار که فیلم جدیدش را جهانی کرده اند، می ایستد؟ آیا به مفهوم مطلق خانه و کاشانه شان را رونق می دهد؟

«سهراب شهید ثالث» تا پایان زندگی اش وعلیرغم این که پسر بچه ی نخستین فیلمش «یک اتفاق ساده » بزرگ شده بود و علیرغم این که شهید ثالث وضع مالی خوبی نداشت، با این حال کمک مالی به بازیگرش می کرد. آیا مجیدی که یکی از نزدیک ترین فیلم سازان به بزرگان نظام واصحاب قدرت است، می توانداز مجرای حکومتی حتی، زخم کودکان کار فیلمش را التیام بدهد؟ به نظرم مجیدی حتی اگر ریا هم شود، باید در عمل نشان بدهد که پای زندگی این بچه ها همان طور می ایستد ودل می سوزاند که بازیگر اصلی اش چنین نقش اجتماعی را ایفاء کرده است. در غیر این صورت «هنر» هم عین «سیاست» می شود!

پی نوشت : تجربه ثابت کرده است بچه هایی که در سن کم وارد دنیای هنر و سینما می شوند واز کانون توجه، ناگهان به زندگی واقعی شان برمی گردند، آسیب های جدی می بینند. پس مهم است هنرمند، نقش مددکار اجتماعی را پس از خلق اثرش به عهده بگیرد واین آسیب پذیرترین موجودات انسانی را تنها نگذارد. 

پی نوشت دوم : آیا آینده ی «روشن» بازیگر فیلم پسربچه ی هندی «ملیونرزاغه نشین» وبازیگر پسربچه ی سوری فیلم لبنانی «کفرناحوم»یا آینده ی «تاریک» «عدنان عفراویان»(بازیگر فیلم باشوغریبه ی کوچک) وپسربچه ی فیلم «بچه های آسمان» در انتظار بچه های کار فیلم «خورشید» است؟