خوزستان ،استانی که قرمز اعلام می شود اما تعامل با آن سفید است! (۱)

اصل ۲۹ قانون اساسی از جمله اصولی است که تامین نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی و… را حقی عام و همگانی تلقی کرده است. اصول ۲۰ و ۲۱ و بند ۱۲ از اصل ۳ و بند ۱ اصل ۴۳ همگی بر لزوم عمل دولت در چارچوبهای تعیین شده تاکید می نمایند.اساساً […]

اصل ۲۹ قانون اساسی از جمله اصولی است که تامین نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی و… را حقی عام و همگانی تلقی کرده است. اصول ۲۰ و ۲۱ و بند ۱۲ از اصل ۳ و بند ۱ اصل ۴۳ همگی بر لزوم عمل دولت در چارچوبهای تعیین شده تاکید می نمایند.اساساً حفظ جان شهروندان در برابر هر نوع خطر یکی از اصلی و اصیلترین وظایف دولتهاست. اصولا نمی شود و امکان ندارد که این وظیفه را با هیچ وظیفه یا مصلحت دیگر همچون اقتصاد و… توجیه، تضعیف یا تحت تاثیر قرار داد. دولت روحانی و جزء استانی آن نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در هر حال در برابر مردم مسئول خواهند بود. امیدوارم سایر نمایندگان همچون یکی از نمایندگان اهواز از جایگاه امانت و وکالت مردم، پیگیر این موضوع حیاتی که به جان مردم مربوط می شود، بشوند.

بنا به توضیح فوق این سئوال مطرح می شود که: طبق آمار اعلام شده و صرفنظر از آمار غیر رسمی، آیا عملکرد دولت در رابطه با استان خوزستان که به پای ثابت استانهای قرمز کشور در زمینه ی واگیری و مرگ و میر کرونا تبدیل شده است، عمل کرده است؟

خوزستان کماکان رکوردهای مرگ و ابتلا به کرونا را در لفافه ای از ابهام و کلی گوئیهای بی پایان مسئولین می شکند و به جلو می تازد و به همین دلیل از جمله ی قرمزترین استانهای کشور شناخته شده و تا این لحظه قرمز باقی مانده است.رنگ بندی استانها به رنگهای سفید، زرد و قرمز تا زمانی که این رنگها آثار ویژه و بازدارنده از خود بر جای نگذارد، تسمیه ای بیهوده خواهد بود. اصولا رنگهای کرونایی تابعی از میزان ابتلا و شدت آن است. وقتی اعلام می شود فلان استان قرمز است، در کنار این اعلام باید اقداماتی نیز صورت بپذیرد وگرنه اساس این نامگذاریها زیر سئوال می رود.

بدیهی است که قرمز یا سفید شدن یک استان امری پیچیده و از عوامل مختلف ناشی می شود که در راس این عوامل عنصر مدیریتی قرار می گیرد. تبرئه عناصر مدیریتی در مناطق قرمز اوج ظلم به مدیران مناطقی است که با مدیریت قوی، عالمانه و صحیح توانستند این بیماری را به کنترل دربیاورند، است.در نظام مدیریتی مبتنی بر اصول علمی و قانونی، بقاء و ارتقاء، تنزل و عزل یک مدیر تابعی از موفقیت یا عدم موفقیت اوست که ظاهراً این قواعد در استان خوزستان فاقد کاربرد است.در دوره ی مستمر که خوزستان بدون حتی یک روز وقفه همواره قرمز بوده ( اواسط اردیبهشت و همه ی خردادماه و پس از آن ) آیا اقدامی که رنگ بازدارندگی داشته باشد و به نظام مدیریتی – دولتی منسوب بشود، در راستای کاهش ابتلا و مرگ دیده شد؟

▪در همان شرایط که موتور کرونا در استان بی وقفه و با سرعت به پیش می تاخت یا می تازد و نام قرمز خوزستان به جزء ثابت اطلاعیه ی روزانه ی وزارت بهداشت تبدیل شده، بخش مدیریت دولتی کرونا در استان خوزستان محور تصمیمات و اقدامات خود را حول کدام محور محدود کننده و بازدارنده به جز توپ اندازی تقصیر به زمین مراسم فاتحه خوانی و یا عدم رعایت پروتکلها از سوی اقشار مختلف، می چرخاند؟

مسئول یا مسئولان حوزه ی درمان که ظاهراً محور اصلی تصمیمهای کرونایی هستند، اعلام کنند در اوج پیک بیماری و پس از آن به جز گله و ملامت یا خواهش و نصیحت مبنی بر لزوم رعایت فاصله و عمل به پروتکلها همچنین برخی برخوردهای جسته و گریخته کدام اقدام جدی، بازدارنده یا محدود کننده را در دستور کار خود قرار دادند و بر آن پافشاری کردند؟

آیا همه دلایل موجود این ثبات و پایداری مرگ و ابتلا در خوزستان خصوصا اهواز (در نیمه دوم اردیبهشت و خرداد منتهی به اول تیرماه)، فقط و فقط منحصر به چند مراسم بوده است؟. آیا وضعیت پروتکلها که به تکیه گاهی برای پوشش همه ی ضعفهای مدیریتی تبدیل شده است، در ادارات و سازمانهای دولتی و عمومی، حمل و نقل، بازار و اصناف و سایر فعالیتها و کسب و کارها بخوبی رعایت می شد یا می شود؟ راستی ضامن اجرای پروتکلها در فرض عدم عمل به آنها مگر دولت نیست؟

بسیار آزاردهنده است که کمافی السابق و تا این لحظه همه ناکامیها و ناتوانیها و انفعالی بودن مدیریت کرونایی در استان را به موضوعی به نام مراسم فاتحه خوانی و امثال آن ربط بدهیم؟ اگر دلیل این همه گیری و شیوع فقط و فقط مراسم است و دولت به همه وظایف اخلاقی و قانونی و همه ی اقدامات بازدارنده خود در زمینه ی مهار کرونا در خوزستان عمل کرده است، این سئوال مطرح می شود که تصمیم گیران کرونا در استان (که به توجیه کنندگان این بیماری تبدیل شده اند) چرا با برگزاری مراسم به شیوه ای جامع و مانع، قاطع و غیر گزینشی برخورد نکرده اند؟ مگر ضمانت اجرای مقررات و دستورالعملها با آنها نیست؟

وزارت بهداشت هر روز اعلام می کند که خوزستان کماکان قرمز است و مردم بطور طبیعی بدنبال آن هستند که تفاوت عملی و ملموس میان قرمز و سفید را ببینند یا بدانند اما ظاهرا هیچ تفاوتی میان این دو رنگ (از دیدگاه دولتیان) وجود ندارد؟▪عدم تفاوت در رنگ قرمز محدود به محل خاصی نیست و شامل بخشهای اداری، اموزشی، بهداشتی و… متعدد می شود. بعنوان مثال، ابهام، سردرگمی، اعمال سلیقه و عدم تبعیت از رویه ای که ضامن حقوق یک دانشجوی واقع در محدوده ی قرمز یا درگیر در مسئله کرونا و حتی آندسته از آنان که بدلیل مشکلات ارتباط اینترنتی قادر به حضور از راه دور در به اصطلاح جلسات امتحانات نشده اند ( انحصارا ارشد دانشگاه آزاد که راقم بصورت غیر مستقیم جزییات آن را در اختیار دارد )، واقعا هرج و مرج موج می زند؟سئوال این است که اگر مناطق قرمز ویژگی خاص خود را دارند چرا این ویژگی و تفاوت بر مبنای سلایق (و نه دستورالعملهای شفاف) بنا شده است؟

این تضادها و دوگانگیها که منجر به تضییع حقوق بسیاری از مخاطبان شده و می شود، پرده از ضعف بسیاری از مدیریتهای واقع در مناطق قرمز برمی دارد.همه می دانیم که اقتدار و دقت عمل در مدیریت یا ضعف آن، هر دو بصورت مستقیم بر میزان و شدت یا کاهش ابتلای مردم به کرونا در یک استان یا شهرستان اثر می گذارد. آیا سرپرست علوم پزشکی و سایر دست اندرکاران امرِ کرونا قادر بوده اند در حجم و اندازه ی این مسئولیت بسیار بزرگ و خطرناک ظاهر شوند و به دور از تسلسل باطل و منفی ” یعنی توجیه های غیر واقعی “، حدی برای شیوع هر چه بیشتر این بیماری بی رحم قرار بدهند؟ مایه ی امتنان خواهد بود اگر برای یک بار هم که شده تصمیها و اقدامات بازدارنده این مسئولان طی دوره ی اردیبهشت و خرداد ماه و پس از آن، بدور از کلی گوییهای همیشگی و توپ اندازیهای مکرر، به عرض و نظر مردم برسد؟با عرض پوزش و معذرت از اطاله ی کلام، این دردنامه در چند قسمت و بشکل مصداقی تر ادامه خواهد یافت.

 علی عبدالخانی – روزنامه نگار

 شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۹