طرح احیا و ساخت اجتماعی راهبرد اساسی توسعه اهواز

توسعه و رشد جامعه امری خواستنی، موضوعی توازنی وعلمی و البته در بخش عمل نیز تابع خواست عمومی و مطاله فراگیر شهروندان ساکن در هر منطقه می باشد. این پروسه به حیات قدرتمند اجتماعی و باورهای عمیق نیازمند است تا افراد در چارچوبی موثر به آرزوها ، اهداف و آرمانهای جمعی مشروع و حقوق اجتماعی […]

توسعه و رشد جامعه امری خواستنی، موضوعی توازنی وعلمی و البته در بخش عمل نیز تابع خواست عمومی و مطاله فراگیر شهروندان ساکن در هر منطقه می باشد. این پروسه به حیات قدرتمند اجتماعی و باورهای عمیق نیازمند است تا افراد در چارچوبی موثر به آرزوها ، اهداف و آرمانهای جمعی مشروع و حقوق اجتماعی خود دست یابند 

هر چه این آرزوها و آرمان‌ها به واقعیت و توانایی های موجود نزذیک و مماس باشد بی شک دستیابی به این اهداف شدنی تر است، اراده جمعی رویه خیراست ، خیرخواهی جمعی باید به سوی پیشرفت و توام با عدالت قوام یابد .جهت و هدف گیری عمران و آبادانی که در آن همه طبقات و بخش های اجتماعی نفع ببرند و اختصاص به غنی شدن حداقلی و گسترش فقر برای دیگران به خصوص فقرا نداشته باشد، عمومی بودن و فراگیر بودن و متعادل بودن و عدالت محور بودن رشد و توسعه در یک جامعه نشانه ارتقاء ارزش های انسانی و اسلامی است ، هرچه توسعه و عمران رضایت بیشتری برای جامعه حاصل کند آن اوضاع قابل قبول تر و باعث رشد اجتماعی و وحدت و اخوت و رضایت مردمان آن جامعه خواهد بود ، توسعه نباید دولت محور باشد بلکه باید مردم محور باشد ، دولت خادم جامعه و ملت است.

در کنار کسب رضایت همگانی جامعه دولت ، باید با نگاه دوراندیشانه و توأم با عدالت خواست عمومی و کاهش فاصله نابرابری ها را هدف گذاری کند، مردم به عنوان بهترین ناظر دائمی عمل کرد می ‌بایست نقاط قوت و ضعف را در کارنامه و معدل گیری عملکرد سازمان ها و نهادها را در نظر داشته باشند، مهمترین نکته در این خصوص اجتناب از تکروی و تصمیم گیری کلان در اتاق های دربسته و بدون مشارکت، نظر و رضایت عموم مردم است . عمران و آبادانی امری از بالا به پایین نیست بلکه بر عکس امری مشارکتی و حسب نظارت همگانی بر اساس مردم سالاری دینی است، دموکراسی ایجاب می کند مردم در جریان تصمیمات و شیوه های اجرای آن و نیز سود و زیان و هزینه و فایده طرح‌های عمرانی قرار گیرند و تبعات اجتماعی اقتصادی آن ها را قبل و حین و بعد از اجرای آن ها ارزشیابی کرده و نقد کنند و نقد آنها ارزشمند و راهگشا تلقی شود و عنصر پاسخگویی در دولت مردان امری پسندیده باشد. عدالت اجتماعی نه یک شعار بلکه یک فرآیند دائمی در اقدامات سازمان و نهادهای ذی مدخل خدمات به مردم است و برآیند آن در زندگی عموم مردم یک اجتماع باید دیده شده و سنجیده شود.

گذشت سالیان بسیار عقب افتادن اهوازو البته استان خوزستان در بسیاری از شاخص ها و استانداردها و نیز تغییرات آب و هوایی و اقلیم و شرایط جدید کشور و منطقه راهکاری شایسته و بایسته برای اعتماد سازی آینده‌نگری توام با عقل و امید و تدبیر و وحدت جمعی می طلبد که به سوی احیا و عمران اهواز و در کل خوزستان برویم ، و اولین آن توافق حداکثری یا توافق ممکن در باید و نباید های وضع موجود و تقویم و ارزشیابی آن برای رفتن از وضع موجود به سوی وضع بهتر و بهینه و مطلوب است که همه جامعه از فقیر ترین و بی چیز ترین عضو آن تا هر عضو دیگری دارای تحصیلات و مکنت و اطلاعات و نظرگاه بالغ باید در این امر نظر داده و مشارکت جویند، مشارکت و نظر دهی آنان می تواند همیشگی و پیوسته و مرتباٌ قابل بازنگری و ارزیابی باشد تا این کثرت نظر گاهاٌ به وحدت ممکن عمل و قابل اجرا تبدیل شود.

خوزستان خسته از نبودن ها و کم لطفی ها ، نقص ها ، اشکالات فراوانی رنج می برد و به همین دلیل نیازمند احیا و عمران اجتماعی  است تا روند توسعه متوازن و رشد قابل توجه در آن تسریع و حل اشکالات اجتماعی در متن و حاشیه آن در هدف همگان قرار گیرد اما اکنون  به کدام سو می رویم می دانیم یا نمی دانیم – بلکه باید بدانیم، بلکه باید این دانستن را واقعی تر، علمی تر و ارزشمند تر و وحدت ساز تر قرار دهید دهیم و البته نقد وضع موجود باید سازنده وضع بهتر باشد و نه ناکامی و ناامیدی بسازد.

سختی روزگار و عقب ماندگی عقب ماندگی ها و دل شکستگی ها و درخودماندگی ها می توانند در صورت پذیرفتن و رد نکردن وضعی این‌گونه باعث عقب ماندن بیشتر و ناامیدی نهادینه شود که خود اثرات سوء و مخرب و ناسازگار داشته باشد. اما امیدواری توأم با واقع‌بینی و وحدت نظر جمعی والبته نقد وضع موجود برای رسیدن به وضعی بهتر و موفق تر و اثربخش می تواند جامعه را به نوعی مطلوب احیا کند و البته و این احیا قبل از اینکه مادی باشد یا توام ‌با قراردادهای عمرانی و ساخت و ساز و رفع نواقص موجودباشد به نوعی احیای معنوی روحی و درونی است که در آن می بایست با انصاف و عدالت فکر کرد و آنگاه انصاف و عدالت از دولت و ملت و روزگار خواست، آن گونه که خداوند بزرگ متعال با عدالت و مهربانی به انسان ها وعده و دستور داده و لازمه و اساس ملک خوانده شده است ، به سوی وضعیت احسن الحال برویم و البته عدالت به خود و عدالت به دیگران زمینه ساز عدالت و پیشرفت جمعی ممکن است است که کم و بیش گاهی در تاریخ و سرگذاشت جوامع گفته شده و یا نوشته شده یا به یادگار مانده است، انصاف و دیدن نقاط قوت و ضعف ها امری فردی و سپس جمعی است. به هر حال خوزستان امروز ما نیازمند توجه، نیازمند به نگاه عدالت گرایانه است که چه دولت و حکومت و چه عموم و خواص مردمان باید در تحقق آن بکوشند .آنگونه که شایسته جمهوری اسلامی ،انقلاب اسلامی و میراث ماندگار امام و شهدا عزیزاست.

هواز کلان که از سویی در حمیدیه از سوی دیگر کارون و در سوی دیگر ملاثانی و از سوی دیگر بسوی شرق اهواز دیده می شود نیازمند آبادانی و توانمندسازی و محرومیت زدایی مدون تری است که اکنون در شاخص های بهینه ی اقتصادی و اجتماعی کشور و منطقه در میانه و یا در انتهای این فهرست ها می باشد، بلکه باید توانا و پویا و خودجوش و فعال در صدر فهرست شاخص ها ی بهینه اقتصادی و اجتماعی باشد و مانند ستاره ای درخشان در اجتماع و اقتصاد کشور بدرخشد و در این درخشندگی همه مردم و البته همه ی مردم در پایین ترین طبقات تا سطوح متوسط آن را در عمل درک و احساس کنندنه با شعار و تبلیغ و عوام فریبی ، می بایست ثروت های و امکانات بالقوه ی منطقه استخراج شوند و حاصل آن برای مردمان این سرزمینو درمان خرابی ها و آلودگی های آب و هوا و جبران از بین رفتن روز افزون فرصت های رشد و توسعه و قوت ساز مداوم مردم باشد .

اقتصاد باید در خدمت اجتماع باشد ، اقتصاد باید جامعه را حمایت و قوی کند اقتصاد باید قدرت معیشت را برای کشاورز، کارگر و کارمند، جوان و پیر و کودک فراهم کند آنها را نه فقیرترکه ثروت مند تر و با مکنت تر کند و این گونه است که مورد رضایت و نوعی وحدت و نوعی توافق انسانی و اسلامی برای رشد و توسعه فراهم می گردد.عدالت باید در عمل و زندگی روزمره مردم تبلور یابد و احساس محرومیت احساس ناکامی بشری کاهش یابد و روحیه شادابی و امید جای آن حاضر باشد، سازمان اداری باید خود زمینه ساز خدمت بی منت و توام با شفافیت و عدالت و صداقت باشد ، زمینه ی ذهنی و اعتقادی و نظریه خدمت در سازمانها باید به سوی نظم جدید تعریف و سازندگی در سازمانها و نهادها به گونه‌ای باشد که در مراجعات و رسیدگی به امور مردم و برنامه ریزی و تصمیم گیری برای آنها همه شهروندان دیده شوند ما در عدالت اجتماعی و جمهوری اسلامی ایران شهروند درجه یک و دو و سه نداریم، روند خدمت و سرویس کافی برای همگان است، رسیدگی به همگان وظیفه سازمان‌ها و نهادها است ، مردم باید در عمل این مجموعه بروکراسی را در خدمت خود و خود را در پناه آن ببینند.

آیا این شدنی است؟ بله شدنی است، به شرط تغییر نگاه و نظر و رویکرد و عمل توان با صداقت و عدالت و شفافیت در همه دستگاهها و ادارات و نهادهایی که با مردم سروکار دارد و مردم در زندگی روزمره خود به هر حال با آنها مواجه دارند یا بیشتر آنان به آن نیاز دارند . سازمان ها و ادارات باید خادم عملی وصادق و صمیمی مردم باشند، بخصوص عامه مردم، تفاوت و تبعیض و نادیده دیدن و یا ناشنیدن نیازها و ضروریت اکثریت مردمان باعث نابرابری و تشدید محرومیت و به تبع آن نارضایتی و عصیاان و ناامیدی است، ضرورت دارد با عدالت محوری و دیدن همگان در خدمت ها و تصمیم ها و برنامه ها و امکانات دهی ها – رضایت آگاهانه و مشارکت اعتمادساز را فراهم کرد بلکه در مدلسازی برای حکومت آنها را بر اساس عدالت، شفافیت رضایت، صداقت و وحدت اسلامی انسانی نه فقط در شعار بلکه در عمل دیده و عمل کرد. درد مندانه باید دردها را دید و شناخت و به درمان آن پرداخت ریا، شناخت صحیح مشکل و معضل ، نصف درمان است.

موضوع احیا و عمران اجتماعی اهواز و شهرهای متصل به آن همانند حمیدیه وملاثانی و باوی و کارون و . . . می‌تواند در قالب برنامه ی اجرایی و قابل دفاع در نظر و عمل تبدیل شود تا در آن با نگاه به گذشته و حال و با توجه به قوانین بالادستی و مصوب تا کنون با مشارکت و اتفاق نظر حداکثری مردم ساکن در این مناطق آن را به برنامه اجرای موفق تبدیل کرد و با همدلی و همراهی جمعی نهادها و سازمان ذی‌ربط توسعه ساز و توسعه گر خوزستان راه را با قدرت و اراده و توانمندسازی و مجهز سازی رو به سوی آینده روشن تر و مطلوبتراز آنچه می‌تواند در حال حاضر باشد رهنمون ساخت ، عدالت ،شفافیت، صداقت خدمت بی منت، نقد سازنده و راهگشا رعایت اخلاق و تقوای اسلامی و ابراز قدرتمند اخوت و برادری بین همه اقوام ساکن اعم از فارس و لر،ترک می‌تواند این منطقه را از لحاظ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نه منطقه‌ای با تنش و خطرات امنیتی معرفی ‌کند بلکه برعکس این منطقه را شاداب، ایمن، خلاق، متحد و همراه و صمیمی و موفق تر از گذشته و حال نشان داده و این توفیق الهی قطعاً ممکن خواهد شد اگر بخواهیم که بتوانیم و توانستن خواستنی است و ارادی و اختیاری والبته با قصد و نیت خیرخواهانه و عاطفه مند برای همه و با دیدگاه های انسانی، اسلامی و انقلابی آن گونه که خدا می‌خواهد و خلق را شادمان و راضی و رستگار می سازد. انشالله تعالی