شهادت سردار سلیمانی، روزنه ای به آشتی و انسجام ملی!

دکتر حسن دادخواه : از دقایقی پس از انتشار خبر به شهادت رسیدن سردار پاسدار حاج قاسم سلیمانی از فرماندهان بازمانده و خوشنام دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، موجی از حزن و اندوه سراسر کشور و سطوح و لایه های مختلف مردمی را فراگرفت و متن های متعددی به عنوان ابراز همدردی و تاثر […]

دکتر حسن دادخواه : از دقایقی پس از انتشار خبر به شهادت رسیدن سردار پاسدار حاج قاسم سلیمانی از فرماندهان بازمانده و خوشنام دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، موجی از حزن و اندوه سراسر کشور و سطوح و لایه های مختلف مردمی را فراگرفت و متن های متعددی به عنوان ابراز همدردی و تاثر از سوی مقامات لشکری و کشوری منتشر گردید و دسته هایی از مردم سراسر میهن بدون برنامه ریزی از پیش طراحی شده، گردهم آمدند و به سوگواری پرداختند.

در این میان، پیگیری های خبری این ضایعه از سوی جوانانی که نه جنگ را دیده اند و نه تعلق خاطری به فضای دهه شصت و هفتاد کشورمان دارند، بسی جلب توجه می کند. این جوانان در طی چند سال اخیر، اخبار رشادت ها و صحنه های حضور شهید سلیمانی را در میان مردم دیده و شیفته سادگی و بی پیرایگی او شده اند.این شهادت غمبار در زمانی به وقوع پیوست که چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی، کشورمان در معرض تهدیدها و آسیب های جدی قرار گرفته است. در بعد داخلی، صحنه هایی از اعلام نارضایتی مردم از افزایش بهای بنزین و حوادث اندوه ناک پس از آن، همچنان ذهن و ضمیر ایرانیان را آزرده می کند.

جدای از آن نمایش نارضایتی ها، در فضای داخلی کشور، ادامه تحریم ها و فلج شدن بخش هایی از اقتصاد و تولید و کاهش در آمد های ارزی دولت، موجب گرانی کالاها و افزایش مالیات و پایین آمدن ارزش پول ملی و بالاخره فشار بر عموم مردم گردیده است.کشف اختلاس ها و دستبردهای کلان و بی انضباطی های پولی و مالی، نیز موجب کاهش اعتماد اجتماعی به دولت و نظام اجرایی کشور شده است.از سویی دیگر، در ماه آینده، مردم باید خویش را آماده حضور حداکثری برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی کنند و شایعه امکان رد صلاحیت شماری از افراد دلسوز و شجاع و تاثیرگذار و کاهش قدرت و حق انتخاب مردم، موجب پیش بینی عدم استقبال گرم مردم از شرکت در انتخابات گردیده است.

در بعد خارجی، فاصله و کدورت میان کشورمان با کشورهای اروپایی و دولت های عربی پیرامونی و سازمان های بین المللی روز به روز بیشتر می شود.پیوستن برخی کشورهایی که گمان نمی رفت به صف تحریم اقتصادی علیه کشورمان بپیوندند، سطح فروش نفت و امکان تبادلات بانکی و مالی کشورمان را تقریبا با بن بست روبرو ساخته است. به شکلی که حتی امور ورزشی و از جمله فوتبال که مورد علاقه میلیونی جوانان کشورمان است، دچار گرفتارهایی شده است.همانطور که روشن است همه این گره ها و بن بست ها و ناکامی ها، بهم پیوسته و درهم تنیده اند و نیاز مند گره گشایی و چاره یابی فوری است.

برخی به اشتباه گمان می کنند که کشورمان میان دو لبه تیز یک قیچی، یعنی تسلیم شدن و برباد دادن استقلال سیاسی از یک سو و ادامه وضع بلاتکلیف و فرسایشی کنونی از سوی دیگر، گرفتار شده است. به باور نگارنده این یادداشت پایان دادن به وضع فرسایشی و بلاتکلیفی کنونی، در گرو برباد دادن استقلال سیاسی کشورمان و به معنای آن نیست و راه های متنوع و مثبتی پیش روی مقامات عالی رتبه کشورمان است که با انتخاب سریع آنها می توانند کشورمان را بی خطر از گردنه کنونی به سلامت عبور دهند و به امن و ثبات برسانند.به شهادت رسیدن سردار سلیمانی، گر چه در نگاه نخست، محروم شدن کشورمان از یک شخصیت محبوب و یک قهرمان ملی است ولی بالقوه می تواند به جای تشدید دشمنی های گذشته و انتقام گیری شتاب زده و صرف از عاملان آن، به فرصتی برای آشتی و انسجام ملی و گشودن گره های داخلی و بالابردن اعتماد و امنیت داخلی کشورمان تبدیل شود.

کافی است شرایطی فراهم شود تا اندیشه های متنوع و شخصیت های توانا و دانا و دلسوز در معرض انتخاب مردم قرار گیرند تا مجلسی قوی و در شان ملت بزرگ ایران شکل گیرد.کافی است تامین رفاه عمومی مردم در اولویت کاری مسئولان قرار گیرد.کافی است از مناقشات پیش پا افتاده و قابل چشم پوشی میان کشورمان با کشورهای مسلمان پیرامونی فاصله گرفته شود.کافی است با ابزارهای گوناگون و متعارف دیپلماسی برای تشنج زدایی میان کشورمان با کشورهای جهان در گذر زمان و طی گفت و گوهای بلند مدت بهره برداری شود.مردم ایران مردمی قدرشناس و عاشق دوست ورزی و چشم پوشی از کدورت ها هستند.از این رو، چه بهتر که شهادت این سردار و محبوب دلها، به روزنه بلکه دریچه ای بسوی آشتی ملی با هدف تضمین امنیت پایدار و ثبات برای کشورمان تبدیل شود!