مرد سالاری در عصر مدرنیته!

یونس حردانی : معمولا صبح ها درب حسینیه محله ما بسته است وفقط برای بعضی مراسم های اضطراری مثل فاتحه خوانی وغیره باز وبست میگردد،در یک روز تعطیل حدود ساعت هشت صبح با ماشین در حال گذر از خیابان حسینیه بودم که تجمع خیلی کمی از زنان کاملا سیاه پوش را مشاهده نمودم، ظاهرا این […]

یونس حردانی : معمولا صبح ها درب حسینیه محله ما بسته است وفقط برای بعضی مراسم های اضطراری مثل فاتحه خوانی وغیره باز وبست میگردد،در یک روز تعطیل حدود ساعت هشت صبح با ماشین در حال گذر از خیابان حسینیه بودم که تجمع خیلی کمی از زنان کاملا سیاه پوش را مشاهده نمودم، ظاهرا این مکان برای زنان اختصاص داده شده بود وخانمها درحال انجام تدارکات داخلی بودند ،دو خانم که اختلاف سنی زیاد داشتند وخیلی خوب محجبه وخیلی هم زیبا روی بودند با اشاره خواستار دربستی ماشین گردیدند، خلوتی خیابان وشرایط خاص آنها باعث شد که همکاری نمایم،دختر خانم نسبتا جوان منطقه را گفت وهردو سوار شدندخانم مسن حدود چهل وشش هفت ساله و دیگری حدود بیست ویک ودو ساله که خیلی شبیه هم وفکر میکردم مادر ودختر باشند ساکت وآرام نشسته بودند،

سخن را آعاز نمودم وعلت حضور خانمها درحسینیه را جویا شدم،خانم مسنتر گفت: عمه پیر دختر وتنهای ما عمرش را به شما داده ومراسم داریم،پرسیدم قسمت نشد ازدواج کند گفت: چرا والله قسمت بود وچون هم نجیب وهم محجبه وهم زیبا روی بود خیلی خوب هم خواستگار داشت لاکن لعنت بر این مرد سالاری وتعصب سنتی قبیله ای که درمیان هم عشیران ما وجود دارد که باعث گردید عمه من وخیلی از عمه های دیگر بدلیل خودبرتربینی نسبی هم عشیرهای سادات ما تا آخر عمر از حلاوت خدادادی زندگی مشترک محروم گردند،گفتم: خودبرتربینی یعنی چه؟ گفت :مردان ما معتقدند که اصل ونسب ما به پیامبر اکرم ( ص) بر میگردد ونسبت به بقیه که آنها را عوام نامید برترند ونباید عوام با سلاله پیامبر ازدواج کنند( البته فقط ما زنهای نگون بخت) وسپس ادامه داد ولی مردها مجازند، من هم دیگر از سن ازوداج گذشتم ومحروم شدم واین خواهرم وخواهر کوچکتر دیگرم وخواهران دیگر هم عشیره ام دچار چنین سرنوشتی خواهند شد،حقیقتا برای شرایط بسیار مساعد امر ازدواج این دوخانم از قبیل متانت ووقار، حجاب وزیبا رویی بسیار افسوس خوردم وبر این پدیده زشت خودبرتربینی وتعصب کور نفرین کردم،برای آنها آیه ان اکرمکم عند الله اتقاکم راخواندم وپرسیدم مگر مردان شما این دستور الهی را نخوانده ونشنیده اند؟
گفت: چه بگم والله ای کاش من جزو به اصطلاح عوام بودم واز نعمت ازدواج وفرزنداری وتشکیل زندگی محروم نمی گشتم،آخه عمم درسنین پیری وتنهایی وبی اولادی مریض ومراقب نداشت وبه سختی عذاب کشید،تا از این دنیای لعنتی تک وتنها بمیرد وما بعد از مدتی متوجه مرگ او شدیم،سپس گفت:ای لعنت براین عادتها،

لازم به یاد آوری است این رسم وعادت ناپسند در میان تمامی عشایر سادات محترم وجود ندارد وفقط در میان برخی موجود است، بعضی از عشایر وقبایل به اصطلاح عوام( عیر منتسب به آل رسول) نیز دچار بیماری توهم خود برتری گشته واز این عادات زشت و ناپسند نیز پیروی کرده وخودرا نسبت به هم کیشان وهم نژادان وهم طبقه خود برتر می پندارند،جز آه و حسرت و اشک،ونفرین بر تعصب کاری نمیتوانستم انجام دهم.

ولی این سئوال در ذهنم خطور کرد که:آیا ادیبان ، شاعران، روشنفکران، کنشگران مسائل اجتماعی وعله الخصوص منبریانی از قبیل روحانیون جلیل القدر ما که در تمامی مراسمات حضوری فعال دارند قادر نیستند فرهنگ سازی مناسب با عصر مدرنیته را به انجام رسانند،بنده به عنوان راقم سطور، اعتقاد راسخ دارم همه انسانها بر اساس فطرت الهی ذاتا پذیرای اصلاح هستند وتعلیمات دین مبین اسلام میتواند چاشنی پذیرش تغییرات انسانی درمیان مردم میباشد،ولی همت واراده وتلاش نیاز است،